کپی کاریهای آزاردهنده
جبار آذین منتقد سینما
در روزگار ما به صورت اصولی شبکه نمایش خانگی یک امکان ارتباط اجتماعی میان جامعه و دستگاههای فرهنگی مهیا کرده است تا با توجه به فرهنگ، سلیقه و ادبیات جامعه در صحنههای تولید، توزیع و انتشار آثار مناسب گروههای مختلف اجتماعی وارد عمل شود. به موازات حرکت رسانه ملی در ساخت سریالهای جذاب برای مخاطب در کشور، با شبکه نمایش خانگی روبهروییم که چنانچه به صورت هدفمند و با مضامین مردمی، اقدام به تولید برنامههای شایسته و در خور مخاطب جامعه ما کنند، میتوانند به عنوان یک وسیله فرهنگی و اجتماعی مهم و تاثیرگذار به ایفای نقش در خصوص ارتقای فرهنگ عمومی بپردازند. در واقع شبکه نمایش خانگی است که میتواند فارغ از محدودیتهای رسانه ملی، یاری رساننده راستین آن باشد و در حوزه فرهنگسازی آنچه را یک مکمل میتواند رقم بزند در فضایی آزادتر خلق کند.
اما متاسفانه در سالهای اخیر شاهدیم که اغلب جریانهای فرهنگی در این حوزه وابستگی جدی به مسائل تجاری دارند و این مسأله تاثیرات ناپسندی در تولیدات آثار مختلف را رقم زده است. گرچه خود تلویزیون هم گاه در این مسیر لغزشهایی دارد و گاه در آن با تقلید و کپی از برنامههای شبکههای خارجی و ماهوارهها روبهرو هستیم اما این روند شدت آزاردهندهای در شبکه نمایش خانگی دارد. اغلب تولیدکنندگان برنامههای این شبکه، به جای توجه به نیاز و سلیقه مخاطب، بیش از هر چیز به سلیقه اسپانسرهای برنامههای تولیدی خود توجه میکنند و تمرکزشان به صورت سوداگرانه به مسائل مادی معطوف است. در واقع در شبکه نمایش خانگی هدف فرهنگسازی یا تقویت عناصر فرهنگی مستحسن نیست، بلکه کسب درآمد است که تولیدکنندگان و سرمایهگذاران را به این سوق میدهد که در شبکه نمایش خانگی حضور فعال داشته باشند. بخش اعظمی از تولیدکنندگان در شبکه نمایش خانگی برنامههایی با هدف کسب و کار تولید میکنند که هیچ تناسبی با فرهنگ و مناسبات اجتماعی جامعه ما ندارد و گاه با اقبال سطحی ناشی از تبلیغات حجیم و انبوه نیز روبهرو میشوند. به عبارت صریح آنکه به جای توجه به قابلیتها و خلاقیتها و طرح موضوعات اساسی جامعه، رقابت کورکورانه و سوداگرانهای بین سازندگان برنامههای شبکه نمایش خانگی در گرفته است که طی آن این تولیدکنندگان دست به تولید نعل به نعل از روی برنامههای دست چندم خارجی میزنند. در واقع علاوه بر اینکه در این مدل تولید، راه بر خلاقیت تولیدکنندگان داخلی بسته شده، آثاری تولید می شود که از توجه به جامعه مخاطب خالی است. در چنین شرایطی مخاطب با تولیداتی مواجه است که به هیچ وجه با اوضاع زندگی او و حالات مختلف روحی و نیازهایش تناسبی ندارد. بهویژه بخش اعظمی از این تولیدات تحت تاثیر تولیدات شبکههای ترکی است که در فرآیند کپیسازی به دست آمدهاند. این اتفاق موجب میشود فرهنگ جامعه توسط عوامل داخلی مورد تهاجم جدی قرار گیرد و لطمه های اساسی و جبران ناپذیری به آن وارد آید. جامعهای که تولیدات رسانهای آن بازتاب دهنده نیازهای کشورهای دیگر باشد و این تولیدات هیچ سنخیتی با نیازهای مردم جامعهاش نداشته باشد، لاجرم بعد از مدتی با دگردیسی فرهنگی روبهرو خواهد شد و آنچه در فرهنگ آن ارزش محسوب میشود توسط فرهنگ کشورهای دیگر استحاله میگردد. بنابراین شبکه نمایش خانگی که میتواند عرصه رقابتهای سالم و هدفمند با عنایت به نیاز و تقاضای مخاطب باشد، به صحنهای برای رقابتهای تجاری تبدیل خواهد شد. این شبکه میتوانست دوشادوش تلویزیون بازتابدهنده مسائل و مشکلات جدی جامعه باشد و در اهتزاز پرچم فرهنگی کشور نقشآفرینی کند. اما با هجوم تهیهکنندگانی با اهداف تجاری و بعضا سیاسی به شبکه نمایش خانگی، بیشتر شاهد بازار مکارهای هستیم که نمیتوان از آن توقع یاری رسانی در حوزه فرهنگسازی داشت.شاید تولیدات اینچنینی که در واقع کپی دست چندم نمونههای خارجی هستند، در جامعه به توفیق و اقبال نسبی نیز دست یابند، اما باید دانست توفیق نسبی چنین آثاری هم محصول نیاز مخاطب نیست و اقبال کاذبی که در این فضا به دست می آید، لزوما انعکاسدهنده توفیق اثر تولید شده نیست و چیزی از ضعف محتوا و کپی بودن اثر موردنظر نخواهد کاست.
تیتر خبرها