می‌خواهم از مردم انتقاد كنم

آخرین قسمت فصل چهارم«کتاب باز» میزبان مهران مدیری بود برنامه ای که خیلی زود درشبکه های اجتماعی دست‌به‌دست شد

می‌خواهم از مردم انتقاد كنم

این فصل از كتاب باز هم به پایان رسید و سروش صحت در آخرین قسمت از سری چهارم این برنامه میزبان مهران مدیری بود. بازیگری كه كمتر به عنوان مهمان در یك برنامه تلویزیونی حاضر می‌شود. مدیری كه مدتی است دوباره با «دورهمی» روی‌ آنتن شبكه نسیم رفته چهارشنبه 30 بهمن در دیگر برنامه این شبكه از كتاب، مطالعه و گرفتاری‌های مردم گفت و البته درباره شرایط فرهنگی جامعه انتقاداتی را مطرح كرد. انتقاداتی كه متوجه مردم بود. او گفت: «در دورهمی انتقادهایم را از مسؤولان می‌كنم اما اینجا می‌خواهم انتقادی از مردم كنم.» می‌شود گفت او بخشی از حرف‌هایی كه در دورهمی با لحن طنز بیان می‌كند را در اینجا به زبانی دیگر گفت. در این مدت صحبت‌های او در شبكه‌های اجتماعی مجازی بازتاب داشته است، بعضی حسابی خوش‌شان آمده و تعدادی از كاربران بر این باورند كه گرچه نفس حرف‌های مدیری درست است، اما انتقادهای او از جامعه و مردم را می‌توان نسبت به آثارش هم مطرح كرد یا برخی جدا دانستن یك چهره سرشناس از كلیت جامعه را صحیح نمی‌دانند و... . در ادامه بخش‌هایی از حرف‌های این بازیگر و كارگردان در برنامه «كتاب‌باز» و همچنین شماری از اظهارنظرهای مردم درباره آن در شبكه‌های اجتماعی را آورده‌ایم.

یک سوزن به خود ...
مدیری انتقادهایی را درباره وضع فرهنگی و رفتاری امروز مردم بیان كرد، از موسیقی فاخر گفت و همچنین بیان كرد: «من در دورهمی كه مردم را می‌آورم بالا، نمی‌خواهم آزارشان بدهم. می‌‌پرسم حافظ؟ سعدی؟ داستایوفسكی؟ بتهوون؟ پس چه؟! یك چیزی بگو! این خیلی فاجعه است.»  اما در همین برنامه گاه مهمانانی را مقابل مردم می‌نشاند كه به لحاظ معلومات و... دست كمی از مردمی كه روی صحنه می‌آیند، ‌ندارند و مصاحبه مدیری هم با آنها چندان هم‌راستا با سخنانش نیست و اتفاقا به این وضعیت فرهنگی كه وی از آن گفت دامن می‌زند.   این نكته‌ را دسته‌ای از كاربران فضای مجازی مطرح كردند و گفتند، رد چنین تفكری را نمی‌توان در همه آثار این كارگردان جست‌وجو كرد.  نمونه‌اش گفت‌وگوی اخیر او با علی انصاریان در برنامه دورهمی است كه محتوای آن تناسبی با آنچه مدیری در «كتاب‌باز» مطرح كرد، نداشت!




 چهار فصلی که گذشت
کتاب‌باز در این چهار فصلی که از حیاتش بر آنتن شبکه نسیم گذشت، مهمانان سرشناس زیادی را به قاب خود دعوت کرد. بازیگر، موسیقی‌دان، خواننده، منتقد، شاعر، دانشمند و... روبه‌روی صحت، مجری این برنامه نشستند و از ارتباطشان با کتاب گفتند. زنده‌یاد جمشید مشایخی، یکتا ناصر، رامبد جوان، مسعود فراستی، یوسیفعلی میرشکاک، شهاب مرادی، برانو ایوانکویچ، محمد دلاوری، سالار عقیلی، حسام‌الدین سراج، هادی حجازی‌فر، گلاره عباسی، آتیلا پسیانی، لوریس چکناوریان، امین زندگانی، مسعود ده‌نمکی، محد بحرانی، حامد عسکری، گوهر خیراندیش، لاله اسکندری و... از جمله این افراد بودند و برگ آخر چهارمین فصل با حضور مهران مدیری رقم خورد.


مدیری در «کتاب باز» گفت
اشعار زیادی حفظم
به زودی اشعارم چاپ می‌شود که سی‌دی هم همراهش است که در آن با موسیقی شعرها را می‌خوانم. اشعارم غالبا تلخ هستند. شعر زیاد می‌خوانم و شاعران اولم لورکا و شاملو هستند. از نوجوانی شروع به خواندن اشعار بزرگان کردم. می‌توانم بگویم حفظیات شعری‌ام زیاد است. مثلا من تمام خیام را حفظم. بخش عمده‌ای از دیوان حافظ و سعدی را حفظم. همه کارهای لورکا را به‌طور کامل و بخش مهمی از اشعار شاملو را حفظم، شاید بتوان گفت دو سوم از آثارش را. همچنین اشعار نیمایوشیج، مادام شیمبورسکا، لنگستن هیوز و مارگارت بیگل را از برم. به‌طور کلی حافظه شنیداری‌‌ام خوب نیست ولی حافظه تصویری‌ قوی‌تر دارم. حفظیات شعری‌ام هم همیشه خوب بوده است.
سال‌هاست با هم حرف نمی‌زنیم
بخش بزرگی از مطالعه، شامل معاشرت و گفت‎‌وگو با آدم‌هاست اما ما سال‌هاست با هم حرف نمی‌زنیم. قدیم دعوت می‌شدیم مهمانی و هفت، هشت نفر آدم درباره فلسفه، سیاست و ادبیات و علایقمون حرف می‌زدیم. الان زنگ می‌زنند امشب جمع شدیم بیا، اصلا معنی‌اش معلوم است! و تنها چیزی كه در معاشرت‌ها زده نمی‌شود حرف است. انگار می‌رویم كه خودمان را تخلیه كنیم.
  نابود شدیم، متوجه نیستیم
جهان از یك جایی به‌واسطه تكنولوژی كه خدا مخترعش را نابود كند، نابود شد. ما نابود شدیم، متوجه نیستیم. ما فكر می‌كنیم تكنولوژی به روابط و دانستن اخبار و خیلی چیزها كمك كرده است. حسن‌ها یا ضعف‌های تكنولوژی را می‌دانم. نوستالژی‌باز هم نیستم، اما در نتیجه تكنولوژی ذهن انسان و روابط اجتماعی آدم به سمتی رفت كه تكلیفش مشخص است و این در ایران تشدید شده. آن ‌طرف حداقل در هر كافی‌شاپ یك عده آدم یك قهوه جلویشان است و یك ساعت كتاب می‌خوانند. انسان هرچه از طبیعت خودش دورتر شد مشكلاتش بیشتر شد و هرچه به گذشته برمی‌گردی، انسان به طبیعتش نزدیك می‌شود.
  این معلومات اصلاح‌گر
در «دورهمی» انتقادهایم را از مسؤولان می‌كنم اما اینجا می‌خواهم انتقادی از مردم كنم. روابط اجتماعی‌مان وضعیتش این است؛ همه دارند همدیگر را تكه‌تكه می‌كنند. در جشنواره فجر، اینستاگرام، همسایه‌ها، ترافیك، مردم، فامیل، اجتماع. چه چیزی این روابط را اصلاح می‌كند؟ معلومات. موضوعات سیاسی را چه اصلاح می‌كند؟ معلومات. اصلا آزادی و دموكراسی از معلومات می‌آید. این‌كه یك حاكمیتی آزادی و دموكراسی به مردم بدهد و مردم این را به دست بیاورند با فرهنگ و روابط اجتماعی است و اینها از مطالعه و آگاهی به آزادی و دموكراسی به دست می‌آید. نمی‌شود من هیچ كاری در زندگی نكنم و همه چیز خوب باشد. همه چیز برآمده از آگاهی عمومی جامعه است و اینها جز با فرهنگ و مطالعه و موسیقی و آموزش صحیح به دست نمی‌آید. من در «دورهمی» كه مردم را می‌آورم بالا، نمی‌خواهم آزارشان بدهم. می‌‌پرسم حافظ؟ سعدی؟ داستایوفسكی؟ بتهوون؟ پس چه؟! یك چیزی بگو! این خیلی فاجعه است. برای همین است یك جامعه هم به لحاظ سیاسی، هم فرهنگی مشكل پیدا می‌كند و این روزگارش می‌شود. همیشه از مسؤولان انتقاد می‌كنم اما انتقاد از مردم هم لازم و مهم است. این مهم است كه من برای خودم چه‌كار می‌كنم و وقتی هیچ كاری نمی‌كنیم همین می‌شود.
  جایگاه كتاب و موسیقی كجاست؟
من می‌فهمم این‌كه مردم كتاب نمی‌خوانند، موسیقی گوش نمی‌دهند و... . به‌خاطر گرفتاری‌ها و شرایط خاص جامعه است، اما در این مشكلات و معضلات جایگاه كتاب و موسیقی كجاست؟ مردم شاید بگویند تو این درگیری‌ها چه‌جوری به كتاب برسیم!؟ اما با تمام این مشكلات می‌توانیم نیم ساعت یا یك ربع در روز كه كتاب بخوانیم. این تنها كاری است كه می‌توانیم برای خودمان و جامعه‌مان كنیم.