نسخه Pdf

کاش آلزایمر داشتم!

کاش آلزایمر داشتم!

حسین شکیب‌راد / دبیر «نوجوانه»

دختری که اشعه ایکس از چشم‌هایش منتشر می‌کند؛ مردی که می‌تواند یک هواپیما را بخورد؛ ورزشکاری شبیه به هالک. از نظر شما این عبارات بیشتر شبیه به داستان‌های یک کتاب تخیلی نیستند؟ اما اگر من به شما بگویم که این افراد، واقعی هستند چه؟! البته آدم​های عجیب و غریب خیلی هم کم نیستند؛ راستش را بخواهی بزرگترها اساسا در مورد نوجوان​هایشان یک چنین حسی دارند و رفتارهای او را عجیب و غریب می دانند.بگذریم، حرف امروز من درباره یکی از این شخصیت‌های عجیب دنیاست. زنی به نام «جیل پریس» که ادعا می​کند همه چیز را از نوجوانی​اش به خاطر دارد. حتی ساعت‌هایی که هر روز از خواب بیدار می‌شده و غذاهایی که هر روز خورده است! نه این​که فقط ادعا باشد؛ چون روانپزشک‌ها با تحقیق روی او تقریبا ادعایش را اثبات کرده​اند.وقتی این ماجرا به گوشم خورد با خودم گفتم اگر ما هم قرار باشد دوران نوجوانی خودمان را هرگز از یاد نبریم؛ چه حسی خواهیم داشت؟! از کارهایی که در این دوره انجام داده‌ایم راضی خواهیم بود؟ یا این دنیای جذاب و البته پیچیده و گاهی هم سخت نوجوانی، در روزهای بزرگسالی برایمان دوست‌داشتنی است؟  «جیل» که به خاطر داشتن این توانایی بسیار ناراحت است و می​گوید هرگز نتوانسته در آرامش زندگی کند. شاید روزهای خوبی را در نوجوانی نگذرانده. نکند اگر 40 سالت شد و یاد این روزها افتادی، آرامشت به هم بریزد. حواست به لحظه‌هایی که می​گذرانی هست؟ نکند آن روز به خودت بگویی کاش آلزایمر داشتم!