سواد رسانهای
آغازگران جنگ، پیشتازان صلح
علیرضا مقتدایی / مدالآور المپیاد سواد رسانهای
حدود ۷۲ سال پیش، آغاز هجوم شوم عدهای منحوس به خاکی عاری از ناپاکی و پلیدی بود. خبرگزاریهای بینالمللی که رسالتشان دستیابی به منافع صاحبان قدرتمند و ثروتمندشان است، در همسویی با سیاست رژیمصهیونیستی، در گام اول و در یک روند تدریجی مساله فلسطین و اسرائیل را که در حقیقت منازعه مهم و بنیانی بین دو عقیده اسلام با یهود صهیونیستی بود، به یک موضوع قومی و نژادی تقلیل دادند و در بازنمایی اخبارشان، عرب را به جای اسلام و قوم به ظاهر مظلوم یهود را سرپوشی بر صهیونیسم قرار دادند.
نتیجه این سیاست خبری، کاشت بذر اختلاف بین کشورهای مسلمان منطقه بود که آرام آرام آنها توسط خودشان از مبارزه خارج شدند، چراکه حس پوچ نژادپرستی عربی و اینکه «مسأله فلسطین یک موضوع مربوط به قوم عرب است و به غیر عرب مرتبط نیست» جای این عقیده را گرفت که «مسلمانان با یکدیگر برادرند و فرقی بین نژاد و ملیت ها نیست.»
سیاست بعدی رسانههای بینالمللی، سیاست تروریست خواندن مبارزان فلسطینی بود. مظلومان فلسطینی که طی نیم قرن اخیر حدود ۲۸۰۰۰ خانه و واحد های مسکونیشان تخریب و به شهرکهای یهودینشین جایگزین شده بود وقتی برای احقاق حق غصب شدهای که هیچ نهاد حقوق بشری هم به این مسأله نپرداخت، خود به مبارزه پرداختند، نه تنها توسط سربازان رژیم اسرائیل به شهادت رسیدند بلکه توسط رسانههای بین المللی هم ترور هویت و شخصیت شدند. جالب اینجاست که حدود ۲۵۰۰ نفر از این به اصطلاح تروریستها کودکان و نوجوانان ۱۰ تا ۱۸ ساله سنگ به دست بودند. سیاست خبری مهم بعدی که طی ۲۰ سال اخیر حکمفرماست، تغییر دادن جریان از مبارزه مقدس به یک صلح و سازش ذلتبار بود. نهادهای حقوق بشری که طی این ۷۲ سال هیچ اقدام خاصی در دفاع از مردم مظلوم فلسطین نکردند، این بار با همکاری رسانهها، دست به یک مانور رسانهای برای بینتیجه نشان دادن مبارزه فلسطین و اسرائیل زدند و در این زمینه از پیشنهاد صلح آمریکا و اسرائیل برای جنگ ناحقی که خود شروع کرده بودند، حمایت کردند و تا الان با یک فشار روانی بر افکار عمومی، فلسطین را محکوم به جنگطلبی و مخالف با صلح دانستند.
حال باید منتظر بمانیم تا در آیندهای نزدیک، ملتهای مسلمان منطقه با یکدیگر متحد شوند و بدون هراس از جریانسازیهای پوچ رسانههای غربی، با حرفی واحد و آرمانی مشترک به مبارزه با این غده سرطانی منحوس بپردازند و یکبار برای همیشه شر آن را از این کره خاکی کم کنند.
شب آبستن است تا چه زاید سحر...
نتیجه این سیاست خبری، کاشت بذر اختلاف بین کشورهای مسلمان منطقه بود که آرام آرام آنها توسط خودشان از مبارزه خارج شدند، چراکه حس پوچ نژادپرستی عربی و اینکه «مسأله فلسطین یک موضوع مربوط به قوم عرب است و به غیر عرب مرتبط نیست» جای این عقیده را گرفت که «مسلمانان با یکدیگر برادرند و فرقی بین نژاد و ملیت ها نیست.»
سیاست بعدی رسانههای بینالمللی، سیاست تروریست خواندن مبارزان فلسطینی بود. مظلومان فلسطینی که طی نیم قرن اخیر حدود ۲۸۰۰۰ خانه و واحد های مسکونیشان تخریب و به شهرکهای یهودینشین جایگزین شده بود وقتی برای احقاق حق غصب شدهای که هیچ نهاد حقوق بشری هم به این مسأله نپرداخت، خود به مبارزه پرداختند، نه تنها توسط سربازان رژیم اسرائیل به شهادت رسیدند بلکه توسط رسانههای بین المللی هم ترور هویت و شخصیت شدند. جالب اینجاست که حدود ۲۵۰۰ نفر از این به اصطلاح تروریستها کودکان و نوجوانان ۱۰ تا ۱۸ ساله سنگ به دست بودند. سیاست خبری مهم بعدی که طی ۲۰ سال اخیر حکمفرماست، تغییر دادن جریان از مبارزه مقدس به یک صلح و سازش ذلتبار بود. نهادهای حقوق بشری که طی این ۷۲ سال هیچ اقدام خاصی در دفاع از مردم مظلوم فلسطین نکردند، این بار با همکاری رسانهها، دست به یک مانور رسانهای برای بینتیجه نشان دادن مبارزه فلسطین و اسرائیل زدند و در این زمینه از پیشنهاد صلح آمریکا و اسرائیل برای جنگ ناحقی که خود شروع کرده بودند، حمایت کردند و تا الان با یک فشار روانی بر افکار عمومی، فلسطین را محکوم به جنگطلبی و مخالف با صلح دانستند.
حال باید منتظر بمانیم تا در آیندهای نزدیک، ملتهای مسلمان منطقه با یکدیگر متحد شوند و بدون هراس از جریانسازیهای پوچ رسانههای غربی، با حرفی واحد و آرمانی مشترک به مبارزه با این غده سرطانی منحوس بپردازند و یکبار برای همیشه شر آن را از این کره خاکی کم کنند.
شب آبستن است تا چه زاید سحر...