67 سال پس از اولین زلزله مستندشده در ایران
تجربه ملاقات با بازمانده زلزله ترود
دكتر مهدی زارع / استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
23 بهمن 1331، ساعت 11 و 45 دقیقه (قبل از ظهر) زمینلرزه ویرانگری با بزرگای 8/6 روستای ترود در استان سمنان را ویران كرد. گسل مسبب این زمینلرزه، گسل ترود بود كه درست از كنار روستای ترود میگذرد. ترود شهركی كوچك در حدود 145 كیلومتری جنوب شاهرود و در كنار دشت كویر مركزی ایران است.
زلزله ترود، موجب مرگ حدود 950 نفر از اهالی تقریبا 3000 نفری ترود شد. در ساعات اولیه تنها نیرویی كه امكان دسترسی به كانون زلزله را داشت، روستاییانی بودند كه برای كشاورزی در زمینها از خانه بیرون بودند. بنابراین درصد بالایی از تلفات این زلزله به زن و بچهها (اهالی ساكن در منازل در ساعات میانی روز) و افراد سالمند مربوط بود. نیروهای كمكی اولیه البته پرسنل ژاندارمری و سپس هلالاحمر وقت (شیروخورشید سرخ) و نیروی زمینی ارتش بودهاند. در بازدید بهمن 97، با پرسش از اهالی با سن بالای 70 سال كه احتمال میدادم در زمان زلزله در ترود بودهاند كار را شروع كردم. در چنین مواقعی ابتدا چند سوال میپرسم كه جوابش را خودم بهتر میدانم؛ مثلا از ساعت و روز و فصل وقوع زلزله و تعداد تلفات میپرسم تا مخاطب را امتحان كنم و ببینم اطلاعاتی كه میدهد با واقعیت منطبق است یا داستان و افسانه و شنیدهها را میخواهد تعریف كند. چند نفر از جوانترها گفتند بهتر است سراغ آقای احمد عامری - یا آنگونه كه او را صدا میزدند «احمد ملا» - بروم. ظاهرا این «ملا» خطابكردن او به خاطر آن بوده و هست كه مردی دانا و دقیق و باهوش است.
احمد عامری را در شرق ترود و در حین بازدید از گسل ترود و اتفاقی یافتم. وقتی خودم را معرفی كردم و سوالات اولیه و كلاسیك را پرسیدم متوجه شدم بازمانده ای كه دنبالش میگردم همین مرد است. گفت هنگام زلزله ترود 19ساله بوده است. من و همراهانم را به نوشیدن چای در منزلش دعوت كرد و برایمان از زلزله ترود و روزهای بعد از آن گفت. او راوی دقیق و مستندنگار شفاهی جغرافیای ترود در كنار كویر مركزی در اوایل دهه 30 شمسی بود.
گفت كه بازسازی ابتدا قرار بوده تا در محل ترود انجام نشود. پهلوی دوم با هواپیما به محل آمد و به اهالی گفت شما را به ورامین منتقل میكنیم. ولی احمد ملا و اهالی دیگر مخالفت میكنند و میگویند با سادهترین چیزها میسازیم و همین جا میمانیم. به هرحال با رخداد كودتای 28 مرداد 32 و ناپایداری سیاسی قبل و بعد از آن رخداد، عملا رشته كار در كل مملكت از هم گسیخته شده بود و ساخت 90 منزل مسكونی در كنار خرابههای ترود و تحویل آنها تا سال 1334 طول میكشد. دولت كودتا خانههایی را شامل دیوار و سرپناه خالی میسازد. بدون در و پنجره و امكانات اولیه، تحویل بازماندگان میدهد! از آن سال با احمد عامری رفیق شدهام.
اردیبهشت 92 و بعد اردیبهشت 94 دانشجویانم را در دانشگاه تهران به همان محل برای بازدید زلزله بردم و او را به آنها معرفی كردم. امسال شانس بزرگ دیگری هم نصیبمان شد و با حاجیه خانمی مواجه شدیم كه در 14سالگی زلزله ترود را تجربه كرده بود. معصومه گلی، مادر شهید بزرگوار علیرضامیری، دومین كشف من در ترود بوده است.
این حاجیه خانم هم مانند آقای عامری
به خوبی رخداد زمینلرزه 1331 ترود را با جزئیات به خاطر میآورد و برای من و دانشجویانم تعریف كرد.
جالب است بدانید به دلیل مشكل اشتغال و مسائل دیگر (از جمله مساله ملی آب) جمعیت ترود اكنون و 67 سال بعد از زلزله ترود حدود 3000 نفر است. مشابه شرایط ابتدای سال31! این گنجینههای انسانی مانند آقای عامری و خانم گلی برای ما مردمی كه بیشتر اهل تاریخ شفاهی هستیم بهتر است تا در قید حیاتند داستان چگونگی مقابله پدرانمان با بحرانهای گذشته را برایمان بگویند تا مستند شود و چراغ راه آینده باشد.