چرا امروزه كمتر كسی از دیدن كسوف میترسد؟
شناخت عالمانه، كلید غلبه بر ترس و ناآگاهی
علی عمانی انجمن اخترشناسی شیراز
در طول تاریخ، رخدادهای طبیعی شگفتانگیزی همچون خورشیدگرفتگی بارها روی داده است و همواره ذهن كنجكاو انسان، نسبت به چرایی و چگونگی وقوع آنها را به خود جلب كرده است. در تمدنهای باستانی، همواره مشاهده این رخدادها بهدلیل نبود آگاهی از فرآیند آن مایه ترس و ایجاد ذهنیتهای مختلفی میشد كه ردپای خرافی آنها را در برخی فرهنگهای امروزی نیز میتوان دید. هنوز افرادی هستند كه از دیدن اشیای نورانی در آسمان یا مشاهده رویدادهایی كه برای ماه و خورشید در آسمان روی میدهد، نگران میشوند.
وقوع رویدادهای ناشناخته اساسا عجیب و وهمانگیز جلوه میكند. كودك خردسالی را تصور كنید كه اولین بار مقابل یك آینه قرار میگیرد و خودش را میبیند؛ او به مرور متوجه تكرار حركات خودش در تصویر آینه میشود و احتمالا ابتدا از دیدن تصویر خودش بترسد! او چیزی ناشناخته را دیده و دلیل ترس او نداشتن شناخت كافی از ساختار آینه، نور و بازتاب نور در آینه است. بزرگسالان دچار چنین ترسی نمیشوند زیرا بارها از كودكی مقابل آینه ایستادهاند و شناختی ولو مختصر نسبت به سازوكار آینه دارند. اما كماكان دیدن شیء نورانی در آسمان میتواند رعبآور و شگفتانگیز باشد. زیرا شناخت همان فرد بزرگسال از شیء نورانی ناشناس در حد و اندازه شناخت كودك از آینه است.
وقوع بلایای طبیعی، كسوف و خسوف و ظهور دنبالهدارها در آسمان یا حتی وقوع تصادفی دو رویداد همزمان و ارتباط دادن آنها به نحسی ایام، معمولترین واكنش انسانها نسبت به پدیدههای كمتر شناخته شده است. در گذشته، در برخی تمدنهای باستانی همچون چین، روم و مصر، كاهش ناگهانی نور خورشید را نشانهای از خشم طبیعت یا قهر خدایان میپنداشتند و وقوع خورشیدگرفتگی را نشانهای شوم از آینده میدانستند. جالب است بدانید بیشتر اوقات، مروجان چنین تصوراتی از پدیدههای عجیب و كمتر شناختهشدهای همچون كسوف بهرهبرداری و از صاحبان قدرت یا عموم مردم اخاذی غیرمستقیم میكردند؛ با این ادعا كه میتوانند خشم خدایانی را كه در میانه روز آفتاب را تاریك كردهاند فروبنشانند!
رمز پیروزی بر خرافات
آنچه موجب عبور بشر از چنین عصری شد، پیشرفت در منطق و خردورزی و توسعه فناوری و ابزارهای گوناگونی بود كه با تكیه بر محاسبات ریاضی و فیزیك ساخته شده بود. اینها امكان گردآوری شواهد و انجام محاسبات دقیق در مسیر غلبه بر ناآگاهیها را به بشر میداد. براساس اسناد تاریخی بهجا مانده، اكنون میدانیم قریب به 2700 سال پیش و از دوران آشوریها و بابلیهای بینالنهرین بود كه اخترشناسان توانستند مدلی را برای پیشبینی گرفتهای خورشید و ماه طراحی و زمانهای وقوع رخدادهای كسوف و خسوف را با دقتی قابلقبول پیشبینی كند.
با تكیه بر روش علمی حالا میدانیم اتفاقی كه در زمان خورشیدگرفتگی رخ میدهد، ناشی از همراستایی مراكز سه كره خورشید و ماه و زمین است. به این ترتیب در زمان وقوع خورشیدگرفتگی، از دید ناظران ساكن در بخشهایی از زمین، ماه در مقابل قرص خورشید قرار میگیرد و برای دقایقی تمام یا بخشی از قرص خورشید را میپوشاند. این اتفاق مانع رسیدن نور خورشید به زمین شده و سبب تاریك شدن آسمان در میانه روز برای دقایق یا ثانیههایی میشود. همین آگاهی از یك پدیده باعث شده است امروزه ترس ناشی از تماشای گرفتهای ماه و خورشید جایش را به فرصتی بكر برای توسعه گردشگری بدهد. با این حال همیشه افرادی بودهاند و هستند كه وقوع هر رویدادی در طبیعت را به پدیدهها و رویدادهای آزمونناپذیر گره میزنند. كلید نجات ما و نسلهای بعدی برای در پیشگرفتن سبك زندگی عالمانه، تكیه بر آموزش اصولی و صحیح در مدارس و بهرهگیری از توانمندی رسانهها در جهت ترویج علم و آشناسازی عمومی با مختصات شبهعلم و خرافات بیاساس است.