نسخه Pdf

سرمایه ناپیدا

شبكه‌های اجتماعی چطور درآمدزایی می‌كنند؟

سرمایه ناپیدا

دیگر به‌سختی می‌توان كسی را پیدا كرد كه از گوشی‌های هوشمند استفاده كند، اما كاربر یك یا چند شبكه اجتماعی نباشد. درواقع زندگی ما آن‌قدر با این پلتفرم‌های گسترده و پیچیده درهم‌تنیده كه تصور زندگی بدون آنها تقریبا ممكن نیست، اما با خود فكر كرده‌اید سرمایه هنگفت لازم برای فعالیت این سازمان‌های عریض و طویل از كجا تامین می‌شود و شركت‌هایی مثل فیس‌بوك، گوگل یا توییتر چطور زیرساخت‌های لازم برای پشتیبانی از میلیاردها كاربر را تامین می‌كنند و آنها را فعال نگه می‌دارند؟ هزینه‌های گزاف ارائه چنین خدماتی آن ‌هم به‌صورت رایگان از كجا فراهم می‌شود و در یك كلام شبكه‌های اجتماعی چطور پول در می‌آورند؟ اگر دوست دارید بدانید این شگفتی‌های دنیای مدرن چطور درآمدزایی می‌كنند و قادرند تنها از حضور میلیون‌ها كاربر سودهای میلیاردی كسب كنند، این گزارش را تا انتها دنبال كنید.

خشایار مریدپور / روزنامه‌نگار فناوری

سرمایه‌گذاری خطرپذیر
سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا Venture Capital روشی است كه بسیاری از استارت‌آپ‌ها، فعالیت‌شان را با آن شروع می‌كنند و شامل حمایت مالی از پروژه‌های احتمالا آینده‌دار و سهیم شدن در سود نهایی می‌شود. سایت‌هایی مثل فیس‌بوك، توییتر و امثالهم صدها میلیون دلار از سرمایه‌گذاری‌ پرخطر مالی یا فنی در استارت‌آپ‌های آینده‌دار (معمولا در ازای دریافت مقدار مشخصی از سهام شركت) در طول عمر خود به‌دست آورده‌اند كه برخی از آنها به یكی از منابع اصلی درآمدی شركت نیز تبدیل شده‌اند. همچنین در بسیاری از مواقع این استارت‌آپ‌ها، فناوری‌های جالبی توسعه می‌دهند كه بعدها در دیگر محصولات شركت سرمایه‌گذار به‌كار گرفته می‌شود. البته شركت‌های موفق و بزرگ فعلی، سرمایه‌گذاری‌های درست و به‌موقع داشته‌اند و برای نمونه مثل یاهو پیشنهاد خرید گوگل به ‌مبلغ یك میلیون دلار را رد نمی‌كنند! بسیاری از نام‌های بزرگ قدیم دنیای فناوری به ‌دلیل سرمایه‌گذاری‌های نادرست یا استفاده نكردن از موقعیت‌ها اكنون فراموش‌ شده‌اند. 

نمایش تبلیغات
این شاید علنی‌ترین فعالیت درآمدزای شبكه‌های اجتماعی باشد و اصلی‌ترین منبع درآمد آنها نیز به‌شمار می‌رود. درواقع می‌توان گفت دلیل اصلی طراحی اعتیادآور رابط كاربری و فضای بسیاری از این شبكه‌های اجتماعی، افزایش زمان متوسط فعالیت كاربران و نمایش تبلیغات بیشتر است. این روزها تقریبا در هر سایت یا سرویس عمده اینترنتی مورد بمباران دائمی تبلیغات مختلف از توییت‌های اسپانسردار تا ویدئوهای تبلیغاتی اینستاگرامی و تبلیغات هوشمند فیس‌بوك قرار می‌گیرید. اگر این نكته را درنظر بگیرید كه سایتی مثل فیس‌بوك ماهانه 6/2 میلیارد كاربر فعال دارد، متوجه حجم فعالیت‌ها و گستره وسیع پوشش تبلیغاتی آنها خواهید شد.  سایت‌ها و اپلیكیشن‌هایی كه در رده شبكه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند از شركت‌ها و تولیدكنندگان مبالغ عظیمی برای نمایش تبلیغات دریافت می‌كنند كه با توجه به گستردگی جامعه مخاطبان و ابزارهای هوشمندی كه برای نمایش موثر تبلیغات دراختیار دارند (و همگی برپایه اطلاعات خود شما بنا شده‌اند) جای تعجب ندارد. برای مثال مشتری می‌تواند انتخاب كند تبلیغ شركت یا محصول موردنظر برای مدت بیشتری نمایش داده شود یا به‌صورت هوشمند برای كسانی كه الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی معمولا به‌درستی مخاطب مناسب برای آن تبلیغات درنظر گرفته‌، نمایش داده شود. یك نكته مهم و اساسی، حفظ توازن بین محتوای جذاب و تبلیغات است، چراكه تبلیغات گسترده می‌تواند تاثیر معكوس داشته باشد و حتی سرویس محبوبی مثل MySpace را به‌زیر بكشد. 

عضویت
تمام شبكه‌های اجتماعی به‌ كاربران اجازه می‌دهند به‌طور رایگان از خدمات آنها استفاده كنند، اما برخی از آنها در ازای دریافت مبلغ مشخصی به‌عنوان حق عضویت، برای جذب مشتری و ترغیب كاربران به پرداخت این هزینه قابلیت‌های دیگری را هم در اختیار كاربران پولی قرار می‌دهند. برای مثال در سایت Reddit داشتن عضویت ویژه به‌معنی دسترسی به نسخه بدون تبلیغات سایت، دسترسی به انجمن‌های خاص، دریافت نشان در پروفایل كاربری و بسیاری مزایای كوچك دیگر است. یا در شبكه LinkedIn كه مختص ایجاد ارتباطات شغلی است و برای كاریابی به‌كار می‌رود، با خرید عضویت می‌توانید به دوره‌های آموزشی، اطلاعات تكمیلی درباره مراجعان به حساب كاربری و قابلیت ارسال پیام به كارفرمایان دسترسی پیدا كنید. بیشتر كاربران این عضویت‌ها را خریداری نمی‌كنند و به‌همین دلیل هم حساب كاربری پایه رایگان است، اما تعداد كاربرانی كه به استفاده از مزایای عضویت پولی علاقه دارند آن‌قدر هست كه یك منبع درآمدی برای این شركت‌ها به‌شمار برود. 

اطلاعات كاربران
یكی دیگر از منابع اصلی درآمد شبكه‌های اجتماعی كه خیلی حرفی از آن زده نمی‌شود، گردآوری و فروش بزرگ‌داده‌های به‌دست آمده از كاربران است. البته این نوع اطلاعات همواره با اما و اگرهای فراوان و پرسش‌های اخلاقی متعدد همراه بوده‌اند و در سال‌های اخیر مثلا شاهد زیر ذره‌بین رفتن فیس‌بوك به‌دلیل استفاده احتمالی نادرست از اطلاعات شخصی میلیاردها كاربرش بودیم. البته نكته مهمی كه باید به‌خاطر داشته باشید این است كه گوگل، فیس‌بوك یا توییتر این اطلاعات را به‌همراه مشخصات فردی كاربران به كسی واگذار نمی‌كند. بلكه با استفاده از فناوری‌های مختلف از جمله هوش مصنوعی، این اطلاعات غیرشخصی‌سازی‌ شده و تنها الگوهای رفتاری كاربران در مقیاس بزرگ را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهند. برای مثال بیشتر از 13درصد از درآمد توییتر از فروش دسترسی پیشرفته به API این سایت است كه قابلیت مشاهده تمام توییت‌های یك موضوع، نمونه‌برداری و تحلیل آنها را به مشتری می‌دهد. فیس‌بوك نیز سال گذشته در ماجرای درز اطلاعات كاربران به یك موسسه داده‌پردازی انتخاباتی برای مدت‌ها در مركز خبرها بود و با موجی از واكنش منفی كاربران و متخصصان مواجه شد و گفت این كار را عمدا انجام نداده است! شركت‌های بزرگ در این رده تمایلی به دادن اطلاعات خام به دیگران ندارند و تنها با دسته‌بندی كاربران براساس رفتارشان در آن شبكه اجتماعی، آنها را در گروه‌های مختلفی دسته‌بندی كرده و امكان نمایش تبلیغات به‌خصوص برای این دسته‌بندی‌ها را به‌ مشتریان خود می‌فروشند. 

ایجاد تنوع
شبكه‌های اجتماعی وقتی از حد مشخصی بزرگ‌تر می‌شوند، شروع به ایجاد تنوع در درآمدهای خود می‌كنند. 
برای آن ‌دسته از شركت‌ها كه توانایی مالی كافی داشته باشند، خرید شركت‌های موفق دیگر یكی از معمول‌ترین این روش‌هاست و بهترین نمونه این كار هم فیس‌بوك است كه با خریدهایی مثل اینستاگرام، واتس‌اپ و شركت واقعیت مجازی اوكولوس هم تنوع قابل ملاحظه‌ای به درآمدهای خود داده و هم قادر به رقابت در چند حوزه كلیدی فناوری با دیگر رقبا شده است. 
ضمیمه نوجوانه
تیتر خبرها