مروری بر رویدادهای هنر و ادبیات در هفتهای که گذشت
آبیار در اسلامآباد، آریا در گیجگاه
چهره اول هفته: جمشید هاشمپور
جمشید آریا بودن
این هم از خوشبختیهای ماست كه چپ و راست گذرمان میافتد به جمشید هاشمپور و مسیرمان از روزنامه جامجم تا میدان مادر و همان حوالی ستاره باران میشود. خیر و بركت عادت نیكوی هاشمپور در پیادهروی روزانه و گاه شبانه، هرازگاهی به ما و دیگر رهگذران بلوار میرداماد هم میرسد و روزمان را میسازد. همین چند روز قبل و پیش پای شما، جمشیدخان را با محاسن سفید و عینك آفتابی و كاپشن چرم مشكی و البته همان ابهت همیشگی دیدم كه دستهای پرقدرت و كشیدهاش را در دو طرف تاب میداد و با فروتنی و تبختری همزمان راه میرفت.
هر دیدار رودررو با هاشمپور و حتی تماشای بازیهایش در سالهای اخیر كه شاید چندان با آن اقتدار دوران «هاشمپوریسم» نسبتی نداشته باشد، منجنیقی است كه ما را یكراست به دهههای 60 و 70 پرتاب میكند؛ همان سالهایی كه جمشید آریا با برق طاسیاش و ماجراجوییهایی در حد بضاعت سینمای وقت ایران، ما مخاطبان شیفته هیجان را به وجد میآورد و باعث میشد سالنهای سینما بهویژه در شهرستانها، دستكمی از شور و حال تماشاگران در «سینما پارادیزو» نداشته باشد.
هر چند مدیران وقت سینما، تاب اسم و طاسی جمشید آریا را نداشتند و حتی مدتی او را خانهنشین كردند، اما این جفای سینمایی، به مرور زمان اتفاقا فرصتی برای درخشش تواناییهای دیگر این بازیگر خوب فراهم كرد و او در فیلمهای برخی بزرگان سینما بازیهای متفاوتی به نمایش گذاشت.
این تغییر شخصیت به هر دلیل كه بود، جبر زمانه و اقتضای سن و سال یا هوشمندی خود بازیگر، بهموقع رخ داد و باعث شد روند كارنامه هاشمپور مختل نشود و ثمرهاش هم نقشآفرینیهای متنوع باشد. با این حال آن چه خودش را در این مسیر طولانی و پرفراز و نشیب به رخ كشید و تاریخ هم حكم به پیروزی و محبوبیت آن داد، یك چیز است و بس: جمشید آریا بودن.
چهره دوم هفته: نرگس آبیار
اقبال آبیار
در سرزمین اقبال لاهوری از نرگس آبیار تقدیر شد. در صفحه 12 سهشنبه مفصل نوشتیم كه چرا نرگس آبیار برای دریافت جایزه زنان برتر و موفق جهان اسلام در پاكستان انتخاب شده و فكر میكردیم حتما برای اینجا اطلاعات تازهای خواهیم داشت اما پیگیریهای ما به اینجا رسید كه گویا روز سهشنبه فیلم نرگس آبیار در كراچی به نمایش درآمده و دیروز عصر بعد از این كه این سطور نوشته شده و آماده ارسال به چاپخانه بود، جایزه آبیار را به او تقدیم كردند. بنابراین جزئیات تازهای از مراسم در اختیارمان نیست و همین را از ما بپذیرید كه او یكی از چهرههای خبرساز این هفته در عرصه فرهنگ و هنر بود.
مطالبه هفته: خانه موزه اكبر رادی
یك قصه تكراری
آسیاب رسیده به اكبر رادی. همین چند وقت پیش بود كه همسر نادر ابراهیمی ناله سر داد اگر خانه موزهای برای همسرش راهاندازی نشود همه كتابهایش را در حیاط خانه به آتش میكشد.
نمیدانیم نتیجه این تهدیدها بود یا ثمره تلاشهای چند ساله كه بالاخره قرار شد موزه نادر ابراهیمی راهاندازی شود. حالا انگار همین قصه با همین اوج و فرودها دارد برای اكبر رادی تكرار میشود. همسر رادی گفته در ده سال گذشته بارها برای راهاندازی این خانه موزه تقاضا داده و در شورای شهر و شهرداری هم با این موضوع موافقت شده ولی هنوز مكانی برای راهاندازی این موزه مشخص نشده است.
حمیده بانو عنقا این را هم اضافه کرده که تمام وسایل رادی از جمله وسایل شخصی مانند لباسها، عینک، خودکار و کتابخانه او و نیز دستنوشتههای رادی در خانهاش نگهداری میشوند و اگر خانه موزه اکبر رادی تاسیس شود، مردم میتوانند همه میراث بهجا مانده از این نمایشنامه نویس را از نزدیک ببینند و همینطور جلسات بنیاد رادی را هم میتوان در همین مکان برگزار کرد.
كاش داستان رادی هم پایان خوشی داشته باشد.
رویداد هفته
وقایعنگاری یك وداع تلخ
چهلمین روز آسمانی شدن سردار در همین هفتهای بود كه به پایانش رسیدهایم و بیتردید مهمترین رویداد فرهنگی هنری هفته برای ما «بدرقه سردار» است، اگرچه این رویداد در كیش برگزار شده و خیلیها نتوانستند از نزدیك عكسهای این نمایشگاه را ببینند. خبر خوب این كه هنوز فرصت هست برای دیدن این تصاویر. از همین حالا تا 12 اسفند برای دیدن عكسها در كیش و از 25 اسفند تا 14 فروردین سال آینده در باغ موزه دفاع مقدس تهران. 76 عكس برای این نمایشگاه انتخاب شده؛ عكسهایی كه در جریان تشییع پیكر شهید حاجقاسم سلیمانی توسط عكاسان در سراسر ایران ثبت شدهاند.
رویداد مهمتری هم در راه است؛ جشنواره تجسمی فجر قرار است در مراسم اختتامیهاش كه 9 اسفند برگزار میشود، از سردیس و نقاشی پرتره سردار رونمایی كند و حالا كه این سطور نوشته میشود، این دو اثر در حال خلق و شكلگیری هستند.
چی بود چی شد هفته ؛ علیرضا افتخاری
وعدهای را که به جام جم داده بود وفا کرد!
گفتوگوی جام جم با علیرضا افتخاری؛ 27 بهمن 1381
حالا گزیدهکارتر است و چند سال یکبار آلبومی از آثارش منتشر میکند اما لابد یادتان هست دورهای آنقدر پرکار بود که حتی مایه طنز و کنایههایی هم شده بود. علیرضا افتخاری را میگوییم. استاد فیالمثل از سال 1362 تا 1387 که میشود 25 سال، 55 آلبوم منتشر کرد؛ در یک فقره، سال 1379، افتخاری پنج آلبوم روانه بازارکرد. اواخر سال 1381 روزنامه جام جم گفتوگویی با او ترتیب داد و در یکی از پرسشها به همین پرکاری هم اشارهای کرد.
چه گفت؟
افتخاری آن روز به جام جم گفت: «خوشبختانه بهتازگی تصمیم گرفتهام کمتر کار کنم. در سال 81 کاری ارائه ندادهام چون احساس میکنم خستگی ناشی از کارهای متعدد بر کارهای بعدی اثری نامطلوب میگذارد و از لحاظ روحی نیز تعدد کار در مدتزمان اندک، ذهن را خسته میکند؛ چرا که خواننده در زمان کوتاه شعرها و ملودیهای زیادی را باید به خاطر بسپارد و این عامل تاثیر ناخوشایندی دارد.»
نکته اول: افتخاری اواخر بهمنماه 81 میگوید در سال 81 آلبومی ارائه نکرده است. البته در همان سال «عشق گمشده» را منتشر کرده بودند و دو ماه پایانی سال، آلبوم «شب عاشقان» را هم به بازار فرستادند تا در سالی که کمکار به نظر میرسیدند دست کم دو آلبوم را تولید کرده باشند!
نکته دوم: درست از دو ماه پس از انجام این گفتوگو یعنی فروردین 1382 تا پایان این سال، با وجود ادعای استاد بابت اینکه تصمیم گرفته کمتر کار کند، پنج آلبوم از حضرت مستطابشان منتشر میشود.
نکته سوم: و این پایان ماجرا نیست؛ سه آلبوم (سال 83)، یک آلبوم (سال 84)، چهار آلبوم (سال 85)، پنج آلبوم (سال 86)، سه آلبوم (سال 87) و سه آلبوم نیز سال 89 منتشر کردند تا طی شش سال، 21 آلبوم دیگر نیز منتشر کرده باشند.
نکته چهارم: اما بالاخره در دهه 90 شمسی، به آنچه سال 1381 به جامجم گفته بودند جامه عمل پوشانیده و در این هشت سال فقط سه آلبوم به بازار فرستادند. خدا عمر استاد را زیاد کند و همیشه روی خط فعالیت هنری نگهشان دارد.
هفته آخر بهمن
آتش بعد از خاكستر بهمن
بهمنماه شلوغ و پرسروصدای هنر ایران را هم سپری كردیم و حالا یكییكی اهالی هنرهای مختلف پس از اتمام كار جشنوارههای مختلف فجر، فصل جدیدی را آغاز میكنند؛ نرگس آبیار از پاكستان بازمیگردد تا پای فیلم تازهاش بنشیند، شهرام ناظری هفتادسالگی را با كارهای تازهاش آغاز میكند و ماه آخر سال، دیگران هم پروندههای باز سال را تكمیل میكنند تا وارد فصل تازهای شوند.
چهارشنبه؛ 30 بهمن
عکس
بدرقه سردار در جزیره
۷۴ قطعه عكس از مراسم مختلف عزاداری سردار شهید قاسم سلیمانی از ۳۸ عكاس در نمایشگاه عكس «بدرقه سردار» به نمایش در آمد. این نمایشگاه تا ۱۲ اسفند در جزیره كیش برپا خواهد بود.
شنبه، 26 بهمن
سینما
بازگشت جمشید آریا
جمشید هاشمپور را سینماروهای سنوسالدار به «جمشید آریا» میشناسند؛ اول هفته خبر رسید كه عادل تبریزی به عنوان كارگردان فیلم «گیجگاه» سراغ این نوستالژی بزنبهادرانه دهه 60 رفته و هاشمپور را در نقش «جمشید آریا»، نامی كه این بازیگر با ایفای نقشهایی در فیلمهای اكشن دهه60 به آن مشهور شد، جلوی دوربین خواهد برد؛ در فیلمی كه حامد بهداد نیز یكی دیگر از بازیگرانش خواهد بود و هاشمپور نقش دیگری هم جز جمشید آریا را با گریمی دیگر بازی خواهد كرد.
سهشنبه، 29 بهمن
سینما
آبیار در اسلامآباد
نرگس آبیار وسط هفته راهی پاكستان شد تا جایزه بخش بینالمللی زنان راهبر را در مراسمی ویژه از دست بانوی اول این كشور دریافت كند؛ جایزهای كه كارگردان ایرانی آن را به عنوان یكی از زنان موفق جهان اسلامی دریافت كرد.
دوشنبه، 28 بهمن
موسیقی
مرثیه 70 سالگی
شهرام ناظری در سالروز تولد 70سالگیاش كه مصادف شده بود با چهلمین روز درگذشت مسافران هواپیمای اوكراینی، قطعه «جان جانم» را با شعر و آهنگی از ارشك رفیعی منتشر و به قربانیان تقدیم كرد. دیروز، با رفیعی در جامجم گفتوگو كردیم و به این اثر ناظری پرداختیم.
پنجشنبه، یك اسفند
موسیقی
پایان كار فجر
اختتامیه سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر، ساعت ۱8 و 30 دقیقه امروز پنجشنبه اول اسفند در تالار وحدت برگزار میشود.
جمشید آریا بودن
این هم از خوشبختیهای ماست كه چپ و راست گذرمان میافتد به جمشید هاشمپور و مسیرمان از روزنامه جامجم تا میدان مادر و همان حوالی ستاره باران میشود. خیر و بركت عادت نیكوی هاشمپور در پیادهروی روزانه و گاه شبانه، هرازگاهی به ما و دیگر رهگذران بلوار میرداماد هم میرسد و روزمان را میسازد. همین چند روز قبل و پیش پای شما، جمشیدخان را با محاسن سفید و عینك آفتابی و كاپشن چرم مشكی و البته همان ابهت همیشگی دیدم كه دستهای پرقدرت و كشیدهاش را در دو طرف تاب میداد و با فروتنی و تبختری همزمان راه میرفت.
هر دیدار رودررو با هاشمپور و حتی تماشای بازیهایش در سالهای اخیر كه شاید چندان با آن اقتدار دوران «هاشمپوریسم» نسبتی نداشته باشد، منجنیقی است كه ما را یكراست به دهههای 60 و 70 پرتاب میكند؛ همان سالهایی كه جمشید آریا با برق طاسیاش و ماجراجوییهایی در حد بضاعت سینمای وقت ایران، ما مخاطبان شیفته هیجان را به وجد میآورد و باعث میشد سالنهای سینما بهویژه در شهرستانها، دستكمی از شور و حال تماشاگران در «سینما پارادیزو» نداشته باشد.
هر چند مدیران وقت سینما، تاب اسم و طاسی جمشید آریا را نداشتند و حتی مدتی او را خانهنشین كردند، اما این جفای سینمایی، به مرور زمان اتفاقا فرصتی برای درخشش تواناییهای دیگر این بازیگر خوب فراهم كرد و او در فیلمهای برخی بزرگان سینما بازیهای متفاوتی به نمایش گذاشت.
این تغییر شخصیت به هر دلیل كه بود، جبر زمانه و اقتضای سن و سال یا هوشمندی خود بازیگر، بهموقع رخ داد و باعث شد روند كارنامه هاشمپور مختل نشود و ثمرهاش هم نقشآفرینیهای متنوع باشد. با این حال آن چه خودش را در این مسیر طولانی و پرفراز و نشیب به رخ كشید و تاریخ هم حكم به پیروزی و محبوبیت آن داد، یك چیز است و بس: جمشید آریا بودن.
چهره دوم هفته: نرگس آبیار
اقبال آبیار
در سرزمین اقبال لاهوری از نرگس آبیار تقدیر شد. در صفحه 12 سهشنبه مفصل نوشتیم كه چرا نرگس آبیار برای دریافت جایزه زنان برتر و موفق جهان اسلام در پاكستان انتخاب شده و فكر میكردیم حتما برای اینجا اطلاعات تازهای خواهیم داشت اما پیگیریهای ما به اینجا رسید كه گویا روز سهشنبه فیلم نرگس آبیار در كراچی به نمایش درآمده و دیروز عصر بعد از این كه این سطور نوشته شده و آماده ارسال به چاپخانه بود، جایزه آبیار را به او تقدیم كردند. بنابراین جزئیات تازهای از مراسم در اختیارمان نیست و همین را از ما بپذیرید كه او یكی از چهرههای خبرساز این هفته در عرصه فرهنگ و هنر بود.
مطالبه هفته: خانه موزه اكبر رادی
یك قصه تكراری
آسیاب رسیده به اكبر رادی. همین چند وقت پیش بود كه همسر نادر ابراهیمی ناله سر داد اگر خانه موزهای برای همسرش راهاندازی نشود همه كتابهایش را در حیاط خانه به آتش میكشد.
نمیدانیم نتیجه این تهدیدها بود یا ثمره تلاشهای چند ساله كه بالاخره قرار شد موزه نادر ابراهیمی راهاندازی شود. حالا انگار همین قصه با همین اوج و فرودها دارد برای اكبر رادی تكرار میشود. همسر رادی گفته در ده سال گذشته بارها برای راهاندازی این خانه موزه تقاضا داده و در شورای شهر و شهرداری هم با این موضوع موافقت شده ولی هنوز مكانی برای راهاندازی این موزه مشخص نشده است.
حمیده بانو عنقا این را هم اضافه کرده که تمام وسایل رادی از جمله وسایل شخصی مانند لباسها، عینک، خودکار و کتابخانه او و نیز دستنوشتههای رادی در خانهاش نگهداری میشوند و اگر خانه موزه اکبر رادی تاسیس شود، مردم میتوانند همه میراث بهجا مانده از این نمایشنامه نویس را از نزدیک ببینند و همینطور جلسات بنیاد رادی را هم میتوان در همین مکان برگزار کرد.
كاش داستان رادی هم پایان خوشی داشته باشد.
رویداد هفته
وقایعنگاری یك وداع تلخ
چهلمین روز آسمانی شدن سردار در همین هفتهای بود كه به پایانش رسیدهایم و بیتردید مهمترین رویداد فرهنگی هنری هفته برای ما «بدرقه سردار» است، اگرچه این رویداد در كیش برگزار شده و خیلیها نتوانستند از نزدیك عكسهای این نمایشگاه را ببینند. خبر خوب این كه هنوز فرصت هست برای دیدن این تصاویر. از همین حالا تا 12 اسفند برای دیدن عكسها در كیش و از 25 اسفند تا 14 فروردین سال آینده در باغ موزه دفاع مقدس تهران. 76 عكس برای این نمایشگاه انتخاب شده؛ عكسهایی كه در جریان تشییع پیكر شهید حاجقاسم سلیمانی توسط عكاسان در سراسر ایران ثبت شدهاند.
رویداد مهمتری هم در راه است؛ جشنواره تجسمی فجر قرار است در مراسم اختتامیهاش كه 9 اسفند برگزار میشود، از سردیس و نقاشی پرتره سردار رونمایی كند و حالا كه این سطور نوشته میشود، این دو اثر در حال خلق و شكلگیری هستند.
چی بود چی شد هفته ؛ علیرضا افتخاری
وعدهای را که به جام جم داده بود وفا کرد!
گفتوگوی جام جم با علیرضا افتخاری؛ 27 بهمن 1381
حالا گزیدهکارتر است و چند سال یکبار آلبومی از آثارش منتشر میکند اما لابد یادتان هست دورهای آنقدر پرکار بود که حتی مایه طنز و کنایههایی هم شده بود. علیرضا افتخاری را میگوییم. استاد فیالمثل از سال 1362 تا 1387 که میشود 25 سال، 55 آلبوم منتشر کرد؛ در یک فقره، سال 1379، افتخاری پنج آلبوم روانه بازارکرد. اواخر سال 1381 روزنامه جام جم گفتوگویی با او ترتیب داد و در یکی از پرسشها به همین پرکاری هم اشارهای کرد.
چه گفت؟
افتخاری آن روز به جام جم گفت: «خوشبختانه بهتازگی تصمیم گرفتهام کمتر کار کنم. در سال 81 کاری ارائه ندادهام چون احساس میکنم خستگی ناشی از کارهای متعدد بر کارهای بعدی اثری نامطلوب میگذارد و از لحاظ روحی نیز تعدد کار در مدتزمان اندک، ذهن را خسته میکند؛ چرا که خواننده در زمان کوتاه شعرها و ملودیهای زیادی را باید به خاطر بسپارد و این عامل تاثیر ناخوشایندی دارد.»
نکته اول: افتخاری اواخر بهمنماه 81 میگوید در سال 81 آلبومی ارائه نکرده است. البته در همان سال «عشق گمشده» را منتشر کرده بودند و دو ماه پایانی سال، آلبوم «شب عاشقان» را هم به بازار فرستادند تا در سالی که کمکار به نظر میرسیدند دست کم دو آلبوم را تولید کرده باشند!
نکته دوم: درست از دو ماه پس از انجام این گفتوگو یعنی فروردین 1382 تا پایان این سال، با وجود ادعای استاد بابت اینکه تصمیم گرفته کمتر کار کند، پنج آلبوم از حضرت مستطابشان منتشر میشود.
نکته سوم: و این پایان ماجرا نیست؛ سه آلبوم (سال 83)، یک آلبوم (سال 84)، چهار آلبوم (سال 85)، پنج آلبوم (سال 86)، سه آلبوم (سال 87) و سه آلبوم نیز سال 89 منتشر کردند تا طی شش سال، 21 آلبوم دیگر نیز منتشر کرده باشند.
نکته چهارم: اما بالاخره در دهه 90 شمسی، به آنچه سال 1381 به جامجم گفته بودند جامه عمل پوشانیده و در این هشت سال فقط سه آلبوم به بازار فرستادند. خدا عمر استاد را زیاد کند و همیشه روی خط فعالیت هنری نگهشان دارد.
هفته آخر بهمن
آتش بعد از خاكستر بهمن
بهمنماه شلوغ و پرسروصدای هنر ایران را هم سپری كردیم و حالا یكییكی اهالی هنرهای مختلف پس از اتمام كار جشنوارههای مختلف فجر، فصل جدیدی را آغاز میكنند؛ نرگس آبیار از پاكستان بازمیگردد تا پای فیلم تازهاش بنشیند، شهرام ناظری هفتادسالگی را با كارهای تازهاش آغاز میكند و ماه آخر سال، دیگران هم پروندههای باز سال را تكمیل میكنند تا وارد فصل تازهای شوند.
چهارشنبه؛ 30 بهمن
عکس
بدرقه سردار در جزیره
۷۴ قطعه عكس از مراسم مختلف عزاداری سردار شهید قاسم سلیمانی از ۳۸ عكاس در نمایشگاه عكس «بدرقه سردار» به نمایش در آمد. این نمایشگاه تا ۱۲ اسفند در جزیره كیش برپا خواهد بود.
شنبه، 26 بهمن
سینما
بازگشت جمشید آریا
جمشید هاشمپور را سینماروهای سنوسالدار به «جمشید آریا» میشناسند؛ اول هفته خبر رسید كه عادل تبریزی به عنوان كارگردان فیلم «گیجگاه» سراغ این نوستالژی بزنبهادرانه دهه 60 رفته و هاشمپور را در نقش «جمشید آریا»، نامی كه این بازیگر با ایفای نقشهایی در فیلمهای اكشن دهه60 به آن مشهور شد، جلوی دوربین خواهد برد؛ در فیلمی كه حامد بهداد نیز یكی دیگر از بازیگرانش خواهد بود و هاشمپور نقش دیگری هم جز جمشید آریا را با گریمی دیگر بازی خواهد كرد.
سهشنبه، 29 بهمن
سینما
آبیار در اسلامآباد
نرگس آبیار وسط هفته راهی پاكستان شد تا جایزه بخش بینالمللی زنان راهبر را در مراسمی ویژه از دست بانوی اول این كشور دریافت كند؛ جایزهای كه كارگردان ایرانی آن را به عنوان یكی از زنان موفق جهان اسلامی دریافت كرد.
دوشنبه، 28 بهمن
موسیقی
مرثیه 70 سالگی
شهرام ناظری در سالروز تولد 70سالگیاش كه مصادف شده بود با چهلمین روز درگذشت مسافران هواپیمای اوكراینی، قطعه «جان جانم» را با شعر و آهنگی از ارشك رفیعی منتشر و به قربانیان تقدیم كرد. دیروز، با رفیعی در جامجم گفتوگو كردیم و به این اثر ناظری پرداختیم.
پنجشنبه، یك اسفند
موسیقی
پایان كار فجر
اختتامیه سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر، ساعت ۱8 و 30 دقیقه امروز پنجشنبه اول اسفند در تالار وحدت برگزار میشود.