نسخه Pdf

هوشمندی فردوسی‌وار

هوشمندی فردوسی‌وار

نفیسه‌سادات موسوی شاعر

درباره شخصیت‌های زن در شاهنامه و شخصیت‌پردازی زنان در شاهنامه بسیار سخن‌ها گفته شده است. یكی از ایراداتی كه افرادی كه گذری چند بیتی از شاهنامه شنیده‌اند به فردوسی وارد می‌كنند این است كه فردوسی شاعری‌ست ضد زن و در شاهنامه این مساله را به نظم در آورده است، اما اگر بخواهیم جانب انصاف را نگه داریم با توجه به شرایط زمانی و فرهنگی‌ای كه داستان‌های شاهنامه در آن اتفاق می‌افتند، اتفاقا فردوسی با زیركی هوشمندانه‌ای از شخصیت‌های زن در داستان استفاده می‌كند. 
البته این نكته قابل كتمان نیست كه بسیاری از شخصیت‌های زن در شاهنامه فرعی هستند و نام بردن از آنها شاید فقط برای باورپذیر كردن سیر روایی ماجراها باشد. مثل دختر ایرج كه حتی نام هم ندارد و در چند بیت متولد، عروس، مادر و حذف می‌شود!
 چو هنگامه زادن آمد پدید/ یكی دختر آمد ز ماه‌آفرید۱/ جهانی گرفتند پروردنش/ برآمد به نازو بزرگی تنش /مر آن ماهرخ را ز سر تا به‌پای/ تو گفتی مگر ایرجستی به جای/ چو برجست و آمدش هنگام شوی/ چو پروین شدش روی و چون مشك موی/نیا۲ نامزد كرد شویش پشنگ۳/ بدو داد و چندی برامد درنگ/یكی پور زاد آن هنرمندماه/ چگونه سزاوار تخت و كلاه/چو از مادر مهربان شد جدا/ سبك تاختندش به نزد نیا
 البته ناگفته پیداست كه در همین چند بیت شاهد به ارث رسیدن خون پادشاهی و فرّ ایزدی توسط مادر هستیم، كه این نگاه انسانی به زن حتما از ویژگی‌های فرهنگی ایران باستان بوده است.
 یا در جای دیگری از شاهنامه آمده كه فریدون وقتی موقع ازدواج پسرانش فرا رسید، پیشكار مخصوص خود را به جست‌وجوی بهترین و اصیل‌ترین دختران برای ازدواج با پسرانش در تمام هفت اقلیم فرستاد. به شرطی كه این همسران با هم خواهر باشند و هنوز نامی بر آنها گذاشته نشده باشد!۴ و در نهایت دختران شاه یمن برای این مهم برگزیده می‌شوند و پس از این‌كه پادشاه یمن شخصا پسران فریدون را آزمایش كرد و راضی به این وصلت شد، نوعروسان را به دست تازه دامادها سپرد و بعد از رفتن آنها به ایران، فریدون برای آنها اسم انتخاب كرد.
 زن سلم را كرد نام آرزوی/ زن تور را ماه آزاده خوی/ زن ایرج نیك‌پی را سهی/  كجا بد به خوبی سهیلش رهی
 و در واقع با این‌كه یك داستان مستقل صرف پیدا كردن همسر مناسب برای پسران فریدون و چگونگی راضی شدن شاه یمن و آزمون او و آزمون خود فریدون در راه برگشت برای فرزندانش می‌شود، اما حضور همسران در حد چند بیت شاهنامه باقی می‌ماند! گویی اصل بر نشان دادن اهمیت والای خانواده و ازدواج در فرهنگ پادشاهی ایران باستان بوده است.
 از زنان شاهنامه بیشتر برایتان خواهم نوشت... 

پی‌نوشت‌ها: 
۱ ــ كنیز ایرج كه در زمان مرگ او از او باردار بود
۲ ــ فریدون
۳ ــ داماد ایرج
۴ ــ علت این شرط عجیب را نمی‌دانم!
ضمیمه قاب کوچک