نسخه Pdf

تازه‌وارد

مه‌لقا مینوش‌زاده از ورودش به دنیای تلویزیون و سینما می‌گوید

تازه‌وارد

وقتی یكی از ما نوجوان‌ها پایش به دنیای حرفه‌ای سینما و تلویزیون باز می‌شود؛ اولین سؤالی كه در ذهن من و تو شكل می‌گیرد این است كه او چطور وارد فضایی شده كه ورود به آن برای ما تقریبا محال است؟! و حالا یكی دیگر از ما وارد این دنیای جذاب شده است. «مه‌لقا‌مینوش‌زاده » که با سریال حكایت‌های كمال و فیلم سینمایی «آتابای» به همگان معرفی شد.

امین‌محمد احدی و امیرحسین علی‌نیا‌ فرد

 شما با «حكایت‌های كمال» وارد دنیای بازیگری شدی. بازی كردن در نقش یك دختر دهه چهلی برای شما كه متولد دهه هفتادی چطور بود؟
درسته كه ریحانه دختریه كه چند دهه قبل از من زندگی كرده، اما من تونستم از بزرگ‌ترهایی كه تو اون دوران زندگی كردن درباره سبك زندگی اون زمان پرس‌و‌جو كنم و اطلاعات كسب كنم. خب من تفاوت‌های زیادی هم با ریحانه دارم. من یه دختر شیطونم كه اصلا مثل ریحانه كم رو نیستم؛ ولی ریحانه یه دختر خجالتی بود كه اگر مشكلی براش پیش می‌اومد، نمی‌تونست اون‌احساسی كه واقعا داره رو با كسی در میون بگذاره.
 شما چیزی هم به شخصیت ریحانه اضافه كردین؟
من سعی كردم خودِ ریحانه باشم. یعنی در مورد هر نقشی كه قبول می‌كنم به همین شكله. خودم رو در موقعیت اون آدم قرار می‌دم. شاید باورتون نشه من گاهی واقعا جای ریحانه گریه می‌كردم.
خیلیا هستن كه ممكنه پیش خودشون بگن این دختر 20 ساله كه توی شبكه دو سریال بازی می‌كنه پارتی داشته یا پول داده؛ (یهو وسط حرفمون پرید).
دقققییییقا! خیلی از دوستای نزدیكمم این حرف رو بهم گفتن كه چه كار كردی وارد این عرصه شدی و اینا... ولی باید بگم اگر كسی چیزی رو واقعا بخواد و براش اون قدری كه پیش خودش رضایت داشته باشه تلاش كنه، امكان نداره كه بهش نرسه. خود من رشته تحصیلیم نمایش بود و هنرستان سوره درس می‌خوندم. اما باز هم اینجوری نبود كه صرفا برم هنرستان و بعد توی خونه بشینم و منتظر بمونم تا اتفاق خوبی بیفته. من آدمی بودم كه دائم دنبال آگهی‌های تست بازیگری می‌گشتم و گاهی وقتا هر روز تست می‌دادم؛ حتی اگر مجبور می‌شدم از مدرسه فرار می‌كردم!(در مدرسه هام دیگه چفت و بست نداره!)
 از تجربه حضور در جشنواره فجر بگو.
اولین چیزی كه به ذهنم رسید وقتی فیلم اكران شد و استقبال مردم رو دیدم این بود كه خدا رو شكر بالاخره اون همه تلاشم جواب داد. حالا بگذریم كه دو تا سكانس اصلی من از فیلم در اومد و یكم نقشم كمرنگ شد، ولی من خیلی خوشحالم به خاطر این كه تموم اون روزهایی كه یواشكی می‌رفتم برای تست دادن یا واسه كار سخت و طاقت فرسا توی سریال كمال كلی دوندگی می‌كردم، جواب داد. خدا رو شكر می‌كنم با این‌كه تازه وارد این فضا شدم ولی خیلی زود به چیزهایی كه دوستشون دارم رسیدم. خب برای هر جوون تازه كاری مثل من بودن در تیم خانم كریمی و كار كردن با هنرمندای بزرگ كشورمون مثل آقای حجازی فر و عزتی افتخاره. می‌دونم راه خیلی زیادی پیش رومه و هنوز خیلی از اون چیزی كه بهش بشه گفت موفقیت فاصله دارم. ولی باز از این شروع واقعا خوشحالم.
 درباره نقشت توی فیلم آتابای بگو.
خب طبیعیه كه دوست دارم مخاطب بره و فیلم رو تماشا كنه. اما اینقدر می‌تونم بگم كه من نقش سیمین رو بازی می‌كنم. یه نوجوون 16 ساله كه خیلی شیطون و پر از هیجانه و با وجود 16 سالگی، خیلی بیشتر از سنش می‌فهمه. خب رابطه خوبی هم با خانوم سحر دولت شاهی داشتم توی این پروژه كه نقش خواهرم رو بازی می‌كنن. اما اون چیزی كه از همه مهم‌تره و می‌تونم بگم اینه كه بر عكس نقشم توی سریال حكایت‌های كمال، اینجا خیلی به نقشم نزدیك‌تر ‌بودم و بیشتر به خود واقعیم شبیه بود. امیدوارم مردم فیلم رو ببینن و بپسندن، چون برای یه هنرمند هیچ چیز مهم‌تر از پسند خاطر مردم نیست. 
ضمیمه قفسه کتاب