بخشش آرامش بخش
درشهرها و روستاهای مختلف، درفرهنگها و خرده فرهنگهای گوناگون، میان قبایل وعشیرههای رنگ به رنگ، آدمهایی مثل یك كدخدای بختیاری وجود دارند كه همه توانشان را برای برقراری صلح و سازش میان مردم به كار میگیرند و از قضا وارد پروندههای قتل و احكام قصاص میشوند. گفته میشود میان برخی قبایل و عشیرهها مرسوم است كه اگر خونی از یك طرف ریخته شود تا خون طرف مقابل ریخته نشود دلها آرام نمیگیرد. در این فضا كدخدایی بختیاری كه تابه حال 23 پرونده قصاص را به رضایت ختم كرده وارد كار میشود، طنابی به دور بدنش میپیچد و آن را به بدن قاتل گره میزند و آن وقت روانه خانه مقتول میشود تا از اولیای دم رضایت بگیرد. این طناب ضامن جان قاتل است چون اگر او تنها به خانه مقتول برود زنده برگشتناش را هیچ كسی تضمین نمیكند.
از این كدخداها، از این ریشسفیدها و از این بزرگترها در ایران كم نیست، سفیران صلح و سازشی كه میدانند هر جرمی مجازاتی دارد و هر خون ریختنی، قصاصی ولی همچنان برای ایجاد آشتی تلاش میكنند با این كه گاهی كتك میخورند و مجروح میشوند و حرفهای سرد و سنگینی میشنوند.
این سفرای صلح و رضایت و بخشش كار سختی دارند و با نفوذ كلام و اعتبارشان میان مردم برای نجات جانها میكوشند، به استناد این گفته خداوند در قرآن كه قصاص حق است اما اگر مردم ببخشند بهتر است.
به گواه فعالان حوزه صلح و سازش، اولیای دمی كه از قصاص میگذرند و رأفت به خرج میدهند نسبت به كسانی كه قاتل را قصاص میكنند آرامش بیشتری دارند با این كه
هر دو عزیزی از دست داده و هر دو گمان میكردهاند اگر قاتل قصاص شود به آرامش خواهند رسید. سفیران صلح و بخشش روایت میكنند بسیاری از خانوادهها كه قصاص را بر بخشش ترجیح دادهاند بعد از سلب حیات قاتل، نه تنها آرام نشدهاند كه گرفتار عذاب وجدان نیز شدهاند، موضوعی كه برای همه ما درس است وقتی داریم فکر انتقام را در ذهنمان پر و بال میدهیم.