نسخه Pdf

 بــا طراوت کلمات

مروری بر مجموعه شعر «دعوتنامه»

بــا طراوت کلمات

علی نورالدینی روزنامه‌نگار

 این روزها بسیاری از مردم به دلایل مختلف از اطراف و اطرافیان خودشان فاصله گرفته‌اند و بیشتر به عالم مجاز پناه برده‌اند، جهانی كه خالی از زندگی است و اتفاق نو. این حال‌وهوای اجتماعی را می‌توان به زندگی و نگرش شعرا نیز تعمیم داد. با‌‌این‌همه هستند شاعرانی كه كلمات‌شان بی‌ارتباط با زندگی‌شان نیست؛ كلماتی كه عطر زندگی دارند و راوی صداقت شاعرند. شاعری كه نه تنها از اجتماع نبریده بلكه اجتماع را در آینه اشعار خویش به نمایش گذاشته‌ است.
مریم كرباسی در مجموعه «دعوت‌نامه» كه از سوی انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است، ما را به تماشای جهان خودش می‌برد تا هر آنچه در اطرافش اتفاق می‌افتد را با ما به اشتراك بگذارد.
لحن امروزی و زبان شعر او زبان مردم است، زبانی كه موردپسند مخاطبان خاص و عام است و روانی و سلامت آن در سلامت اشعار این مجموعه نقش به‌سزایی ایفا كرده است. روانی زبان تیغی دو لبه است؛ گاه باعث صمیمیت است و گاه موجب ابتذال. اما كرباسی در صمیمیت زبانی‌اش دچار ابتذال زبان نمی‌َشود و فخامت شعر را شانه به شانه صمیمیت آن پیش می‌برد؛ به عنوان مثال در بیت‌ زیر درعین سادگی و صمیمیت شاعر به كشف تازه‌ای رسیده است كه البته از این دست اتفاق‌ها در دیگر اشعار او نیز می‌توان سراغی گرفت:
من عاشق صبحم كه با خنده بگویی/ «مریم» بیا امروز هم صبحانه با هم
شاعر با حضور خودش در اشعار و با استفاده از روایت توانسته، تجربیات و نگاه‌ها را با جزئی‌نگری - كه یكی از ویژگی‌های دنیای زنانه است - با ما به اشتراك گذاشته است.
عاشق كه باشی می‌نشینی رو‌به‌روها را/ زل می‌زنی و می‌شماری آرزوها را
شخصیت این شعر مخاطب را جذب خودش می‌كند؛ به‌عبارت ساده‌تر باید گفت شعر با صمیمیتی كه دارد خود را به مخاطب تحمیل نمی‌كند.
شاعر از هرآنچه كه در اطرافش اتفاق می‌افتد غافل نیست. او با صداقتی نجیب از آغاز و پایان سفر خواهرزاده نُه ماهه‌اش «شهریار» می‌گوید: 
می‌گذارد زندگی با من قرار تازه‌ای/ با خودش آورده فروردین بهار تازه‌ای
از من آن چشمی كه گفتم دوست دارم را گرفت/     با تمام بی‌قراری‌ها قرارم را گرفت
آنچه كه در این مجموعه چشم‌نوازی می‌كند حضور اشعار مذهبی است كه راوی دغدغه‌های ذهنی و اعتقادی شاعر است. نگاه تازه و استخدام اِلمان‌های تازه یكی از ویژگی‌های مهم شعر اوست. اشعار رضوی او از دیگر گونه‌های موضوعات مذهبی وی موفق‌تر است.
شاعر در این مجموعه از جهان پیرامونی خودش غافل نبوده است، گاه از شعرش محملی ساخته برای روایت دلتنگی‌های پدر و مادر شهدای جاویدالاثر و گاه در غزل‌هایش از «محسن حججی» می‌گوید و به این بهانه از پیشینه پر افتخار شهرش رونمایی می‌كند:
دلواپسیم تا خبرت را بیاورند/ یك‌ذره از شكوه پرت را بیاورند
آن عاشقی كه عشق نیفتاد از سرش/ همشهری من است و سرافراز كشورش
در اغلب ابیات مجموعه دعوت‌نامه، نشانه‌ای از زندگی و عشق را می‌توان پیدا كرد با این تفاوت كه «عشق» در آن معنای روشن‌تری دارد، زلال است؛ به بیان دیگر عشق در اشعار او طعم وصال می‌دهد و از حاشیه‌های سنتی ادبیات فاصله گرفته است. 
عصرها وقتی برایت چای را دم می‌كنم/ بیشتر پیوند خود را با تو محكم می‌كنم
مریم كرباسی با چاپ مجموعه دعوت‌نامه، رسالت فراموش شده از زندگی سرودن را جان دیگری بخشیده است. «دعوتنامه» تلنگری است تا دیگر شاعران نیز در ادامه راه خودشان از این رسالت مهم غافل نباشند. واگویی فراز و فرودهای این مجموعه مجالی فراخ‌تر می‌طلبد. با این توضیح ضمن دعوت از خوانندگان به خوانش این كتاب به مرور یكی از غزل‌های این مجموعه بسنده می‌كنم:
شنیده بود كه این بار باز دعوت نیست 
كشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق 
اگر كه حوصله داری، اگر كه زحمت نیست!
غمی است در دل جا مانده‌های كرب‌وبلا 
كه هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما كه نرفتیم و رفته‌ها، شاید 
تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آن كه نرفته‌ست بی‌قرارتر است 
همیشه آن كه نرفته‌ست، كم سعادت نیست 
و آن كسی كه در این راه اهل دل باشد 
مدام اهل گله كردن و شكایت نیست 
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی كرد 
نباید این‌همه دل‌دل كند كه فرصت نیست 
ضمیمه قاب کوچک