سالهاست در فصول گرم سال، جنگلها میسوزند و مسؤولان تنها قول میدهند
جنگل از وعده میسـوزد
«تکرار» ارزش خبر را کم میکند، این گزاره شاید در دنیای رسانه کاربرد داشته باشد، اما چیزی از فاجعه نهان در دل خبر کم نمیکند. آتشسوزی جنگلهای ایران هم طبق این گزاره است و هم فاجعهای مکرر. چند روزی است که زاگرس میسوزد و روسیاهیاش تنها بر دولتمردانی میماند که از فاجعه اخبار مکرر عقب افتادهاند. آتش اما پیش میآید و رخت سیاه عزا بر تن سبز جنگلهای ایران میپوشاند. مکرر است چون دهههاست که این وقت سال، بلای خانمانسوز بر جان جنگلها میافتد، مکرر است چون همه این سالها حقآبه طبیعت را ما آدمها نصف کردهایم و این گزاره تکرار میشود، چون همه این سالها دولتمردان فقط با تابلوی محیط زیست عکس یادگاری گرفته و کاری از پیش نبردهاند. به گواه آمار فائو(سازمان خواربار و کشاورزی وابسته به سازمان ملل) ايران سالانه معادل ۶۵۰۰ هکتار از جنگلهای خود را بر اثر آتش سوزی از دست میدهد و این کشور از اين نظر در ميان كشورهای خاورميانه و شمال آفريقا در رتبه چهارم قرار دارد. بررسی عکسهای هوایی دوره 50 ساله از سال 1334 تا 1386 که توسط سازمان جنگلها و مراتع تهیه شده هم نشان میدهد بهطور متوسط هر سال 2876 هکتار از جنگلهای شمال ایران تخریب میشوند که اگر این روند ادامه یابد تا 50 سال آینده در بسیاری از نقاط شمال ایران آثاری از جنگل باقی نخواهد ماند.
سال 89 سیاهترین سال جنگلهای ایران است. سالی که پارک ملی گلستان به عنوان ارزشمندترین پارک ملی ایران و گل سرسبد مناطق حفاظت شده در آسیای جنوب غربی 12 روز در آتش سوخت. زیستگاهی 90 هزار هکتاری که یکجا بیش از 50 درصد پستانداران و یک پنجم گونههای گیاهی طبیعت ایران را در خود جای داده بود. در این 12 روز بیش از 40هزار هکتار از این زیستگاه، سیاهِ آتش شد. مساحتی که دستکم هشت برابر مدت مشابهش در سال 1388 و بینظیر در طول یکصدسال اخیر بود! جالب اینکه از همان سال هنوز حسرت همانی است که حالا هم هست. اینکه همچنان یک فروند بالگرد یا هواپیمای ویژه مهار آتش وجود ندارد. سال 89 «سال مرگ جنگلهای ایران» نام گرفت، از هفته انتهایی آبان تا پایان آذر آن سال ۸۰آتشسوزی در جنگلهای گلستان اتفاق افتاد و حدود ۷۰ نقطه از عرصههای جنگلی شمال ایران در آتش سوخت. آنقدر که سرهنگ تقی ایروانی، از مسوولان وقت سازمان جنگلها اعلام کرد،«امسال صددرصد بیشتر از پارسال جنگلها در آتش سوختند.» وعدهها همچون آتش، تکرار سرنوشت هرساله جنگلهاست. همان سال یگان حفاظت از جنگلهای ایران اعلام کرد برای مهار آتشسوزی در جنگلها طرحی به نام «طرح جامع پیشگیری و اطفای حریق جنگلها» به وزارت کشور ارسال کرده است. اما برای اجرای این طرح لازم است دولت دستکم ۸۰۰ میلیارد تومان بودجه به آن اختصاص دهد. همچنین اعلام شد جنگلها و مراتع ایران سال 89 شاهد 4000 فقره آتش سوزی بوده است.
سال ۹۰ / سال سیاهِ وعدهها
این سال هم آتش تکرار خبر در رسانهها بود. اما وضعیت فاجعهبار سال پیش حداقل در کاهش آمارهای سال بعد تاثیری مثبت روی سخنرانی مسؤولان گذاشت. چرا که آنقدر سال گذشته وضعیت سیاه بود که هر اعلامی از آمار با پیشوند «کاهش» در حرفهای آنها عنوان میشد؛ اما در این سال هم آتشسوزی جنگل کم نبود. آتشسوزی در جنگلهای بلوط خوزستان به 45 هکتار از این جنگلها خسارت وارد کرد. دهها هکتار از جنگلهای مریوان در آتش سوخت که تعداد آنها به بیش از صد فقره آتشسوزی رسیدهاست. نزدیک به 40هکتار از جنگلهای بلوط زاگرس در آتشسوزی از بین رفت و 20هکتار از جنگلهای شهرستان دالاهو را خاکستر کرد. آتشسوزی بیش از 20هکتار از جنگلهای یاسوج را تخریب کرد و بیش از 20 هکتار از جنگلهای شرق شهرستان پاسارگاد را به کام خود کشید و بیش از صدهکتار جنگلهای هم مرز با ترکمنستان به علت آتش سوزی به خاکستر تبدیل شد. اینها تنها قسمتی از سیاهه آتشسوزیهای سال 90 است. جالب اما نقل قولی است در این سال از رئیس وقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور. علی سلاجقه در آن سال در مورد تجهیزات پیشگیری از آتشسوزی گفتهاست: «با توجه به آتش سوزیهای اخیر با کمک دولت، مدیریت سامانههای پایدار و هشدار در دستور کار قرارگرفتهاست. هواپیماهای حمل ۳۲ تن آب، به کارگیری دستگاههای هشدار، استفاده از ماده ضد حریق به صورت اسپری که در حال گرفتن تاییدیه سازمان محیط زیست است، از دستاوردهای دیگر برای پیشگیری، اطفای آتش و احیای عرصههای منابع طبیعی است.» وعدهای با عمر ده ساله که هنوز درختان زاگرس در تحققش میسوزند.
سال ۹۱ / تفاخر به کاهش آتش
آمارهای این سال هم نه به واسطه تجمیع آن در پایگاه خبری سازمان محیط زیست که از رصد گوشه به گوشه اخبار آن سال به دست میآید. آماری که همچنان تاثیرات آتشسوزی دو سال قبل در آن هویداست؛ چرا که همچنان در میان گفته مسؤولان وقت سازمان جنگلها و سازمان محیط زیست سال 91 با سال سیاه 89 مقایسه میشود و به تفاخر «کاهش آتش سوزیها» میانجامد. این بار خبری از پهنه آتش در جنگلها نیست و خبر وقتی خواندنی است که پهنه آتش مهار شدهاست. یکی از آنها حکایت «مهار و کنترل 10 فقره آتش سوزی در پارک ملی دز در سال 91» است. در متن خبر هم اشاره شده که 10 فقره آتش سوزی با مساحت مجموع 9620 متر مربع در بهار و تابستان 91 رخ دادهاست که با تلاش و فداکاری محیطبانان سختکوش کنترل شدهاست. در خبری دیگر به نقل از حمید سلامتی، مدیرکل وقت منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان آمار هولناکی اعلام میشود. او در آن سال به مهر گفته « به طور معمول در سالهای گذشته 200 هکتار هم آتشسوزی در گلستان اتفاق نمیافتاد؛ اما در سال 90 به بعد بیش از 430 مورد آتشسوزی در همان منطقه داشتیم و حدود 3700 هکتار از عرصههای ما طعمه حریق شدند.» این در حالی است که در ادامه او از کاهش 17 درصدی وقوع حریق در سال 91 خبر داده و گفته « در شش ماهه سال 91 نسبت به مدت مشابه در سال 90 از نظر تعداد حوادث حریق 17 درصد و سطح آن نیز 53 درصد کاهش نشان میدهد.»
سال ۹۲ / فرمول ثابت 10 ساله
سال 92، سال آتشسوزی جنگلهای لرستان و فارس بود. فارس با داشتن بیش از دو میلیون هکتار جنگل 17درصد جنگلهای کشور را به خود اختصاص دادهاست و در سال 92 چهار هزار هکتار از این عرصهها در استان فارس طعمه حریق شد. کاظم بردبار، مدیرکل وقت منابع طبیعی فارس گفته بود « طی جلسهای مقرر شد از 2 درصد اعتبار نفت در استان فارس اعتباری نیز برای اطفای حریق جنگلهای فارس اختصاص یابد.» «مقرر شد» ، «قرار بود» ، «توجه شود» این ترکیبات هم به سهولت در میان خیل وعدههای دادهشده مشاهده میشود. حتی نیازی به جستوجوی تحقق این وعده نیست؛ چرا که او در ادامه گفتوگویش عنوان کرد « سال گذشته 500 میلیون تومان برای مهار آتشسوزی در عرصهها و خرید تجهیزات اختصاص یافت که تا پایان سال 50 درصد این اعتبار تخصیص یافت.» فرمول هشت سال پیش هنوز هم جواب میدهد! اینکه بعد از یک آتشسوزی تلخ و تنها هنگامی که افکار عمومی مطالبه واکنش دارند سروکله این ترکیبات پیدا میشود؛ «اختصاص مییابد»، «مقرر میشود» و « در نظر گرفتهخواهدشد». لرستان هم در اخبار آتش آن سال کلیدواژه پرتکراری بود. به گواه آمارها در سال 92 حدود 1300 هکتار از جنگلهای لرستان دچار حریق شد که این میزان آتشسوزی در سال 93 به 365 هکتار رسید. جملهای از استاندار وقت لرستان نیز در حافظه شبکه جهانی اینترنت ثبت شدهاست، این که « این استان مقام اول کاهش آتشسوزی در سطح جنگلها را بر حسب هکتار در سال 92 کسب کرده است. »
سال ۹۳ / آتش، کلیدواژه پرتکرار جنگل
آتش تنها کلیدواژه تکراری این موضوع نیست، کمبود تجهیزات، نبود امکانات،نداشتن نفرات و البته نایابی بالگرد اطفای حریق هم از کلیدواژههای پرتکرار ده سال گذشته است. به اعتبار آمارهای موجود و آنطور که از زبان عضو کمیسیون وقت کشاورزی در پایگاه خبری خانه ملت عنوان شده در سال 93 حدود 6574 هکتار از اراضی جنگلی ایران طعمه حریق شده است. خداکرم جلالی، رئیس وقت سازمان جنگلها و مراتع هم اعلام کرده در شش ماهه اول آن سال 1900 هکتار از جنگلهای کشور و 4600 هکتار از مراتع کشور در آتش سوخته است. یعنی در مجموع حدود 7000 هکتار از جنگلها و مراتع کشور در اثر آتشسوزی از سال 93 تاکنون از بین رفته است. با جستوجویی معمولی میتوان به آمار تفکیک شدهای هم دست یافت، به عنوان مثال در طول آن سال 275هکتار از جنگلها و مراتع همدان دچار آتشسوزی شده که این میزان 82 فقره آتشسوزی در استان را شامل میشود. یا این یکی که به نقل از مدیرکل وقت منابع طبیعی لرستان اعلام شده ۳۰۰ هکتار از اراضی جنگلی لرستان در سال ۹۳ دچار آتشسوزی شده است.
سال ۹۴ / کاهش تعداد، افزایش وسعت
فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور پای ثابت آمارهای آتشسوزی است. قاسم سبزعلی، رئیس وقت این یگان در سال 94 به روزنامه ایران آماری ارائه کرده است که نشان میدهد در سال 94 در بخش جنگل 750 مورد آتشسوزی داشتیم و در بخش مراتع 800 مورد. نکته جالبتوجه در حرفهای او در آن سال این است که در سال 94 تعداد آتشسوزیها نسبت به گذشته کاهش داشته اما وسعتآتش افزایش چشمگیری داشته است. نکته عجیبوتلخ دیگر اعلام دلایل تازهای در وقوع حریق جنگلها در ایران است. آرامآرام از حجم اخبار منتشر شده در رسانهها میتوان متوجه شد بسیاری از این حریقها به باور مسوولان «مشکوک» است. این تشکیک را در میانه حرفهای مسوولان لرستان و ایلام در زمان اعلام آمار حریق بیشتر میتوان به چشم دید. این ماجرا وقتی تلختر میشود که بدانیم درصد بالایی از حریق جنگلها در ایران عامل انسانی دارد و بخش قابلتوجهی از آن هم عمدی است. همین دیروز هم اعلام شد آتشی که حالا به جان زاگرس افتاده از اختلاف دو کشاورز آغاز شده است.
سال ۹۵ / چرایدام و حریقجنگل
این سال معصومه ابتکار بر مسند سازمان محیطزیست نشسته و دولتی بر سر کار است که خودش را «محیطزیستیترین دولت» ایران میداند، ترکیبی که حداقل حالا به شوخی زشتی میان دوستداران طبیعت تبدیل شده است. ابتکار از «توجه ویژه دولت روحانی به تخریب جنگلها» گفته است و اعلام کرده در سال 95 «آتشسوزی جنگلها در مناطق تحت مدیریت محیطزیست» 67 درصد کاهش داشته است. در این سال راهکارهای جالبتوجهی هم درباره مقابله با آتشسوزی دیده میشود. یکی از آنها را خداکرم جلالی، عضو پیشین هیاترئیسه کمیسیون کشاورزی مجلس عنوان کرده است. او گفته سالانه بخش عمدهای از مراتع و جنگلهای کشور به علت کمبود تجهیزات طعمهحریق میشود و دولت توان تامین تجهیزات مناسب برای مهار آتشسوزی جنگلها را ندارد. بخش عمده جنگلها در گفتههای او یعنی «حریق 2123هکتار از جنگلهای کشور در سال ۹۵». راهکار او هم جالبتوجه است . خداکرم جلالی گفته «چرای دام راهکار موثر پیشگیری از آتشسوزی جنگلهاست»!
سال ۹۶ / خوزستان در آتش
تغییرات آب و هوایی و اقلیمی، بیتوجهی گردشگران، سوءاستفاده زمینخواران دلایل تازه حریقهای جنگلی در ایران است. دلایلی که سال 96 نسبت به سال پیشین افزایش 20 درصدی داشته است. جنگلهای زاگرس خوزستان اما صدر فهرست سیاه سال 96 است . آنقدر که در سه ماهه ابتدای آن سال 250 هکتار از جنگلهای تحت مدیریت سازمان محیط زیست کشور دچار حریق شد که 68 درصد این آتشسوزیها در خوزستان بوده است. آمار کلی آتشسوزیهای جنگل در ایران هم از زبان علی تیموری، مدیرکل وقت دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست عنوان شده است. او گفته در سال 96 حدود 3300 هکتار آتشسوزی داشتیم که فقط در محیطهای جنگلی نبوده بلکه علفزارها و تالابها را هم شامل میشود.
سال ۹۷ / بهار سرخ جنگل
سالی که نکوست از بهارش پیداست مصداق واقعی سال 97 جنگلهای ایران است؛ چرا که وسعت آتشسوزیهای جنگلهای شمالی کشور در فروردین این سال در ده سال گذشتهاش بیسابقه بوده است و حدود ۱۵۰ هکتار جنگل در 13 روز نخست سال در آتش سوخت. فارغ از آن بهار بی مهر و گردشگران بی تعهد، دلیل تازهای برای آتشها پیدا شد؛ خشکسالی شدید. عباس پاپیزاده، عضو وقت کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس اعلام کرده « امسال با خشکسالی زیادی مواجه شدیم و بسیاری از پوشش گیاهی به دلیل کم آبی خشک شده و محیط پیرامونی نیز رطوبت خودش را از دست داده است و آمادگی زیادی برای آتشسوزی دارد. منابع طبیعی، جنگلها و مراتع کشورمان امسال بیشتر از سالهای گذشته مستعد حریق و آتشسوزی بوده است.» آماری هم از زبان او در رابطه با چهار ماهه نخست آن سال اعلام شده که حکایت از وقوع 600 فقره آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور دارد که 2000هکتار از جنگلهای کشور را سوزانده است.
سال ۹۸ / رخت عزا بر تن درختان
آمار آتشسوزی جنگلهای ایران در سال 98 همواره همراه است با یک علامت تعجب تکراری. به این مفهوم که این بار دیگر برای اهالی رسانه هم خبر تکراری و سریال آتشسوزیها عجیب است. عجیب است که هر سال تکرار میشود و هر سال کاری صورت نمیگیرد و هر سال با هزار وعده رخت عزا بر تن درختان میکنند. آمار سال 98 حکایت از وقوع 1400 فقره آتشسوزی دارد که طی آن بیش از 15 هزار عرصه منابع طبیعی را خاکستر کرده است؛ هر چند آمار این سال در سایه وسعت اخبار سیاسی سال گذشته به چشم نیامد. چیزی که بدیهی است اینکه دیگر آتشسوزی جنگلها در ایران اتفاق نیست. از رصد اخبار گذشته تا به حال میتوان به این نکته پی برد. جنگلهای ایران به طور میانگین سالی 1300 بار میسوزند. بر اساس آخرین آمارها از سال 1381 تا 1390 حدود 13هزار و 832 مورد حریق در عرصههای طبیعی ایران گزارش شده که موجب از بین رفتن 142هزار و 941هکتار از عرصههای طبیعی کشور شده است.
-
صندوقهای کوچک مشکلگشا
-
وقتی قلیان میکشند، نگران کرونا نیستند؟!
-
روز سرنوشت برای پایهحقوق کارگران
-
دستور جلسه؛ تغییر
-
شبکه جِم، شعبه ایران!
-
جنگل از وعده میسـوزد
-
حکومت نظامی ترامپ در برابر معترضان
-
پهلوی دوم، معماری را بیهویت کرد
-
قصههای سامو با بوی دریا
-
آتش بیتوجهی دولتها به جنگل
-
موجسواری رسانههای معاند در فضای غیر شفاف