«احمد‌آقا» هرچه دارد از همسرش دارد

«احمد‌آقا» هرچه دارد از همسرش دارد

« خیلی‌ها به من طعنه می‌زنند كه ماها همه دست‌مان در یك كاسه است و اشاره می‌كنند به ازدواج دختر من و پسر توكلی در حالی كه همان‌طور كه گفتم روح ما هم خبر نداشت كه فرزندان‌مان در محل كارشان خاطر‌خواه همدیگر شده‌اند.»
 من آقای دكتر احمد توكلی را از سال 1353 یعنی 45‌سال است كه می‌شناسم. سال 53 با ایشان در زندان قصر آشنا شدم. هر دومان زندانی سیاسی بودیم و هم بند. سال 1367 كه ایشان مسؤولیت روزنامه رسالت را داشتند. آن موقع من در جریان انجام دكترایم بودم در دانشگاه برادفورد انگلستان كه برای دیدار خانواده به تهران آمده بودم. علت دیدار با ایشان هم به واسطه نگرانی و انتقاداتی بود كه از اوضاع كشور داشتم. حدود 15 سال بعدش دختر‌بزرگم سارا كه در دوران دكترایم در انگلستان مدرسه رفته بود به انگلیسی كاملا مسلط بود بعد از بازگشت به ایران... ترجمه‌های سارا دخترم مورد توجه هیات تحریریه همشهری قرار می‌گیرد و...از آن جا بود كه سارا با زهیر توكلی پسر آقای احمد توكلی آشنا می‌شود.
زهیر، مسؤول صفحه جنگ و جبهه بود و به یكدیگر علاقمند می‌شوند. روح من و آقای دكتر توكلی هم از آشنایی و علاقه آنها به یكدیگر بی خبر بود. هر دو عزا گرفته بودند كه با خانواده‌هایشان چگونه مساله را در میان بگذارند. دكتر توكلی از بزرگان و متكلمین اصولگرا در مجلس بود و من یكی از شناخته‌ترین چهره‌های دانشگاهی و مطبوعاتی اصلاح‌طلبان در روزنامه‌های اصلاح‌طلب. سارا به زهیر می‌گوید پدر من واقعا یك آدم لیبرال است و هیچ مخالفتی با انتخاب من برای ازدواج با خانواده توكلی نخواهد كرد. همین طور هم شد و موضع دكتر توكلی هم همین‌گونه بود ... سارا مرتب دانشجویان را بسیج می‌كرد برای راهیان نور و برنامه‌های این چنینی. من هم مخالفت و ممانعتی نمی‌کردم. طبیعی بود كه (من به كنار) سارا از این جهات مطلوب خانواده آقای دكتر توكلی بود. ثمره ازدواج آنها پسری است كه نام او را یحیی گذارده‌اند. اما من به واسطه حرمت و علاقه‌ای كه به مرحوم آیت‌ا.... منتظری داشتم او را از كوچكی حسینعلی صدا می‌زنم.  دكتر احمد توكلی كلا از پاك‌ترین و صادق‌ترین شخصیت‌های سیاسی می‌باشد. زندگی‌اش را از نزدیك می‌شناسم و ذره‌ای در آن از بیماری رانت‌خواری‌های رایج در بسیاری از شخصیت‌های دیگر نظام به چشم نمی‌خورد. برای هیچ‌یك از هفت فرزندش (پنج پسر و دو دختر) كوچك‌ترین گامی برای استخدام برنداشت هیچ كمكی به آنها ننمود كه پست یا سمَتی در دستگاه‌های دولتی پیداكنند.
فی‌الواقع تمامی‌شان شغل‌های غیر‌دولتی دارند البته ایشان اعتقادی به كاركردن خانم‌ها ندارند و دخترانش علی‌رغم برخورداری از تحصیلات عالیه كار نمی‌كنند. با كار كردن عروسش هم كه دختر بنده باشد همواره مخالفت می‌كرد اما شهادت می‌دهم كه مثقالی ثروت شبهه‌ناك وارد زندگی‌اش نشده فی‌الواقع خانه و زندگی‌اش بسیار ساده است.
رفیق‌باز است و خیلی بیشتر از آن كه برای خانواده وقت بگذارد با دوستانش وقت می‌گذراند. و بالاخره می‌بایستی در مورد همسرش وجیهه خانم بگویم. بعد از خداوند بزرگ، دكتر توكلی هرچه دارد واقعا از فداكاری و گذشت و همراهی همسرش دارد. وقتی وجیهه خانم را شناختم به دخترم سارا گفتم اگر روزی با او اختلاف پیدا كنی من صددرصد حق را به ایشان می‌دهم. نمی‌دانم دكتر توكلی متوجه است كه چه فرشته‌ای به نام همسر دارد یا نه؟ و چطور در زندگی به آن بانوی بزرگوار مدیون است.