مدیریت یخزده جادهها
شرایط جوی نابسامان در فصول زمستان بستر پایین آمدن سطح ایمنی راههای كشور را فراهم میكند؛ چراكه اصولا تنوع سیستم حملونقل ایران بسیار پایین است و ظرفیت پایین حملونقل ریلی و هوایی برای جابهجایی مسافران، بیشتر مردم را به استفاده از حملونقل جادهای برای سفرهای بین شهری خود سوق میدهد. حال وقتی اقدامات پلیس، سازمان راهداری و دیگر دستگاههای مسؤول در سیستم حملونقل كشور نتواند به نحوی مطلوب پاسخگوی نیاز جادههای ناامن كشور در فصول زمستان باشد، طبیعتا ایمنی راهها پایین میآید و وقوع حوادث ترافیكی در فصل زمستان نسبت به دیگر فصول سال بیشتر میشود.
البته سالهاست پلیس راهور در فصل زمستان طرحهای خاصی برگزار میكند و در كنار آن، سازمان راهداری نیز نیروهای خود را در این ایام بسیج میكند و نهادهایی مانند اورژانس و هلال احمر نیز در برگزاری طرحهای جادهای زمستانه پای كار میآیند. اما این طرحها با وجود همه زحمتهایی كه برای برگزاری آن كشیده میشود، تاثیر چندانی بر كاهش بهبود اوضاع راهها در فصل زمستان ندارد و ما هر سال شاهد یم بیشتر جادههای كشور با بارش حدود ده سانتیمتر برف مسدود میشوند.
این مساله نشان میدهد راهداری زمستانه ما راهداری ضعیفی است. زیرا اگر قوی بود، لازم نبود با پیشبینی وقوع كوچكترین احتمال بارش باران یا برف، پلیس مدام به مردم تذكر دهد از سفرهای غیرضروری خودداری كنند. این صحبتی حرفهای نیست و توان پایین دستگاههای مسؤول در عرصه حملونقل را برای مدیریت جادهها در فصل زمستان نشان میدهد. مدیریتی بیبضاعت كه میتوان از آن با عنوان مدیریت یخزده یاد كرد.
از سوی دیگر، جادههای كشور از نظر كمیت و كیفیت در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و رانندگی در آنها نه فقط در شرایط جوی نابسمان، بلكه حتی در شرایط پایدار آبوهوایی نیز دشوار به نظر میرسد. در این باره میتوان به نرخ تراكم راه در ایران اشاره كرد كه 5.2 كیلومتر آزادراه، راه اصلی و راه فرعی به ازای هر صد كیلومتر مربع مساحت كشور است؛ در حالی كه این نرخ در كشورهای پیشرفته اروپایی از 180 كیلومتر راه در هر صد كیلومتر نیز فراتر میرود. این عدد فاصله معناداری با نرخ تراكم راه در كشور ما دارد و به وضوح نشاندهنده كمبود راههای بین شهری در ایران است.
اما علاوه بر كمبود راه، ما در زمینه نگهداری راه و حفظ كیفیت آن نیز با مشكلات متعددی مواجهایم. این نیز نكتهای است كه با نگاهی به آمار میتوان آن را به خوبی درك كرد. زیرا در كشورهای توسعهیافته، هر سال به میزان 6 درصد ارزش راه برای نگهداری آن هزینه میكنند، اما در ایران سالانه فقط یك درصد ارزش راه را برای حفظ آن در نظر میگیرند كه از این مقدار حداكثر نیمی از آن محقق میشود. این نشان میدهد ما چقدر به مساله نگهداری راه كه از اصلیترین نكات در حفظ ایمنی جادهها محسوب میشود، بیتوجهی میكنیم.
پایین بودن كمیت و كیفیت راهها سبب میشود گرههای ترافیكی بهویژه با به هم ریختن شرایط آبوهوایی بیشتر شود. گرههایی كه باعث پایین آمدن آستانه تحمل رانندگان و تحمیل استرس بر آنها میشود. رانندگان نیز در این شرایط دست به رانندگی تهاجمی میزنند كه احتمال وقوع حوادث ترافیكی را بیشتر میكند. حال در این شرایط بهبود اوضاع زیرساخت راه مناسبترین راهكار برای كاهش وقوع حوادث ترافیكی بهویژه در فصل زمستان به شمار میرود.