گزارش جامجم از مواردی که نمایندگان مجلس یازدهم باید در نظر داشته باشند
بیم و امیدهای مجلس آینده
ورود چهرههای جدید به مجلس یازدهم و توجه به فرآیندی که به رای مردم در این دوره از انتخابات منجر شد فرصتهایی را پیشروی این دوره از مجلس شورای اسلامی قرار داده است اما نباید از این نکته غفلت کرد که نمایندگان این دوره تهدیدهایی را نیز پیش رو دارند که اگر به آنها بیتوجهی کنند چهار سال دیگر دود این غفلت به چشمشان خواهد رفت و آسیبهای این غفلت در طول این چهار سال مردم را نیز متضرر خواهد کرد.
راه پاستور از بهارستان نمیگذرد
از دیرباز در ایران، چهرههای سیاسی از مجلس به عنوان پلی برای رسیدن به ریاست جمهوری یاد کردهاند. رسیدن مرحومهاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس به کرسی ریاست جمهوری، تجربه اول در این زمینه بود و ناطق نوری در سال 1376 قصد داشت این تجربه را تکرار کند که موفق نبود. غلامعلی حداد عادل هم پس از تجربه ریاست مجلس در دوره نهم، تلاش کرد در سال 1392 به ریاست جمهوری برسد که اینطور نشد و نهایتا انصراف داد. علی لاریجانی هم که در این دوره انتخابات مجلس شرکت نکرد، همیشه در محافل رسانهای به عنوان یکی از گزینههای ریاست جمهوری مطرح بوده است. در مجلس بعدی هم حضور افرادی با سابقه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، این گمانه را مطرح کرده که آنان شاید بدشان نیاید که با به دست آوردن جایگاه مهمی در مجلس، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 آماده کنند. قطعا اگر چهرههای سیاسی و نمایندگان جدید چنین طرحی داشته باشند، سنگ بنای کجی را در مجلس بنا مینهند و موجب خروج آن از ریل صحیح خود میشوند. به نظر میرسد اگر افرادی قصد نامزدی در انتخابات سال 1400 را دارند، بهتر است به مجلس نیایند و در فرصت یک سال و نیمه تا انتخابات، به طور کامل برای آن انتخابات برنامهریزی کنند. ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر این مجلس بتواند به درستی به وظایف خود عمل کند و نقاط ضعف موجود را برطرف کند اقبال مردم را به همراه خواهد داشت و همین روند میتواند در انتخاباتهای آینده، پیروزی را به همراه داشته باشد. بنابراین عملکرد مناسب میتواند بهترین تبلیغ برای یک گروه سیاسی باشد و تمرکز نمایندگان و چهرههای حاضر در مجلس آینده بر فعالیت و کار جهادی در قالب قانونگذاری و نظارت، طبیعتا بخت آنها را برای انتخابات آینده افزایش خواهد داد.
فراموشی اولویتها
بدون تردید مهمترین خواسته فعلی مردم، رفع مشکلات اقتصادی است. بنابراین اولین وظیفه مجلس جدید هم گرهگشایی از مشکلات اقتصادی است و دود هرگونه حاشیهروی در مجلس به چشم مردم خواهد رفت. البته مجلس جدید کار سختی هم در زمینه کمک به رفع مشکلات اقتصادی کشور ندارد چراکه در دو سال اخیر به اندازه کافی طرحهای کارشناسی و عملیاتی ارائه شد که متاسفانه با برخی بیتوجهیها در دولت و مجلس مواجه شد. مثلا طرح مالیات بر عایدی سرمایه به طور کامل از سوی نهادهای پژوهشی پختوپز شده و از سال گذشته به مجلس و دولت ارائه شد اما هنوز به تصویب نرسیده است. اگر این طرح به قانون تبدیل و اجرا شده بود، در یک سال اخیر شاهد به هم ریختن بازارهای ارز، طلا، مسکن و خودرو نبودیم و فشارهای سنگینی که به معیشت مردم وارد آمد، رخ نمیداد.
غرور منتخبان
آفت غرور، نه تنها در زندگی شخصی بلکه در زندگی سیاسی هم مانع بزرگی بر سر راه کار و خدمت است. اکنون که جریان انقلابی پس از ناامیدی مردم از برخی شعارها، اکثریت مجلس را به دست گرفته، نباید در باد این پیروزی قاطع بخوابد، بلکه از همان روز شروع مجلس یازدهم، خدمتگزاری به مردم شروع میشود و مجلس فرصت اندکی برای رفع موانع پیش روی مردم و فعالان اقتصادی دارد. مجلس آینده باید نواقصی را که در حال حاضر در برخی قوانین وجود دارد برطرف کرده و انتظارات عموم مردم و فعالان اقتصادی را برآورده سازد.
ادامه نزاعهای انتخاباتی
در انتخابات مجلس یازدهم، به علت ناامیدی مردم از جریان اصلاحطلب و حامیان دولت، رقابت تقریبا درونجناحی و میان جریان انقلابی و اصولگرایان بود.
البته این رقابت، بدون خسارت هم نبود و در یکی دو هفته اخیر شاهد نزاعهایی میان چهرههای مطرح جریان انقلابی بر سر نحوه چیدمان فهرست بودیم. اگر این کدورتها و نزاعها همچنان ادامه پیدا کند، انتظاراتی که از مجلس یازدهم ایجاد شده، قطعا محقق نخواهد شد.
از این پس، تمام همت و توان جریان انقلابی باید بالا زدن آستینها برای رفع مشکلات مردم باشد. قطعا چهرههای اصولگرا که در فهرست تهران قرار نگرفتند، به گردن جبهه انقلاب حق بزرگی دارند. اما اختلافات و تنشهای پیش آمده در انتخابات بدلیل برخی اختلاف نظرها باعث شد این افراد در وضعیت خاصی قرار بگیرند که خوشایند هیچکس نبود. اما اکنون که انتخابات تمام شده، باید به این کدورتها پایان داد.
لازم است جریان انقلاب تنشها و کدورتها را کنار بگذارد چرا که انتخابات مجلس تازه آغاز راه است و منتخبان مردم در مجلس از این پس به مشاورههای سایر چهرههای کارشناس و متدین نیازمندند.
ورود نیروهای جوان به مجلس
یکی از ویژگیهای مجلس جدید، حضور نیروهای جوان و بادانش و باتجربه است. پیش از این هم در مجالس قبلی بهخصوص مجلس دهم شاهد حضور برخی چهرههای جوان در مجلس بودیم اما این افراد بیشتر به علت روابط فامیلی یا سهمیهبندی حزبی به مجلس راه یافتند و خروجی خاصی هم نداشتند. اما اکنون جوانانی به مجلس راه یافتهاند که نه به خاطر روابط فامیلی با مسؤولان بلکه با طی کردن برخی آزمونهای درونگروهی به لیستها راه یافتهاند. کارنامه، سوابق و برنامههای چهرههای جوانتر و تمرکز آنها بر مشکلات واقعی مردم میتواند امیدوارکننده باشد. حضور این جوانان در کنار چهرههای باتجربه و کارآزموده، میتواند روحیه بالایی به مجلس یازدهم بدهد و دانش و تجربه افراد با سن و سال بالاتر در کنار جسارت و تلاش چهرههای جوانتر، ترکیب جدیدی را در مجلس آینده ایجاد کند.
پایان بلاتکلیفی مجلس
به گفته سران اصلاحطلب و اصولگرا، علت اصلی کماثر بودن مجلس دهم، نبود یک فراکسیون اکثریت قوی در آن است. در مجلس فعلی سه فراکسیون اصولگرایان، اصلاحطلبان و مستقلان حضور داشتند که هیچ یک اکثریت را در اختیار نداشتند. همین مساله موجب شد که اکثر تصمیمات حیاتی مجلس به علت نبود اکثریت، دچار بده بستانهای فراکسیونی شود. یعنی هر فراکسیون برای رای آوردن طرح مدنظرش، مجبور بود حداقل نظر مثبت یکی دیگر از فراکسیونها را به دست آورد که همین مساله سبب طولانی شدن روند تصمیمگیری نهایی در مجلس شد. ضمن آن که سه فراکسیونی بودن مجلس سبب میشد طرحها و پیشنهادهای موثر و عملیاتی، قربانی همین جناحبندیهای فراکسیونی شود و رای نیاورد. اما در مجلس جدید این مشکل رفع خواهد شد چراکه یک فراکسیون اکثریت متشکل از نیروهای انقلابی شکل خواهد گرفت. طبیعی است در شرایط وجود فراکسیون اکثریت در مجلس، تصمیمات به راحتی پختوپز خواهد شد و جنگ فرسایشی بین جناحها را شاهد نخواهیم بود. تجربه چنین مجلسی را در مجلس هفتم داشتیم که اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتند و توانستند طرحهای موثری در زمینه کنترل قیمتها، اصلاح سود بانکی و اصلاح مصرف انرژی تصویب کنند. طبعا در مجلسی که فراکسیون اکثریت وجود داشته باشد، دیگر توان کارشناسی پاسوز نزاعهای جناحی نخواهد شد و عیار کارشناسی خروجی مجلس بالاتر خواهد رفت.
ورود نیروهای عملگرا به مجلس
در انتخابات روز جمعه مجلس، شاهد پیروزی تعدادی از مدیران اجرایی بودیم که سابقه موفقی در خدمترسانی به مردم داشتند و به نظر میرسد مردم در این دوره اقبال بیشتری به مدیران عملگرا داشتهاند.
محمدباقر قالیباف، سرلیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در تهران، چهرهای است که حداقل بهواسطه چند دوره حضور در انتخابات ریاستجمهوری برای مردم سراسر کشور شناخته شده و فعالیتهای او در دوران فرماندهی نیروی انتظامی نیز در خاطر مردم سراسر کشور مانده است.
مردم تهران نیز برای 12 سال شاهد فعالیت قالیباف به عنوان شهردار بودند و مقایسه کارنامه شهرداری تهران در مقطع فعالیت قالیباف با برخی دیگر از دورهها، تفاوتهای معنیداری را نشان میدهد. از دیگر چهرههای اجرایی میتوان به علی نیکزاد اشاره کرد که در دولت دهم وزیر مسکن بود. او هم روز جمعه توانست از حوزه انتخابیه اردبیل به مجلس راه یابد. همه مردم ایران او را به عنوان وزیر مسکن مهر میشناسند چراکه در دوره کاریاش توانست با برنامهریزی حدود دو میلیون خانوار مستاجر در کشور را صاحب خانه کند. شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم نیز که از حوزه انتخابیه تنکابن به مجلس راه یافت در کارنامه خود واگذاری سهام عدالت و توزیع یارانه نقدی را به جای گذاشته است؛ جالب آن که دیروز سود سهام عدالت که در دوره حسینی به مردم واگذار شده بود و برخی جریانهای سیاسی از آن به گداپروری یاد میکردند، به حساب مردم واریز شد تا در شب عید کمی کمک خرج آنها باشد.
فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی هم از جمله مدیرانی است که توانست رای اعتماد مردم کازرون را به دست آورد. در دوره ریاست عباسی بر سازمان انرژی اتمی، ایران پیشرفتهای گستردهای در زمینه هستهای داشت که این پیشرفتها در جریان مذاکرات هستهای به عنوان اهرم امتیاز به کمک مذاکرهکنندگان آمد.
به نظر میرسد حضور این دسته از چهرهها با کارنامه موفق اجرایی، به مدد مجلس یازدهم بیاید تا ریلگذاری مناسبی برای دولت در جهت خدمت به ملت فراهم شود. یکی از مشکلات مجلس دهم، نبود نمایندگانی بود که سابقه موفق اجرایی داشته باشند. خلأ چنین افرادی موجب تصویب قوانین در مجلس میشود که یا قابلیت اجرا ندارند یا اجرای آنها زیانهایی به دنبال خواهد داشت.
از دیرباز در ایران، چهرههای سیاسی از مجلس به عنوان پلی برای رسیدن به ریاست جمهوری یاد کردهاند. رسیدن مرحومهاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس به کرسی ریاست جمهوری، تجربه اول در این زمینه بود و ناطق نوری در سال 1376 قصد داشت این تجربه را تکرار کند که موفق نبود. غلامعلی حداد عادل هم پس از تجربه ریاست مجلس در دوره نهم، تلاش کرد در سال 1392 به ریاست جمهوری برسد که اینطور نشد و نهایتا انصراف داد. علی لاریجانی هم که در این دوره انتخابات مجلس شرکت نکرد، همیشه در محافل رسانهای به عنوان یکی از گزینههای ریاست جمهوری مطرح بوده است. در مجلس بعدی هم حضور افرادی با سابقه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، این گمانه را مطرح کرده که آنان شاید بدشان نیاید که با به دست آوردن جایگاه مهمی در مجلس، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 آماده کنند. قطعا اگر چهرههای سیاسی و نمایندگان جدید چنین طرحی داشته باشند، سنگ بنای کجی را در مجلس بنا مینهند و موجب خروج آن از ریل صحیح خود میشوند. به نظر میرسد اگر افرادی قصد نامزدی در انتخابات سال 1400 را دارند، بهتر است به مجلس نیایند و در فرصت یک سال و نیمه تا انتخابات، به طور کامل برای آن انتخابات برنامهریزی کنند. ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر این مجلس بتواند به درستی به وظایف خود عمل کند و نقاط ضعف موجود را برطرف کند اقبال مردم را به همراه خواهد داشت و همین روند میتواند در انتخاباتهای آینده، پیروزی را به همراه داشته باشد. بنابراین عملکرد مناسب میتواند بهترین تبلیغ برای یک گروه سیاسی باشد و تمرکز نمایندگان و چهرههای حاضر در مجلس آینده بر فعالیت و کار جهادی در قالب قانونگذاری و نظارت، طبیعتا بخت آنها را برای انتخابات آینده افزایش خواهد داد.
فراموشی اولویتها
بدون تردید مهمترین خواسته فعلی مردم، رفع مشکلات اقتصادی است. بنابراین اولین وظیفه مجلس جدید هم گرهگشایی از مشکلات اقتصادی است و دود هرگونه حاشیهروی در مجلس به چشم مردم خواهد رفت. البته مجلس جدید کار سختی هم در زمینه کمک به رفع مشکلات اقتصادی کشور ندارد چراکه در دو سال اخیر به اندازه کافی طرحهای کارشناسی و عملیاتی ارائه شد که متاسفانه با برخی بیتوجهیها در دولت و مجلس مواجه شد. مثلا طرح مالیات بر عایدی سرمایه به طور کامل از سوی نهادهای پژوهشی پختوپز شده و از سال گذشته به مجلس و دولت ارائه شد اما هنوز به تصویب نرسیده است. اگر این طرح به قانون تبدیل و اجرا شده بود، در یک سال اخیر شاهد به هم ریختن بازارهای ارز، طلا، مسکن و خودرو نبودیم و فشارهای سنگینی که به معیشت مردم وارد آمد، رخ نمیداد.
غرور منتخبان
آفت غرور، نه تنها در زندگی شخصی بلکه در زندگی سیاسی هم مانع بزرگی بر سر راه کار و خدمت است. اکنون که جریان انقلابی پس از ناامیدی مردم از برخی شعارها، اکثریت مجلس را به دست گرفته، نباید در باد این پیروزی قاطع بخوابد، بلکه از همان روز شروع مجلس یازدهم، خدمتگزاری به مردم شروع میشود و مجلس فرصت اندکی برای رفع موانع پیش روی مردم و فعالان اقتصادی دارد. مجلس آینده باید نواقصی را که در حال حاضر در برخی قوانین وجود دارد برطرف کرده و انتظارات عموم مردم و فعالان اقتصادی را برآورده سازد.
ادامه نزاعهای انتخاباتی
در انتخابات مجلس یازدهم، به علت ناامیدی مردم از جریان اصلاحطلب و حامیان دولت، رقابت تقریبا درونجناحی و میان جریان انقلابی و اصولگرایان بود.
البته این رقابت، بدون خسارت هم نبود و در یکی دو هفته اخیر شاهد نزاعهایی میان چهرههای مطرح جریان انقلابی بر سر نحوه چیدمان فهرست بودیم. اگر این کدورتها و نزاعها همچنان ادامه پیدا کند، انتظاراتی که از مجلس یازدهم ایجاد شده، قطعا محقق نخواهد شد.
از این پس، تمام همت و توان جریان انقلابی باید بالا زدن آستینها برای رفع مشکلات مردم باشد. قطعا چهرههای اصولگرا که در فهرست تهران قرار نگرفتند، به گردن جبهه انقلاب حق بزرگی دارند. اما اختلافات و تنشهای پیش آمده در انتخابات بدلیل برخی اختلاف نظرها باعث شد این افراد در وضعیت خاصی قرار بگیرند که خوشایند هیچکس نبود. اما اکنون که انتخابات تمام شده، باید به این کدورتها پایان داد.
لازم است جریان انقلاب تنشها و کدورتها را کنار بگذارد چرا که انتخابات مجلس تازه آغاز راه است و منتخبان مردم در مجلس از این پس به مشاورههای سایر چهرههای کارشناس و متدین نیازمندند.
ورود نیروهای جوان به مجلس
یکی از ویژگیهای مجلس جدید، حضور نیروهای جوان و بادانش و باتجربه است. پیش از این هم در مجالس قبلی بهخصوص مجلس دهم شاهد حضور برخی چهرههای جوان در مجلس بودیم اما این افراد بیشتر به علت روابط فامیلی یا سهمیهبندی حزبی به مجلس راه یافتند و خروجی خاصی هم نداشتند. اما اکنون جوانانی به مجلس راه یافتهاند که نه به خاطر روابط فامیلی با مسؤولان بلکه با طی کردن برخی آزمونهای درونگروهی به لیستها راه یافتهاند. کارنامه، سوابق و برنامههای چهرههای جوانتر و تمرکز آنها بر مشکلات واقعی مردم میتواند امیدوارکننده باشد. حضور این جوانان در کنار چهرههای باتجربه و کارآزموده، میتواند روحیه بالایی به مجلس یازدهم بدهد و دانش و تجربه افراد با سن و سال بالاتر در کنار جسارت و تلاش چهرههای جوانتر، ترکیب جدیدی را در مجلس آینده ایجاد کند.
پایان بلاتکلیفی مجلس
به گفته سران اصلاحطلب و اصولگرا، علت اصلی کماثر بودن مجلس دهم، نبود یک فراکسیون اکثریت قوی در آن است. در مجلس فعلی سه فراکسیون اصولگرایان، اصلاحطلبان و مستقلان حضور داشتند که هیچ یک اکثریت را در اختیار نداشتند. همین مساله موجب شد که اکثر تصمیمات حیاتی مجلس به علت نبود اکثریت، دچار بده بستانهای فراکسیونی شود. یعنی هر فراکسیون برای رای آوردن طرح مدنظرش، مجبور بود حداقل نظر مثبت یکی دیگر از فراکسیونها را به دست آورد که همین مساله سبب طولانی شدن روند تصمیمگیری نهایی در مجلس شد. ضمن آن که سه فراکسیونی بودن مجلس سبب میشد طرحها و پیشنهادهای موثر و عملیاتی، قربانی همین جناحبندیهای فراکسیونی شود و رای نیاورد. اما در مجلس جدید این مشکل رفع خواهد شد چراکه یک فراکسیون اکثریت متشکل از نیروهای انقلابی شکل خواهد گرفت. طبیعی است در شرایط وجود فراکسیون اکثریت در مجلس، تصمیمات به راحتی پختوپز خواهد شد و جنگ فرسایشی بین جناحها را شاهد نخواهیم بود. تجربه چنین مجلسی را در مجلس هفتم داشتیم که اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتند و توانستند طرحهای موثری در زمینه کنترل قیمتها، اصلاح سود بانکی و اصلاح مصرف انرژی تصویب کنند. طبعا در مجلسی که فراکسیون اکثریت وجود داشته باشد، دیگر توان کارشناسی پاسوز نزاعهای جناحی نخواهد شد و عیار کارشناسی خروجی مجلس بالاتر خواهد رفت.
ورود نیروهای عملگرا به مجلس
در انتخابات روز جمعه مجلس، شاهد پیروزی تعدادی از مدیران اجرایی بودیم که سابقه موفقی در خدمترسانی به مردم داشتند و به نظر میرسد مردم در این دوره اقبال بیشتری به مدیران عملگرا داشتهاند.
محمدباقر قالیباف، سرلیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در تهران، چهرهای است که حداقل بهواسطه چند دوره حضور در انتخابات ریاستجمهوری برای مردم سراسر کشور شناخته شده و فعالیتهای او در دوران فرماندهی نیروی انتظامی نیز در خاطر مردم سراسر کشور مانده است.
مردم تهران نیز برای 12 سال شاهد فعالیت قالیباف به عنوان شهردار بودند و مقایسه کارنامه شهرداری تهران در مقطع فعالیت قالیباف با برخی دیگر از دورهها، تفاوتهای معنیداری را نشان میدهد. از دیگر چهرههای اجرایی میتوان به علی نیکزاد اشاره کرد که در دولت دهم وزیر مسکن بود. او هم روز جمعه توانست از حوزه انتخابیه اردبیل به مجلس راه یابد. همه مردم ایران او را به عنوان وزیر مسکن مهر میشناسند چراکه در دوره کاریاش توانست با برنامهریزی حدود دو میلیون خانوار مستاجر در کشور را صاحب خانه کند. شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم نیز که از حوزه انتخابیه تنکابن به مجلس راه یافت در کارنامه خود واگذاری سهام عدالت و توزیع یارانه نقدی را به جای گذاشته است؛ جالب آن که دیروز سود سهام عدالت که در دوره حسینی به مردم واگذار شده بود و برخی جریانهای سیاسی از آن به گداپروری یاد میکردند، به حساب مردم واریز شد تا در شب عید کمی کمک خرج آنها باشد.
فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی هم از جمله مدیرانی است که توانست رای اعتماد مردم کازرون را به دست آورد. در دوره ریاست عباسی بر سازمان انرژی اتمی، ایران پیشرفتهای گستردهای در زمینه هستهای داشت که این پیشرفتها در جریان مذاکرات هستهای به عنوان اهرم امتیاز به کمک مذاکرهکنندگان آمد.
به نظر میرسد حضور این دسته از چهرهها با کارنامه موفق اجرایی، به مدد مجلس یازدهم بیاید تا ریلگذاری مناسبی برای دولت در جهت خدمت به ملت فراهم شود. یکی از مشکلات مجلس دهم، نبود نمایندگانی بود که سابقه موفق اجرایی داشته باشند. خلأ چنین افرادی موجب تصویب قوانین در مجلس میشود که یا قابلیت اجرا ندارند یا اجرای آنها زیانهایی به دنبال خواهد داشت.