درباره نوجوانی که وقت زیادی صرف بازیهای رایانهای میکند
بازی خور
فكر میكنم همه ما حداقل یك بار تجربه این را داشتهایم كه شب تا صبح بیدار بمانیم و چشمانمان از شدت خستگی و درد در حال تركیدن باشد و سرانگشتانمان از بس كه دكمههای كیبورد و موس را كلیك كرده زقزق كنند. بعضیهایمان در حد چند روز و تهش چند ماه درگیر این بازیها بودهایم و بعد هم به هزار و یك دلیل كنارگذاشتهایم؛ اما بعضیها هستند كه اساسا بازیخور هستند! بله، بازیخور!
میترا باباعلی
از کجا شروع شد
شخصیت امروز ما هم یكی از همین بازیخورهاست؛ محمدعلی فاضلنیا 15 ساله.
محمدعلی ما اكثر اوقات فراغت خودش را به بازی اختصاص میدهد، معمولا آخر هفتههایش هفت هشت ساعتی را پای رایانه و بازیهایش میگذارد البته در روزهای مدرسه كمتر،تا به درسش لطمه نخورد.
او از آنهایی است كه به كنسول كلا اعتقادی ندارد؛ به نظرش تا وقتی كه رایانه و بازیهای (ایمولیتور) (شبیهسازی بازیهای كنسولی بر رایانه) هست كنسول معنایی ندارد.
علاقه به بازی در او از ده سالگی با بازی Minecraft شروع شد و همینطور پیش رفت و رفت كه الان بازیخور حسابیای برای خودش است. كلا زیاد برایش مهم نیست چه نوع بازیای انجام دهد اما همیشه به این موضوع دقت دارد كه بازیهایش منافاتی با سن و اعتقاداتش نداشته باشد و خب در بازی كردن این خط قرمز اوست.
اعتیاد
شنیدید میگن طرف رفته تو عالم هپروت؟ انگار طرف از دنیا كنده میشه و میره تو حال خودش. توی علم روانشناسی به این میگن تخدیر! بعضی وقتها بازیها یه همچنین كاری با آدمها میكنه. محمدعلی میگوید خوب است كه برای چند ساعتی با بازی مشكلات دنیای حقیقی را كنار بگذاریم؛ اما قرار نیست كه بازی صورت مساله را پاك كند. فرد باید بعد از اینكه با بازی حالش كمی بهتر شد برود و به حل مشكلش فكر كند. یعنی كه دنیای حقیقی را از دنیای مجازی و بازی كاملا جدا کند.
ولخرجی ممنوع!
دیدید كه بعضیها هر ماه یه عالمه تومن خرج میكنن برای بازی خریدن؟ محمدعلی میگه كه خرج زیادی برای بازیها اصلا خوب نیست ولی بعضیها حتی برای عوض كردن شكل كاراكتر بازیشان یهو 200 هزار تومان خرج میكنن! او با این كارها موافق نیست اما به قول خودش او كه زن و بچه ندارد كه بخواهد پولش را خرج زندگی كند، پس مبلغ معقولی را كه نهایتا 50 هزار تومان در ماه میشود، برای بازی خرج میكند.
کدام بازی؟!
از نظر محمدعلی بازیای خوب است كه بتواند فرد را به آرمانهایش نزدیكتر كند یا حتی یك فایدهای برای فرد داشته باشد، مثلا آن بازی برای تمرین تمركز باشد یا دارای پیامهای اخلاقی درستی باشد. اما بعضی از بازیها هستند كه مستقیم یا غیرمستقیم میخواهند فكر و عقایدشان را به خورد بازیكننده بدهند؛ و حتی گاهی ایرانستیزی و اسلامستیزی را بهوضوح میتوان در آنها دید. مثلا سبكی كه در این روزها خیلی محبوب شده است سبك battle royal هست. كلا در این بازیها هركسی زنده بماند برنده است! و فكر نمیكنم كه نیازی باشد كه
توضیح دهم چرا این بازیها بد است. او میگوید كه اگر یك روزی فقط اجازه داشته باشد كه یك بازی انجام دهد، آن بازی قطعا world of war craft است.
شوخی یا جدی؟!
یك سری كد 0 و 1 پیكسلهایی بر روی صفحه نمایش به وجود میآورد كه این بازیها را نشان میدهد. و تمام اینها برای تفریح است نه اینكه انسان از اولویتهای دیگرش بزند. برای همین محمدعلی هم زمانی كه میبیند یك بازی اضطراب و نگرانی بیش از حد به او میدهد آن بازی را ادامه نمیدهد. اصلا اعتقاد دارد كه یا باید بازیكردن با آنها را متوقف كند یا باید تفكرش را نسبت به آن تغییر دهد. البته میگوید كه بعضی از بازیها با اینكه مبارزهای نیستند و خشونتی ندارند بیشتر اعصاب آدم را تحریك میكنند خلاصه توصیهاش این است که بازی را اصلا جدی نگیریم.
هدف
او همانطور كه به بازیهای خارجی را توجه میكند، بازیهای ایرانی را هم دنبال میكند. مثلا به «انگاره» كه یك بازی ایرانی هست اشاره كرد و گفت جزو بازیهایی است كه چه ایرانیها و چه خارجیها بازی كنند حتما خوششان میآید. این بازی سبك پازل دارد و معیارش كشفیات خواجه نصیرالدین طوسی است و هنر اسلامی در آن ترویج شده است. اما همچنان بازیهای خوب ایرانی كم است زیرا با توجه به اینكه صنعت بازیسازی در کشور ما چند برابر دیگر صنایع درآمد دارد، در ایران چندان حمایتی از بازیسازان نمیشود.
اگر او بخواهد روزی بازیای بسازد، با سبك داستانی آن را به جلو میبرد و خیلی برایش فرهنگسازی در بازی مهم است و میخواهد برای ترویج هنرهای ایرانی - اسلامی آن بازی را بسازد. محمدعلی راه زندگیاش را از همین كلاس دهم ریاضیاش قدم به قدم مشخص كرده، میخواهد در ابتدا مهندسی امنیت اطلاعات بخواند و بعد هم به حوزه علمیه برود. بازی را هم البته در كنار تمامی این اهداف داشته باشد و كلا اوقات فراغتش را با بازی پر كند، اما همین الان هم اینطور نیست كه اگر بازی را از او بگیری جایگزینی برایش نداشته باشد، با این حال همیشه ترجیحش بازی است.
شخصیت امروز ما هم یكی از همین بازیخورهاست؛ محمدعلی فاضلنیا 15 ساله.
محمدعلی ما اكثر اوقات فراغت خودش را به بازی اختصاص میدهد، معمولا آخر هفتههایش هفت هشت ساعتی را پای رایانه و بازیهایش میگذارد البته در روزهای مدرسه كمتر،تا به درسش لطمه نخورد.
او از آنهایی است كه به كنسول كلا اعتقادی ندارد؛ به نظرش تا وقتی كه رایانه و بازیهای (ایمولیتور) (شبیهسازی بازیهای كنسولی بر رایانه) هست كنسول معنایی ندارد.
علاقه به بازی در او از ده سالگی با بازی Minecraft شروع شد و همینطور پیش رفت و رفت كه الان بازیخور حسابیای برای خودش است. كلا زیاد برایش مهم نیست چه نوع بازیای انجام دهد اما همیشه به این موضوع دقت دارد كه بازیهایش منافاتی با سن و اعتقاداتش نداشته باشد و خب در بازی كردن این خط قرمز اوست.
اعتیاد
شنیدید میگن طرف رفته تو عالم هپروت؟ انگار طرف از دنیا كنده میشه و میره تو حال خودش. توی علم روانشناسی به این میگن تخدیر! بعضی وقتها بازیها یه همچنین كاری با آدمها میكنه. محمدعلی میگوید خوب است كه برای چند ساعتی با بازی مشكلات دنیای حقیقی را كنار بگذاریم؛ اما قرار نیست كه بازی صورت مساله را پاك كند. فرد باید بعد از اینكه با بازی حالش كمی بهتر شد برود و به حل مشكلش فكر كند. یعنی كه دنیای حقیقی را از دنیای مجازی و بازی كاملا جدا کند.
ولخرجی ممنوع!
دیدید كه بعضیها هر ماه یه عالمه تومن خرج میكنن برای بازی خریدن؟ محمدعلی میگه كه خرج زیادی برای بازیها اصلا خوب نیست ولی بعضیها حتی برای عوض كردن شكل كاراكتر بازیشان یهو 200 هزار تومان خرج میكنن! او با این كارها موافق نیست اما به قول خودش او كه زن و بچه ندارد كه بخواهد پولش را خرج زندگی كند، پس مبلغ معقولی را كه نهایتا 50 هزار تومان در ماه میشود، برای بازی خرج میكند.
کدام بازی؟!
از نظر محمدعلی بازیای خوب است كه بتواند فرد را به آرمانهایش نزدیكتر كند یا حتی یك فایدهای برای فرد داشته باشد، مثلا آن بازی برای تمرین تمركز باشد یا دارای پیامهای اخلاقی درستی باشد. اما بعضی از بازیها هستند كه مستقیم یا غیرمستقیم میخواهند فكر و عقایدشان را به خورد بازیكننده بدهند؛ و حتی گاهی ایرانستیزی و اسلامستیزی را بهوضوح میتوان در آنها دید. مثلا سبكی كه در این روزها خیلی محبوب شده است سبك battle royal هست. كلا در این بازیها هركسی زنده بماند برنده است! و فكر نمیكنم كه نیازی باشد كه
توضیح دهم چرا این بازیها بد است. او میگوید كه اگر یك روزی فقط اجازه داشته باشد كه یك بازی انجام دهد، آن بازی قطعا world of war craft است.
شوخی یا جدی؟!
یك سری كد 0 و 1 پیكسلهایی بر روی صفحه نمایش به وجود میآورد كه این بازیها را نشان میدهد. و تمام اینها برای تفریح است نه اینكه انسان از اولویتهای دیگرش بزند. برای همین محمدعلی هم زمانی كه میبیند یك بازی اضطراب و نگرانی بیش از حد به او میدهد آن بازی را ادامه نمیدهد. اصلا اعتقاد دارد كه یا باید بازیكردن با آنها را متوقف كند یا باید تفكرش را نسبت به آن تغییر دهد. البته میگوید كه بعضی از بازیها با اینكه مبارزهای نیستند و خشونتی ندارند بیشتر اعصاب آدم را تحریك میكنند خلاصه توصیهاش این است که بازی را اصلا جدی نگیریم.
هدف
او همانطور كه به بازیهای خارجی را توجه میكند، بازیهای ایرانی را هم دنبال میكند. مثلا به «انگاره» كه یك بازی ایرانی هست اشاره كرد و گفت جزو بازیهایی است كه چه ایرانیها و چه خارجیها بازی كنند حتما خوششان میآید. این بازی سبك پازل دارد و معیارش كشفیات خواجه نصیرالدین طوسی است و هنر اسلامی در آن ترویج شده است. اما همچنان بازیهای خوب ایرانی كم است زیرا با توجه به اینكه صنعت بازیسازی در کشور ما چند برابر دیگر صنایع درآمد دارد، در ایران چندان حمایتی از بازیسازان نمیشود.
اگر او بخواهد روزی بازیای بسازد، با سبك داستانی آن را به جلو میبرد و خیلی برایش فرهنگسازی در بازی مهم است و میخواهد برای ترویج هنرهای ایرانی - اسلامی آن بازی را بسازد. محمدعلی راه زندگیاش را از همین كلاس دهم ریاضیاش قدم به قدم مشخص كرده، میخواهد در ابتدا مهندسی امنیت اطلاعات بخواند و بعد هم به حوزه علمیه برود. بازی را هم البته در كنار تمامی این اهداف داشته باشد و كلا اوقات فراغتش را با بازی پر كند، اما همین الان هم اینطور نیست كه اگر بازی را از او بگیری جایگزینی برایش نداشته باشد، با این حال همیشه ترجیحش بازی است.