در این روزها كه با خبرهای منفی احاطه شدهایم مطالعه میتواند حالمان را عوض کند
نسخه نویسندگان برای کرونا
این روزها همه به خاطر شیوع ویروس كرونا در خانه نشستهاند و بخشی از وقت خود را غیر از خوابیدن و غذا خوردن، باید با ابزارهای سرگرمی پر كنند. تلویزیون نگاه كردن، فیلم تماشا كردن، كتاب خواندن، پرسه زدن در شبكههای اجتماعی و... از جمله كارهایی است كه در روزهای نشستن در خانه میتوان با آنها وقتهای خالی را پر كرد. هركس با توجه به سلیقه و نگاهش میتواند یكی از راههای موجود را انتخاب و ساعتهای خود در روزهای شیوع را سپری كند. حالا ما با توجه به اینكه قفسه هستیم و باید به شما كتاب توصیه كنیم پیشنهادهایی روشن و امیدبخش برایتان در نظر گرفتهایم كه به واسطه مطالعه آنها حالتان خوب شود. كتابهایی كه پایان روشنی دارند و هر خوانندهای با خواندن آنها حسی مثبت از متن و محتوای نویسنده كسب میكند. در روزهایی كه اخبار بد همه را احاطه كرده با معرفی چند كتاب تلاش میكنیم كمی شما را از فضای خبرهای ناامیدكننده دور كنیم. كتابهایی كه میتواند پناهگاه خوبی برای روزهای خبرهای منفی كرونایی باشد.
دیوان اشعار حافظ اولین پیشنهادی است كه برای شما در نظر گرفتهایم. شاید این پیشنهاد در قیاس با پیشنهادهای دیگر كمهزینهتر باشد چون احتمالا هركسی در خانه یك نسخه دیوان حافظ دارد. اشعاری كه روشنایی و نور دارد. خواننده با نشستن در بر حافظ میتواند روزهای كرونایی را با روشنایی سپری كند. اشعاری كه حافظ با آنها از افقهای نو حرف زده است. حافظ از آن شعرایی است كه ناامیدی در اشعارش راه ندارد و همیشه در اوج ناامیدی هم راهی برای خروج از موقعیت تاریك و سیاه بشر پیش روی او قرار داده است.
بیوتن
رضا امیرخانی از نویسندههای برجسته و محبوب روزگار كنونی است. او را باید در زمره پرفروشترین نویسندههای حال حاضر دانست كه آثارش با اقبال مخاطبان روبهرو میشود و البته مخالفان و موافقان سرسختی هم دارد. این نویسنده در آثارش تلاش میكند گوشهای از روحیات انسان ایرانی را به تصویر بكشد كه اغلب با درونمایه نقد اجتماعی نیز همراه است. رمانی كه از بین آثارش میخواهیم به شما توصیه كنیم با رویكردی عرفانی تصویری از انسان شرقی در هجوم روزمرگی غربی به نمایش گذاشته است. رمانی كه در آن تقابل میان انسان شرقی و غربی به وضوح دیده میشود و میتواند در روزهایی كه با كرونا دست و پنجه نرم میكنیم لحظاتی شما را به این فكر بیندازد كه ما در مواجهه با جهان در چه موقعیتی هستیم؟ این رمان با شیرینیهایی كه در بازیهای زبانی دارد، میتواند سرگرمی خوبی برای این روزها محسوب شود.
بلندشو قهرمان
علیرضا جوانمرد را باید به عنوان یك نویسنده آیندهدار معرفی كرد. او رمانی اخیرا منتشر كرده كه لحن طنز دارد و خواننده را در حال و هوای یك انسان بیمار روحی قرار میدهد كه مشغول نوشتن روزمرههای خود است و از این طریق میخواهد تخلیه شود. خواننده با طنازیهای راوی روبهرو میشود و از آنجا كه فصلبندیهای این كتاب حجم زیادی ندارند در نشستهای كوتاه میتوان این داستان بلند را به پایان رساند. شاید برای كسانی كه دنبال كارهای جدی نیستند این اثر بتواند لحظات متفاوتی رقم بزند. جوانمرد در این كتاب كه نشر اسم آن را منتشر كرده دست خواننده را میگیرد و او را با بنلادن و محمد كلی و... همنشین کرده و خواننده را سرگرم میكند. در این روزها میتوانید با «قهرمان یوسفی» (شخصیت اصلی داستان) بیخیال اتفاقات بیرون شوید و سرگرمی مفرحی برای خودتان دست و پا كنید.
روی ماه خداوند را ببوس
اگر به داستانهای فلسفی كه مقداری شما را به تفكر وادار كند علاقه دارید مجموعه آثار مصطفی مستور توصیه میشود. این رمان داستان شك است. داستان تردید است. خواننده در این كتاب با پرسشهای روبهرو میشود كه در آن نویسنده به این سوالات پاسخ میدهد و تلاش میكند افقهای تازهای پیش روی خوانندهاش بگشاید. شاید خوانندههای رمانهای فارسی كه به خواندن بدوندرنگ و تامل عادت كردهاند رمانهای مستور را مصداق رمانهای سختخوان بدانند، ولی در واقع مستور خواننده را به چالش تفكر آگاهانه دعوت كرده است. نگاه نویسنده به مساله خداوند در ادبیات، فلسفه و عرفان ما نگاه جدیدی نیست اما در داستاننویسی با توجه به شیوه پردازش محتوایی آن نو به نظر میرسد. زاویه دید راوی است كه انتخابی درست و بهجاست، زیرا كه بر باورپذیری و حقیقت مانندی داستان میافزاید. دغدغه اصلی نویسنده، یعنی خدامحوری و تفكر و اندیشه ایمان و تقدس و تلاش انسان برای كشف خود و كشف معنا و خدا، در داستان است كه حتما دارای ارزش فوق العاده است و به خاطر این امر باید از نویسنده تشكر كرد. این رمان در حقیقت جز آن دسته از داستانهایی است كه روح دردمند یك انسان از خودبیگانه را به خویشتن خویش باز میگرداند و انتظام میبخشد.
انسان موجودی یك روزه
نویسنده در این كتاب دو چالش اصلی هستی را از نگاه مراجعانش و تا حدی خودش توضیح میدهد: دست و پنجه نرم كردن با چگونه پرمعنا زیستن و چگونه با انتهای اجتنابناپذیر هستی كنار آمدن. مانند كتاب جلاد عشق، تمركز این كتاب نیز بر روایت «یالوم» از مراجعانش است كه به شكل رمانی هستیگرایانه نگاشته شده است. این كتاب به زبانی طنزآلود، بیتكلف و اغلب تكاندهنده، و به طور صادقانه از سختیها و مبارزه انسانها برای بودن حكایت میكند. در عین حال یالوم از میوههای اصلی زندگی مانند عشق، دوستی و خانواده به منزله وسایل و شیوههای اصلی تحمل زندگی نام میبرد. كتاب حاضر شامل ده داستان كوتاه از تجربههای اوست كه، به زبانی شیوا، این مجموعه را به منبعی معتبر برای درمانگرانِ در حال تعلیم، و رمانی گیرا و آموزنده برای عموم تبدیل میكند.
پیرمرد و دریا
اگر قرار باشد ده رمان بخواهیم با خودمان به یك جزیره ببریم حتما یكی از آنها این اثر مهم ارنست همینگوی است. مردی تنها كه با تمام دشواریها و سختیها مبارزه میكند و خسته نمیشود. این كتاب را در روزهایی كه همه از تنهایی و مرگ به هراس افتاده اند میتواند تصویری امیدبخش به خواننده نشان دهد. تصویری كه خستگی ناپذیری و مقاومت را در بالاترین مرتبه به خواننده نشان میدهد و با وجود پایان نه چندان خوش آن اما درس ایستادگی را به خواننده منتقل میكند. ارنست همینگوی در این كتاب تلاش میكند تصویری از یك شكست را به خواننده نشان دهد كه میتواند درسهای پیروزی از آن گرفت.
سامسای عاشق
هاروكی موراكامی نویسندهای است كه سالها به عنوان یكی از جدیترین نامزدهای نوبل ادبیات مطرح است ولی هیچگاه به آن دست نیافته است. او داستان كوتاهی با عنوان «سامسای عاشق» دارد كه در آن انسانی مسخ شده به وضعیتی روشن دست پیدا میكند. این داستان را باید مصداق امید و روشنایی دانست. موراكامی در این داستان برخلاف كافكا كه مسخ را نوشته انسان را از وضعیت بلاتكلیفی پس از مسخ شدن به وضعیت امید و حركت وارد میكند. این داستان رویكردی شرقی دارد و خواننده آن را تقابل با فلسفه هیچ انگار غربی میبیند. داستان در پایان دست خواننده را میگیرد و او را در فضای سرشار از روشنایی قرار میدهد.
قلعه سفید
اورهان پاموك یكی دیگر از نویسندههای نوبلیست است كه میخواهیم رمان قلعه سفید او را به شما معرفی كنیم؛ رمانی كه در روزگار طاعون در استانبول قرن هفدهم میگذرد و خواننده در این كتاب وارد دنیای یك دانشمند و بردهاش میشود. داستان درباره یك مرد دانشمند ایتالیایی است كه قصد سفر دریایی از ونیز به ناپل را دارد و توسط ناوگان امپراتوری عثمانی زندانی شده و به بردگی گرفته میشود نخست در خطر اعدام قرار میگیرد، اما مردی به نام استاد كه شباهت زیادی به وی دارد او را به عنوان برده میخرد. دانشمند ونیزی به استاد برای پیدا كردن ارج و قرب نزد پاشا كه از نزدیكان سلطان است كمك زیادی میكند و در نهایت آن دو به سلطان معرفی میشوند تا با كمك او اسلحه آهنین قدرتمندی بسازند. پایان مثبت این كتاب هرخوانندهای را در موقعیت امیدواری قرار میدهد و یان همان كاركردی است كه ادبیات میتواند برای روزهای سخت با خود داشته باشد.
من پیش از تو
ماجرای این كتاب با حادثهای كه برای ویلترینر اتفاق میافتد شروع میشود. ویلترینر پسری از طبقه بالای جامعه بوده كه متخصص امور مالی نیز است. او ورزشكار، ماجراجو، اهل سفر و عاشق است كه وضعیت مالی بینظیری دارد. از آن دسته از آدمهاست كه تا به حال كمبودی در زندگی نداشته و هرچه را كه میخواسته به دست آورده است. حادثه مهم رمان در سال ۲۰۰۷ رخ میدهد و نویسنده به طور خلاصه آن را شرح میدهد. باران بهشدت میبارد و ویل بعد از اینكه به قصد انجام دادن كارهای خود، دوست دخترش لیسا را ترك میكند در خیابان با یك موتورسوار تصادف میكند؛ تصادفی كه باعث میشود دچار آسیب در مهرههای ۵ و ۶ ستون فقرات شود و فلج شدن دستها و پاهای او را به همراه داشته باشد. پس از این اتفاق، ادامه كتاب از سال ۲۰۰۹ روایت میشود. جایی كه شخصیت لوئیزا كلارك به داستان اضافه میشود. دختر ۲۶ سالهای كه زندگی بسیار متفاوتی با ویل دارد. لو بسیار ساده است، تا به حال سوار هواپیما نشده، دنیا را ندیده، لباسهای عجیب و غریب میپوشد و در یك خانواده فقیر زندگی میكند.
لوئیزا در حالی كه سخت تلاش میكند شغل خود را حفظ كند با نقل مكان كردن رئیسش به استرالیا بیكار میشود و مجبور است به دنبال شغل تازهای باشد. پس از یكسری اتفاقات لو به عنوان پرستار ویل استخدام میشود. در ظاهر وظیفه او انجام دادن كارهای ساده است، او باید در غذا خوردن به ویل كمك كند، برایش نوشیدنی فراهم كند، فیلم مورد نظرش را پخش كند، مراقبش باشد مشكل خاصی برای او پیش نیاید و كارهایی از این قبیل. ویل یك پرستار تخصصی هم دارد و نقش لوئیزا كمكی است. اما در اصل وظیفه لو این است كه مانع از افسردگی بیش از حد ویل شود. كاری كه لو هیچ ایدهای برای انجام دادن آن ندارد اما... این اتفاقی است كه پایان این رمان را به یك پایان روشن و امیدواركننده بدل كرده است. این رمان نشان میدهد كه بنبستی وجود ندارد و زندگی جاری است!
حكمتها و اندرزها
این كتاب را باید یك پیشنهاد برای كسانی دانست كه دنبال آشنایی با راهورسم زندگی صحیح بر پایه مفاهیم دینی هستند. استاد شهید مطهری در این كتاب كه مقالاتی برای سخنرانی بوده
برنامهای عمومی برای آشنایی با فرهنگی اسلامی را تدوین كرده بود. این كتاب از این حیث كه در روزهای مقابله با كرونا، فرهنگهای گوناگون كه برخی از آنها در صدد تخریب چهره اسلام هستند توصیه میشود. كتابی كه میتوان آن را شبیه به بیست گفتار و داستان راستان دانست و مخاطب با زبان نرم و قابل فهم آن مواجه است. این كتاب در میان مجموعه آثار استاد برای هر سطحی از مخاطب قابل توصیه است و میتواند افقهای تازهای در آشنایی با فرهنگهای اسلامی پیش دیدگان خواننده بگشاید.
پولین
ماجرای داستان در سال ۱۸۶۳ شكل میگیرد و یك دوره زمانی ده ساله را در بر میگیرد. پولین دختری است كه والدین خودش را در ده سالگی از دست داده و توسط خانواده یكی از اقوام به سرپرستی گرفته میشود. امیل زولا در این كتاب در مقابل ناكامیها، ارادهای استوار و آهنین را قرار میدهد. روبهروی هر نارسایی، صبر و شكیبایی خیرهكنندهای را متصور میسازد. ناباوری را در عمل مردود میكند. خرافات را در پرده ابهام میپیچد و به رغم اینكه وسوسههای خُرافه مرد اول داستانش لازار، گهگاه او را در دام گرفتار میکند، ولی پولین كه قدرت تسلیم نشدنی مقابل او است، بر همه افكار پوچش خط بُطلان میكشد. هر یك از شكستها و ناكامیهای لازار با گشادهرویی و امید به آیندهای روشن از سوی پولین پذیرا میگردد.
هر بار كه شخصیت اول داستان خود را در چنگال نابودی گرفتار مییابد، پناهگاهش افكار امیدبخش دختر عمویش پولین است. این كتاب میتواند در روزهای سخت كرونا حال شما را عوض كند و جلوی كرونا بایستد.
-
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!
-
بازار تنظیم شد بدون وزارت بازرگانی
-
روزهای روشن
-
هفتاد و یک ملت!
-
موج سواری زورگیران روی موج كرونا
-
شیـوع؛ برنامه امشب سینماهای ایران!
-
ویروس در دنیای سیاست
-
چگونه 10 بیماری خطرناک را مهار کردیم
-
منتظر یک «اتفاق » باشید!
-
نسخه نویسندگان برای کرونا
-
کرونا با مشارکت مردم مهار شدنی است
-
کرونا را حتما شکست میدهیم
-
ترامپ، متهم سرکوب مسلمانان هند
-
گذر بحرانی از بحران
-
پیشنهاد برگزاری انتخابات زودهنگام در عراق