این یک آگهی تبلیغاتی نیست
کلاغ سپید، کلاغ سیاه
از بچگی شنیده ایم که طرف کلاغ را رنگ میکند به جای طوطی یا قناری به شما می فروشد. هی با خودمان کلنجار می رویم که نکند سرمان کلاه برود و تمام تلاشمان را می کنیم موقع خرید یک کالا همه جوانب آن را بررسی کنیم. از دوست و فامیل میپرسیم. سراغ فروشگاههای معتبر میرویم. احتمالا تأکید بیشتری هم روی کالاهایی داریم که از صدا و سیما پخش میشوند. خب اینها همه لازم است اما کافی نیست. چون این ضرب المثل هم شنیدهایم که هیچ کس نمی گوید ماست من ترش است.
حالا از کالا و خرید محصول که بگذریم، معلوم نیست چرا موقع گرفتن خدمات دقتمان این اندازه نیست. مثلا سرمان را میسپاریم به سلمانی محل که هر بار یک مدل عجیب و غریب رویمان پیاده کند و اسمش را بگذارد مد سال. یا اگر فلان پزشکنما، برای درد کمرمان هم پنیسیلین تجویز کند به خودمان اجازه سؤال هم نمیدهیم.
اما از همه بدتر وقتی است که پای تربیت و آموزش وسط است. وقتی قرار است موسساتی به نام کمک آموزشی و به کام پر شدن جیب مافیاهایی از همین جنس را قبول کنیم که رک و روراست خودشان معترفند کلاغ را جای قناری رنگ کردهاند؛ باید به حال خودمان اشک بریزیم. و به حال فرزندان امروز و آینده سازان فردا.
حالا از کالا و خرید محصول که بگذریم، معلوم نیست چرا موقع گرفتن خدمات دقتمان این اندازه نیست. مثلا سرمان را میسپاریم به سلمانی محل که هر بار یک مدل عجیب و غریب رویمان پیاده کند و اسمش را بگذارد مد سال. یا اگر فلان پزشکنما، برای درد کمرمان هم پنیسیلین تجویز کند به خودمان اجازه سؤال هم نمیدهیم.
اما از همه بدتر وقتی است که پای تربیت و آموزش وسط است. وقتی قرار است موسساتی به نام کمک آموزشی و به کام پر شدن جیب مافیاهایی از همین جنس را قبول کنیم که رک و روراست خودشان معترفند کلاغ را جای قناری رنگ کردهاند؛ باید به حال خودمان اشک بریزیم. و به حال فرزندان امروز و آینده سازان فردا.