حمله به اردوگاه خاطرات كتابخانه‌های خانگی

رئیس اسبق كتابخانه مجلس گفته 120هزار جلد كتاب شخصی‌اش را به نسخه‌های الكترونیك تبدیل كرده و در حافظه‌ای 4 ترابایتی نگهداری می‌کند؛ آیا به آغاز عصر خداحافظی با قفسه و كتاب در خانه‌ها نزدیك شده‌ایم؟

حمله به اردوگاه خاطرات كتابخانه‌های خانگی

 راستش را بخواهید خود من از آنها هستم كه دو خط شعر حفظ نیستم و مدام به این طعن رانده می‌شوم كه فلانی خیر سرش ادبیات هم خوانده! البته همواره هم پاسخی در آستین داشته‌ام كه «چه ربطی به ادبیات‌خوانی دارد و در عهد حافظه‌های چند‌صدترابایتی، چرا باید چیزی را از بر كرد.» حالا اینجا قرار نیست بر سر ایده، نزاعی راه بیندازیم و بگوییم حفظ ‌كردن شعر در روزگار نوین، كار عبثی است یا فوایدی هم دارد و اینها. ماجرای دیگری باعث شد تا این كش و قوس یادم بیاید و برایتان تعریفش كنم. قصه این است كه رسول جعفریان، پژوهشگر فعال حوزه فر هنگ اخیرا در صفحه شخصی‌اش تصویری از كولاژ یك فلش با كتابی قطور را منتشر كرده و از این نوشته كه به‌سادگی توانسته 150 ‌هزار كتابش را در یك‌هارد كوچك جمع كند.
بحث تازه‌ای نیست. الكترونیكی‌شدن فرآیند نگهداری كتاب و مطالعه آن، بارها مورد مناقشه بوده است. عده‌ای همچنان به نوستالژیای بوی كاغذ دل‌سپردگی دارند و عده‌‌ای دیگر، چون رسول جعفریان، یحتمل معتقدند كه چنین باوری منحط است و بوی كهنگی می‌دهد.
هارد 8 ترابایتی آقای كتابدوست
رسول جعفریان نوشته: «وقتی می‌بینم از انجام ساده‌ترین كارها در حوزه كتاب و فرهنگ عاجز هستیم، فكر می‌كنم حتما در كارهای بزرگ دیگری هم كه ادعا می‌كنیم، چندان راست نمی‌گوییم. این چند روز، ده‌ها هزار فایل متفرقه از كتاب‌های عربی و فارسی را كه در گوشه و كنار داشتم، در یك‌هارد هشت ترا[بایتی] گردآوری كردم. به‌سادگی بالغ بر 120 هزار عنوان كتاب شد. این منهای ده‌ها هزار فایل دیگر است كه باید به‌تدریج به آن مجموعه ضمیمه كنم و دست‌كم مجموعه 200 هزارتایی را در یك‌هارد آن هم حداكثر چهار ترا[بایت]، فراهم آورم. به این ترتیب، وقتی به‌سادگی بنده خدا توانست 150 هزار كتاب را در یك‌هارد كوچك نگه دارد و كارهای خود و نیاز دیگران را انجام دهد، چرا باید وقت و بودجه خود را صرف فضا و قفسه و كاغذ و چاپ كند؟ تازه، فكر كنید چقدر روی این فایل‌ها می‌توانیم كارهای دیگری مثلا با نصب او سی آر انجام دهیم كه پژوهش را آسان‌تر كند، كاری كه نمی‌كنیم، و مراكزی هم كه كرده‌اند، حمایت نمی‌كنیم یا مراكزی كه از پول بیت‌المال درست شده و در این كارها قدری پیش رفته‌اند، همراهی نمی‌كنند. كاش اقدامی می‌شد و این مهم با صرف هزینه كافی و عقل به سرانجام می‌رسید».
این حرف‌ها را كسی می‌زند كه خود مدت‌ها بر صندلی ریاست یكی از مهم‌ترین كتابخانه‌های ایران یعنی كتابخانه مجلس نشسته است؛ از سال 1387 تا 1391 یعنی چهار سال. او مثل خیلی از ما، مدت‌ها با شیوه كلاسیك كتابداری دست و پنجه نرم كرده و حالا كتابخانه‌اش را، با شیوه‌‌های نوین مرتب می‌كند.
كتاب‌هایمان را بریزیم توی‌هارد یا نه؟
بیایید نوشته انتقادی جعفریان را كمی تجزیه و تحلیل كنیم. البته خواستیم خودش را در این پروسه همراه كنیم كه متاسفانه تلفن همراهش از دسترس خارج بود.
او می‌گوید وقتی به‌سادگی می‌توان 150 هزار كتاب را در یك‌هارد كوچك نگهداری كرد، چرا باید وقت و بودجه خود را صرف فضا و قفسه و كاغذ و چاپ كنیم؟
نكته: با این‌كه آمارهای جهانی، همچنان این‌طور نشان می‌دهند كه كتاب‌های كاغذی طرفدار بیشتری از كتاب‌های الكترونیك دارند و ما در واقع از آن موج اولیه اولویت كتاب‌های مجازی به فیزیك كتاب عبور كرده‌ایم، اما باید گفت حرف جعفریان كاملا درست است. به‌خصوص وقتی درباره كتابخانه‌های رسمی عمومی حرف می‌زنیم یعنی داریم درباره بیت‌المال حرف می‌زنیم؛ بیت‌المالی كه صرف تجهیز كتابخانه‌هایی با متراژهای بسیار با هزینه‌هایی چندگانه می‌شود. و خب، به‌راحتی می‌توان از این هزینه‌ها گذر كرد.
 او نوشته: «تازه، فكر كنید چقدر روی این فایل‌ها می‌توانیم كارهای دیگری مثلا با نصب او سی آر انجام دهیم كه پژوهش را آسان‌تر كند، كاری كه نمی‌كنیم و مراكزی هم كه كرده‌اند، حمایت نمی‌كنیم‌.»
نكته: بی‌تردید جست‌وجو، فیش‌برداری، گزینش متن و... در نسخه‌های الكترونیك و با همین نرم‌افزاری كه جعفریان می‌گوید راحت‌تر است. شكی نیست. ما می‌توانیم از آن حجمِ تاسقف‌پیش‌رونده فیش‌های محققان و پژوهشگران عبور كنیم.
 سرآخر او انتقاد كرده كه: «مراكزی كه از پول بیت‌المال درست شده و در این كارها قدری پیش رفته‌اند، همراهی نمی‌كنند. كاش اقدامی می‌شد و این مهم با صرف هزینه كافی و عقل به سرانجام می‌رسید».
نكته: هم می‌توانیم بگوییم نمی‌دانیم چرا مسؤولان به این روند تن نمی‌دهند و هم می‌توانیم بگوییم می‌دانیم چرا چنین نمی‌كنند. بگذارید می‌دانیمش را بگوییم: خب اگر قرار باشد این همه كتاب به نسخه الكترونیك تبدیل شوند، به كلی نیروی انسانی و لجستیك نیاز است و به زحمت و تلاشی چندین ساله. بدیهی است كه صرف چنین هزینه و زمانی یك‌بار برای همیشه ما را از دیگر هزینه‌های گزاف شیوه‌های كهنه نجات خواهد داد. چرا نمی‌كنیم؟ خب، راحت‌تر است همین‌طوری كه هست لابد!
راستی اگر بخواهم درباره كتابخانه‌های شخصی‌مان صحبت كنم، از آقای جعفریان اجازه می‌گیرم كه كمی مخالفت كنم با ایده‌اش. من خودم با تماشای كتابخانه پدربزرگم و یكی از دوستان پدرم، كتابخوان شدم. اگر آنها كتاب‌های‌شان را در‌هارد كوچكی در كشو نگه می‌داشتند من كجا را تماشا می‌كردم؟