شبکه اجتماعی وزارت آموزش و پرورش با انتقادهای زیادی مواجه شده است
مصائب «شاد»!
چند روز از راه اندازی پلتفرم اختصاصی آموزش و پرورش یا همان «شاد» که به منظور آموزش مجازی دانش آموزان فعال شد، میگذرد و حالا با گسترش این اپلیکیشن، آموزش و پرورش تمام مدارس و معلمان را ملزم به ارائه آموزشها در بستر شاد کرده است. پیامرسانی که در نقطه شروع کار قرار دارد، از نصب تا کار کردن با آن مشکل است، روستاها و شهرهای دور افتاده قابلیت استفاده از آن را ندارند و تقریبا روزی نیست که به آن اعتراض نشود اما مسؤولان آموزشوپرورش میگویند: در مسیر «تشکیل کلاسهای درس»، مشکلات را شناسایی و رفع خواهند کرد! اما چرا بهجای تسهیل جریان آموزش، شرایط در سامانه «شاد» دشوارتر شده است؟ داستان این سامانه از کجا شروع شد؟
به منظور دسترسی راحت!
همزمان با تعطیلی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا و به علت نامشخص بودن بازه زمانی تعطیلی مدرسهها، وزارت آموزش و پرورش راه حلهای مختلفی را در نظر گرفت تا آسیبهای ناشی از این تعطیلی را به حداقل برساند. به همین منظور در قدم اول و برای جبران مشکل کسری ساعات آموزشی به سراغ تلویزیون رفت و با همکاری سازمان صداوسیما آموزش تلوزیونی از 10 اسفند، از شبکه آموزش شروع شد. پس از این اتفاق و با استقبال خانوادهها از این تصمیم، وزرات آموزش و پرورش به منظور گسترش دامنه آموزش از راه دور و برگزاری کلاسهای مجازی، سامانه ای با عنوان شاد ایجاد کرد و این شروع ماجرا بود.
نحوه کار کردن با «شاد»
سامانه شاد ابتدا شبکه اجتماعی دانشآموزان بود و بعد به شبکه آموزش دانش آموزی تغییر نام داد. از 21فروردین ماه چند روزی به صورت آزمایشی راه اندازی و سپس از روز اول اردیبهشت 99 بهطور رسمی برای کل مقاطع فعال شد.
پس از نصب اپلیکیشن و ثبتنام چند مرحلهای، آموزش به صورت آنلاین انجام می شود و دانشآموزان موظف هستند در ساعات مقرر، در کلاسهای مجازی شرکت کنند. ورود و خروج آنها ثبت میشود و حضور وغیاب آنها کاملا تحت کنترل معلمان است. هم چنین اگر دانش آموزی بدون هماهنگی کلاس درس خود را ترک کند، برای او غیبت در نظر گرفته می شود. تا اینجای کار همه چیز خوب است و اقدام آموزش و پرورش جای تحسین دارد اما مشکلات از کجا شروع شد؟
ما اینترنت نداریم
طی چند روز گذشته فیلم و تصاویر بسیاری از شهرهای مرزی ایران یا بسیاری از شهرها پخش یا در شبکههای اجتماعی فراگیر شد که بسیاری را غمگین کرد. مانند کلیپ معلم سیستانی که خطاب به مسؤولان آموزش و پرورش میگوید: «آقایان مردم در بسیاری از روستاها حتی گیرنده دیجیتال هم ندارند، چه برسد به اینترنت پرسرعت!» یا صحبتهای معلم کرمانی که اعلام کرده بود دسترسی به نت ضعیف است. بخشی از صحبتهای این معلم را بخوانید: «متأسفانه در بشاگرد استان هرمزگان که بنده بهصورت حضوری آنجا رفتم، دسترسی به اینترنت یا تلفن همراه هوشمند وجود ندارد، باید بگویم برای دانشآموزان ساکن این مناطق با تعطیلی طولانیمدت مدارس، جریان آموزش بهطور کامل تعطیل شده است و کسی پاسخگو نیست. حتی خود من برای نصب شاد چند روزدرگیر بودم چون کد ملیام را شناسایی نمیکرد، سرانجام بعد از چندین روز توانستم کلاسم را مشاهده کنم اما هیچکدام از دانشآموزانم عضو نیستند!»
چه باید کرد؟
از آنجا که زمان آغاز به کار مجدد مدارس و دانشگاهها هنوز مشخص نیست و احتمالات و گمانهزنیهایی در خصوص ادامه کار با سامانه مجازی وجود دارد، شاید بتوان بزرگترین انتقاد و واکنش به وضعیت فعلی را از نظر دسترسی نداشتن دانشآموزان محروم حاشیه شهرهای بزرگ و مناطق روستایی و محروم به ابزارهای هوشمند دانست که به اذعان برخی میتواند کارکردهای شبکه شاد را زیر سؤال ببرد. البته که کاملا مشخص است حداقل به این زودیها، توانایی تامین زیرساختها و تجهیز دانشآموزان این مناطق به ابزار هوشمند وجود ندارد و در این میان گسستی بسیار میان دانشآموزان خواهد افتاد که به این سادگی جبران هم نخواهد شد. ماجرایی که باید به شکل جدی مطالبه و چارهای برای آن
اندیشیده شود.
ماجرای یک نمودار
سوم اردیبهشت ماه بود که نموداری در رسانهها منتشر شد که نشان میداد، حدود 50 هزار دانشآموز سیستانی از «شاد» محروم هستند. در این نمودار که البته تعداد نصب سامانه شاد تا 27 فروردین ماه را نشان میداد، کمترین سهم با 6.8درصد مربوط به استان سیستان و بلوچستان و پس از آن استانهای کردستان و گلستان بود. کار به جایی رسید که حمیدرضا رخشانی مهر، مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد: «تعدادی از دانشآموزان مشکل گوشی همراه دارند چرا که خانواده به دلیل مشکل مالی گوشی هوشمند ندارد و گوشی سادهای برای برقراری تماس روزانه دارند. همچنین وضعیت اینترنت اصلا مناسب نیست و زیرساختهای لازم فراهم شود تا تمام استان تحت پوشش اینترنت قرار بگیرد.» این در حالی است که حتی دانشآموزان تهرانی هم از مراحل نصب و اضافه شدن به گروه و مشکلهای عدیدهای مانند ارسال ویس، سرعت کند اینترنت و... بسیار شاکی هستند و حتی خبر رسید که چندین روز این مشکل حل نشده بود و در نهایت دانشآموزان به گروههای خود در واتساپ برگشتند!
صدای نمایندگان مجلس درآمد
ماجرا اما به خانوادهها و دانش آموزان ختم نشد و کار به جایی رسید که صدای نمایندگان مجلس هم درآمد.
سیدمحمدجواد ابطحی، عضو کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: «هرچند کار وزارت آموزش و پرورش برای راهاندازی این سامانه جای تقدیر دارد اما اجبار معلمان به استفاده از سامانه «شاد» در شرایطی که همگان در شرایط بحران کرونا به سر میبرند، در شأن نظام آموزشی و معلمان نیست و باید کاستیها و نواقص آن برطرف شود. بهتر بود، وزارت آموزش و پرورش پیش از اقدام برای راهاندازی سامانه شاد، ارزیابی نسبی از وضعیت اینترنت در کشور پیدا میکرد، سپس برای راهاندازی این سامانه اقدام میکرد!»
سیده فاطمه ذوالقدر، یکی دیگر از نمایندگان گلایه مند از نحوه کار این سامانه بود. او گفت: «نباید فراموش کنیم که کتب آموزشی دانشآموزان مناطق محروم به سختی در دسترس آنها قرار میگیرد چه برسد به لپتاپ، موبایل و کامپیوتر که برای قشر زیادی از دانشآموزان مناطق محروم در هرمزگان و سیستان و بلوچستان ایلام و بسیاری از شهرهای دیگر یک کالای لوکس محسوب میشود.»
اضطراب اینترنتی
پیش از راهاندازی شاد، معلمان به آموزش در فضای مجازی میپرداختند و برای این کار غالبا از شبکههای اجتماعی بهره میبردند که استفاده از آنها در کشور رایج است. روزهای نخست که شاد به میدان آمد و هنوز برای آغاز باگهایی داشت باز هم بهرهبری از راههای قبلی برای ارتباط میان معلمان و دانشآموزان وجود داشت. آن روشها هم خالی از مشکل نبود و حتی دانشجویان را هم گاه برای پیگری فراگیری با دشواریهای روبهرو میکرد که ناشی از مسأله دسترسی به اینترنت یا قطعی آن بود. استادان هم از این قاعده مستثنی نبودند. در اینباره حسینعلی افخمی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، پس از تعطیلات نوروزی در گفتوگو با عطنا گفته است: «برگزاری آنلاین کلاسها شرایط و امکانات خاص خود را میطلبد و در این برهه زمانی که ما برای برقراری یک تماس از طریق واتساپ با مشکل قطع و وصلی مدام مواجهیم به نظر نمیرسد بتوانیم در برگزاری کلاسها به صورت مجازی به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنیم. دلایل متعددی برای این قضیه وجود دارد. نخستین دلیل نبود زیرساخت مناسب و امکانات تکنولوژیکی است. وقتی حدود چهار میلیون دانشجو در یک زمان بخواهند از اینترنت استفاده کنند، این حجم زیاد استفاده باعث اختلال در سیستم ارتباطی می شود و برگزاری کلاسها با مشکل روبه رو می شود و موثر بودن خود را از دست میدهد.»
این موارد و نقد و نظرها نشان میدهد در شرایطی که ذاتا اضطرابآفرین است، برای راهاندازی شیوه آموزشی تازه و محدود کردن دانشآموزان و آموزگاران به استفاده از آن، باید دوراندیشیها و آزمایشهای بیشتری میشده است تا با پردهبرداری از آن شاهد چنین مشکلاتی نباشیم و از اینکه یک بستر سامان یافته و یکپارچه ایرانی برای آموزش مجازی معرفی شده است، کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنها احساس امنیت خاطر بیشتری بیابند، نه اینکه این موضوع به دغدغهای برای خانوادههای محروم، معلمان و پدر مادرهایی مسن ایجاد کند.
همزمان با تعطیلی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا و به علت نامشخص بودن بازه زمانی تعطیلی مدرسهها، وزارت آموزش و پرورش راه حلهای مختلفی را در نظر گرفت تا آسیبهای ناشی از این تعطیلی را به حداقل برساند. به همین منظور در قدم اول و برای جبران مشکل کسری ساعات آموزشی به سراغ تلویزیون رفت و با همکاری سازمان صداوسیما آموزش تلوزیونی از 10 اسفند، از شبکه آموزش شروع شد. پس از این اتفاق و با استقبال خانوادهها از این تصمیم، وزرات آموزش و پرورش به منظور گسترش دامنه آموزش از راه دور و برگزاری کلاسهای مجازی، سامانه ای با عنوان شاد ایجاد کرد و این شروع ماجرا بود.
نحوه کار کردن با «شاد»
سامانه شاد ابتدا شبکه اجتماعی دانشآموزان بود و بعد به شبکه آموزش دانش آموزی تغییر نام داد. از 21فروردین ماه چند روزی به صورت آزمایشی راه اندازی و سپس از روز اول اردیبهشت 99 بهطور رسمی برای کل مقاطع فعال شد.
پس از نصب اپلیکیشن و ثبتنام چند مرحلهای، آموزش به صورت آنلاین انجام می شود و دانشآموزان موظف هستند در ساعات مقرر، در کلاسهای مجازی شرکت کنند. ورود و خروج آنها ثبت میشود و حضور وغیاب آنها کاملا تحت کنترل معلمان است. هم چنین اگر دانش آموزی بدون هماهنگی کلاس درس خود را ترک کند، برای او غیبت در نظر گرفته می شود. تا اینجای کار همه چیز خوب است و اقدام آموزش و پرورش جای تحسین دارد اما مشکلات از کجا شروع شد؟
ما اینترنت نداریم
طی چند روز گذشته فیلم و تصاویر بسیاری از شهرهای مرزی ایران یا بسیاری از شهرها پخش یا در شبکههای اجتماعی فراگیر شد که بسیاری را غمگین کرد. مانند کلیپ معلم سیستانی که خطاب به مسؤولان آموزش و پرورش میگوید: «آقایان مردم در بسیاری از روستاها حتی گیرنده دیجیتال هم ندارند، چه برسد به اینترنت پرسرعت!» یا صحبتهای معلم کرمانی که اعلام کرده بود دسترسی به نت ضعیف است. بخشی از صحبتهای این معلم را بخوانید: «متأسفانه در بشاگرد استان هرمزگان که بنده بهصورت حضوری آنجا رفتم، دسترسی به اینترنت یا تلفن همراه هوشمند وجود ندارد، باید بگویم برای دانشآموزان ساکن این مناطق با تعطیلی طولانیمدت مدارس، جریان آموزش بهطور کامل تعطیل شده است و کسی پاسخگو نیست. حتی خود من برای نصب شاد چند روزدرگیر بودم چون کد ملیام را شناسایی نمیکرد، سرانجام بعد از چندین روز توانستم کلاسم را مشاهده کنم اما هیچکدام از دانشآموزانم عضو نیستند!»
چه باید کرد؟
از آنجا که زمان آغاز به کار مجدد مدارس و دانشگاهها هنوز مشخص نیست و احتمالات و گمانهزنیهایی در خصوص ادامه کار با سامانه مجازی وجود دارد، شاید بتوان بزرگترین انتقاد و واکنش به وضعیت فعلی را از نظر دسترسی نداشتن دانشآموزان محروم حاشیه شهرهای بزرگ و مناطق روستایی و محروم به ابزارهای هوشمند دانست که به اذعان برخی میتواند کارکردهای شبکه شاد را زیر سؤال ببرد. البته که کاملا مشخص است حداقل به این زودیها، توانایی تامین زیرساختها و تجهیز دانشآموزان این مناطق به ابزار هوشمند وجود ندارد و در این میان گسستی بسیار میان دانشآموزان خواهد افتاد که به این سادگی جبران هم نخواهد شد. ماجرایی که باید به شکل جدی مطالبه و چارهای برای آن
اندیشیده شود.
ماجرای یک نمودار
سوم اردیبهشت ماه بود که نموداری در رسانهها منتشر شد که نشان میداد، حدود 50 هزار دانشآموز سیستانی از «شاد» محروم هستند. در این نمودار که البته تعداد نصب سامانه شاد تا 27 فروردین ماه را نشان میداد، کمترین سهم با 6.8درصد مربوط به استان سیستان و بلوچستان و پس از آن استانهای کردستان و گلستان بود. کار به جایی رسید که حمیدرضا رخشانی مهر، مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد: «تعدادی از دانشآموزان مشکل گوشی همراه دارند چرا که خانواده به دلیل مشکل مالی گوشی هوشمند ندارد و گوشی سادهای برای برقراری تماس روزانه دارند. همچنین وضعیت اینترنت اصلا مناسب نیست و زیرساختهای لازم فراهم شود تا تمام استان تحت پوشش اینترنت قرار بگیرد.» این در حالی است که حتی دانشآموزان تهرانی هم از مراحل نصب و اضافه شدن به گروه و مشکلهای عدیدهای مانند ارسال ویس، سرعت کند اینترنت و... بسیار شاکی هستند و حتی خبر رسید که چندین روز این مشکل حل نشده بود و در نهایت دانشآموزان به گروههای خود در واتساپ برگشتند!
صدای نمایندگان مجلس درآمد
ماجرا اما به خانوادهها و دانش آموزان ختم نشد و کار به جایی رسید که صدای نمایندگان مجلس هم درآمد.
سیدمحمدجواد ابطحی، عضو کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: «هرچند کار وزارت آموزش و پرورش برای راهاندازی این سامانه جای تقدیر دارد اما اجبار معلمان به استفاده از سامانه «شاد» در شرایطی که همگان در شرایط بحران کرونا به سر میبرند، در شأن نظام آموزشی و معلمان نیست و باید کاستیها و نواقص آن برطرف شود. بهتر بود، وزارت آموزش و پرورش پیش از اقدام برای راهاندازی سامانه شاد، ارزیابی نسبی از وضعیت اینترنت در کشور پیدا میکرد، سپس برای راهاندازی این سامانه اقدام میکرد!»
سیده فاطمه ذوالقدر، یکی دیگر از نمایندگان گلایه مند از نحوه کار این سامانه بود. او گفت: «نباید فراموش کنیم که کتب آموزشی دانشآموزان مناطق محروم به سختی در دسترس آنها قرار میگیرد چه برسد به لپتاپ، موبایل و کامپیوتر که برای قشر زیادی از دانشآموزان مناطق محروم در هرمزگان و سیستان و بلوچستان ایلام و بسیاری از شهرهای دیگر یک کالای لوکس محسوب میشود.»
اضطراب اینترنتی
پیش از راهاندازی شاد، معلمان به آموزش در فضای مجازی میپرداختند و برای این کار غالبا از شبکههای اجتماعی بهره میبردند که استفاده از آنها در کشور رایج است. روزهای نخست که شاد به میدان آمد و هنوز برای آغاز باگهایی داشت باز هم بهرهبری از راههای قبلی برای ارتباط میان معلمان و دانشآموزان وجود داشت. آن روشها هم خالی از مشکل نبود و حتی دانشجویان را هم گاه برای پیگری فراگیری با دشواریهای روبهرو میکرد که ناشی از مسأله دسترسی به اینترنت یا قطعی آن بود. استادان هم از این قاعده مستثنی نبودند. در اینباره حسینعلی افخمی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، پس از تعطیلات نوروزی در گفتوگو با عطنا گفته است: «برگزاری آنلاین کلاسها شرایط و امکانات خاص خود را میطلبد و در این برهه زمانی که ما برای برقراری یک تماس از طریق واتساپ با مشکل قطع و وصلی مدام مواجهیم به نظر نمیرسد بتوانیم در برگزاری کلاسها به صورت مجازی به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنیم. دلایل متعددی برای این قضیه وجود دارد. نخستین دلیل نبود زیرساخت مناسب و امکانات تکنولوژیکی است. وقتی حدود چهار میلیون دانشجو در یک زمان بخواهند از اینترنت استفاده کنند، این حجم زیاد استفاده باعث اختلال در سیستم ارتباطی می شود و برگزاری کلاسها با مشکل روبه رو می شود و موثر بودن خود را از دست میدهد.»
این موارد و نقد و نظرها نشان میدهد در شرایطی که ذاتا اضطرابآفرین است، برای راهاندازی شیوه آموزشی تازه و محدود کردن دانشآموزان و آموزگاران به استفاده از آن، باید دوراندیشیها و آزمایشهای بیشتری میشده است تا با پردهبرداری از آن شاهد چنین مشکلاتی نباشیم و از اینکه یک بستر سامان یافته و یکپارچه ایرانی برای آموزش مجازی معرفی شده است، کادر آموزش، دانشآموزان و خانوادههای آنها احساس امنیت خاطر بیشتری بیابند، نه اینکه این موضوع به دغدغهای برای خانوادههای محروم، معلمان و پدر مادرهایی مسن ایجاد کند.
تیتر خبرها