تفاهمنامههای گُلگلی
چقدر خوب است كه سروكارت با گُل باشد؛ گلكار باشی و گلفروش؛ آن هم گل زیبا و مستكننده نرگس... چقدر خوب است كه گل نرگس آنقدر محبوب باشد، كه آنقدر قدرش را بدانند كه برای میلادش، برای رویش و جلوهگریاش، جشن بگیرند، آن هم جشن شكرگزاری، كه یعنی چقدر خوب كه هستی و میان ما هستی... و باز قدر خوب كه برای گل، تفاهمنامه بنویسند و اصلا موضوع همه تفاهمنامههای دنیا گل باشد؛ گل نرگس؛ همانی كاری كه در سومین جشن شكرگزاری گل نرگس در خوسف خراسان جنوبی انجام شد. مسؤولان همان مسؤولانی كه نامشان در ذهنمان با كارهای سخت و زمخت و سخنان درشت و روحیه سرد گرهخورده، در خوسف گل كاشتند، حرفهای قشنگ زدند و تفاهمنامههای پرگل امضا كردند؛ اولینش این كه نرگس بیمه شد؛ نرگس خوسفیها؛ یعنی كه تو در پناه مایی، در هجوم باد و باران و آفتابِ بیامان هلاك كننده؛ امسال تو، سالهای بعد هم بقیه نرگسهای دلبر خراسان جنوبی.چند تفاهمنامه دوست داشتنی دیگر هم به نام نرگس امضا شد؛ میان شركت آب منطقهای، صندوق كارآفرینی امید، بانك كشاورزی و مركز تحققات و آموزش جهاد كشاورزی خراسان جنوبی، برای كشت بیشتر؛ برای این كه نرگس برود توی مزارع و جای هر محصول غیراقتصادی و آب بر دیگری غیر از گل را بگیرد( و این یعنی تغییر الگوی كشت)، برای پرداخت تسهیلات ارزان قیمت به هركسی كه سروكارش با گل باشد و گل بكارد و بفروشد (مثل چندی پیش كه به گفته فرماندار خوسف، ۷۵۰ میلیون تومان تسهیلات به نرگس كاران پرداخت شد) و سرانجام برای این كه اگر كسی خواست گل بیفشاند، بهترین نوع و رقم نرگس را كشت و دشت كند.