امارات با پرتاب مدارگرد به بهشت می‌رود؟!

امارات با پرتاب مدارگرد به بهشت می‌رود؟!


واكنش‌های جامعه ایرانی نسبت به شنیدن خبرهای پیشرفت همسایه جنوبی خود تأمل‌برانگیز است. مثلا شنیدن جملاتی مانند «از زمان شكل‌گیری كشور امارات متحده عربی كمتر از نیم‌قرن می‌گذرد.» یا «این كشور كوچك حاشیه جنوبی خلیج‌فارس» از رایج‌ترین واكنش‌هایی است كه بسیاری از كاربران فضای مجازی نسبت به شنیدن خبرهایی نظیر ساخت بلندترین برج جهان در دبی یا رونمایی از طرح‌های فناورانه در شهر مصدر در این كشور نشان می‌دهند. غالبا منظور این است كه نباید گول این كارهای ظاهری را بخوریم و «ریشه ‌داشتن» مهم‌تر از «پولدار بودن» است. برخی دیگر هم با شنیدن این خبرها سر تكان می‌دهند كه دبی كجاست و ما كجاییم!
اینجا قصدی برای بزرگنمایی یا كوچك‌نمایی تلاش همسایه جنوبی در مسیر توسعه دانش و فناوری ندارم و واقع‌بینی را مسیر مناسب‌تری می‌بینم. امارات به لطف برخورداری از منابع سرشار نفتی در سال‌های اخیر گاهی در مسیر توسعه فناوری میانبر زده و از ایستگاه آخر وارد مسیر شده است. فعلا آنها مسیری در توسعه را در پیش گرفته‌اند كه بسیاری از پیشروترین‌های فناوری در جهان را تشنه همكاری با خود كرده‌اند. شكی نیست كه بودجه‌های هنگفت برای تحقیق و توسعه، هر شركتی را وسوسه همكاری با این كشور می‌كند. اماراتی‌های می‌گویند خودشان چرخ را از اول اختراع نمی‌كنند؛ چرخ را می‌خرند و بعد آن را با مشاركت صاحبان فناوری، «تحت مدیریت خودشان» و «با مشاركت جوانان عرب» توسعه می‌دهند. این‌كه چه سهمی از این مدیریت نصیب آنها می‌شود و آنچه از آن به عنوان مشاركت یاد می‌شود، دقیقا چیست، قطعا موضوع جالبی برای بحث است. با این حال برخی صاحب‌نظران شیوه امارات و قطر و دیگر شیخ‌نشین‌های حاشیه جنوب خلیج‌فارس را ستایش می‌كنند و می‌گویند این كشورها مسیری در توسعه را در پیش گرفته‌اند كه می‌تواند در آینده شیوه‌ای نو و مثال‌زدنی برای توسعه فناوری در جهان باشد.
اما بسیاری از صاحب‌نظران نیز به‌ویژه در ایران به این شیوه نقدهای فراوانی وارد می‌دانند و با آوردن مثال‌هایی از روند توسعه در كشورهای پیشرفته آسیایی معتقدند یك ملت این‌گونه صاحب فناوری نمی‌شود و وقتی منابع نفتی‌شان به پایان برسد باید دید آیا كسی حاضر است با این كشورها همكاری كند؟!
در این میان زاویه دید دیگری را نیز می‌توان مدنظر داشت؛ این‌كه الگوی توسعه كشورها همیشه شبیه هم نیست؛ نسخه توسعه در مالزی و سنگاپور، با مسیری كه ژاپن درپیش گرفت تفاوت‌هایی دارد. چنان كه سیاست‌های توسعه فناوری در كره‌جنوبی و چین و هندوستان نیز با وجود شباهت‌ها، تفاوت‌های قابل‌توجهی با هم دارند.
مسیری كه ما در ایران برای توسعه دانش و فناوری درپیش گرفته‌ایم نیز مسلما با تاثیر‌گرفتن از مؤلفه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی با راه و روش اماراتی‌ها قطعا متفاوت است. جامعه ایرانی مختصات خاص خود را دارد و در سبک زندگی اولویت‌هایی چندان شبیه به مردم امارات ندارد. ترجمان همین موارد را نیز در تفاوت سیاست‌های كلان توسعه دانش و فناوری در این دو كشور، می‌توان ردیابی كرد. آنچه اكنون در مسیر توسعه دانش فضایی در ایران مدنظر است، رفع نیازهای اصلی كشور از مسیر توسعه فناوری‌های زیرساختی و توسعه ماهواره‌ها و ماهواره‌برهاست؛ ابزارهایی كه باتوجه به شرایط بین‌المللی فعلی برای حفظ خدمات‌دهی در بخش‌های ارتباطی، رادیو و تلویزیونی، مدیریتی، دفاعی و... كاربردهای بسیار وسیعی دارد. با این حال باید با چشمانی باز تحولات فضایی کشورهای اطراف را زیر نظر داشته و توجه باشیم اكنون جز ایالات متحده و روسیه، به‌عنوان دو رقیب سنتی در تحقیقات فضایی و رسیدن به ماه و سیاره‌های دیگر، کشورهای آسیایی نظیر چین، ژاپن، هند و حتی امارات برنامه‌هایی برای رسیدن به مریخ و توسعه فناوری‌هایی را كه در این مسیر به دست می‌آید در دست اقدام دارند. وقت آن رسیده كه با سیاست کلان نگاه به شرق،  برنامه همكاری بلندمدت  در حوزه کاوش‌های فضایی  با كشورهای صاحب فناوری فضایی در آسیا را تدوین كنیم.