دوربرگردانی برای‌ زندگی

پویش مردمی «دوربرگردون» قرار است جاده‌های خطرساز کشور را بازسازی و اصلاح کند

دوربرگردانی برای‌ زندگی

چند ماهی می‌شود که اخبار آمار فوتی‌های ویروس کرونا، جای آمار تصادفات و کشته‌شده‌ها در حوادث جاده‌ای را در رسانه‌ها گرفته‌است؛ آماری که شاید این‌روزها کمتر دیده و شنیده شود اما همچنان وجود دارد. آمار می‌گوید که حوادث ترافیکی سالانه 18 هزار کشته، 350 هزار مجروح و 45 هزار قطع نخاعی به جامعه تحمیل می‌کند؛ عدد و رقم‌های وحشتناکی که تلنگر ایده اصلاح رفتار ترافیکی و از آن مهم‌تر، اصلاح و بازسازی جاده‌های خطرساز و خطرناک کشور را در قالب یک پویش مردمی به نام «دوربرگردون» شکل داده‌است؛ ایده‌ای که طی چند سال پخته شد، در مسیر افتاد، آدم‌های مختلفی را با خودش همراه کرد، به برنامه تلویزیونی و بعد پویش مردمی تبدیل شد و مانند یک گلوله برفی در مسیر، بزرگ و بزرگ‌تر شد و حالا به روزهای اجرایی شدنش رسیده‌است.

یکی از مشارکت‌کنندگان در این پویش از ناهمواری جاده‌های بیدسرخ می‌گوید: «بخشی از مسیر صحنه به کنگاور مخصوصا قسمت بیدسرخ را قیرپاشی کرده‌ و بعد بی‌خیالش شده‌اند و همین قیرپاشی باعث تصادفات زیادی می‌شود.» یکی دیگر از بلوار اصلی شهر جدید هشتگرد و جدول‌هایی که عامل تصادف بسیاری از خودروها هستند می‌گوید. آن‌یکی عکس کامیون چپ‌شده‌ای را فرستاده و از دوربرگردان کرمانشاه، در نزدیکی کارخانه سیمان بیستون کیلومتر 15، شکایت دارد که بدون علائم و سرعت‌گیر است و سالانه بیشتر از 200 تصادف و 30 کشته از آن گزارش می‌شود. مرد میانسالی هم از نداشتن روشنایی در کمربندی شهرشان می‌گوید که چند شب پیش یک موتوری در حال عبور از این کمربندی به دلیل نداشتن دید کافی از پشت به یک خودروی سواری پراید زده‌بود. همه‌ این‌ها پیام‌هایی است که در گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پویش دوربرگردون رد و بدل شده‌است؛ پیام‌هایی که در همه آنها یک ویژگی مشترک به چشم می‌خورد و آن هم کوچک بودن مشکلاتی است که باعث رخ‌دادن حوادث بزرگ می‌شود. سلیم ثنایی، ایده‌پرداز این پویش به همراه عبدا... روا، مجری نام‌آشنای تلویزیون به‌طور مشترک تهیه‌کنندگی یک برنامه‌تلویزیونی به همین نام را برعهده دارند. ثنایی که سال‌ها کارشناس‌عالی تصادفات پلیس بوده از دغدغه‌های همیشگی‌اش برای کم‌کردن حوادث و کشته‌شدگان جاده‌ای می‌گوید: «همیشه به این فکر می‌کردم چطور باید حوادث جاده‌ای را کاهش بدهیم؟ می‌دانستم که برای پیداکردن علت تصادفات، باید قبل و بعد تصادف را بررسی کنیم و این علت‌ها و رفع آنها به یک فرهنگ‌سازی در ابعاد گسترده نیاز دارد. همین باعث شد که پویش مردمی دوربرگردون شکل بگیرد؛ پویشی که در روزهای اول فقط یک ایده به قصد اصلاح و فرهنگ‌سازی برای کمترکردن آمار کشته‌شدگان و مجروحان جاده‌های بین شهری بود اما کم‌کم بزرگ شد.» و امروز نشانه‌هایش را در جاده‌های کشور می‌بینیم. فرهنگ‌سازی رانندگی و اصلاح رفتار ترافیکی و در نهایت اقدام عملی برای اصلاح نقاط حادثه‌خیز همه آن چیزی بود که در این پویش به شکل جدی به آن پرداخته شده‌است، اما موضوع اصلاح رفتار ترافیکی آدم‌ها و بازسازی جاده‌ها با یک روز و دو روز و یک ماه و دو‌ماه راه نمی‌افتد و نیاز به یک زمان طولانی‌مدت در چند سالی متوالی دارد تا به نتیجه برسد. راهی که متولیان و اعضای پویش دوربرگردون در آن افتاده‌ و پایشان را فراتر از شکایت و گله و اعتراض گذاشته‌اند، آستین‌هایشان را بالا زده‌ و به دل ماجرا رفته‌اند؛ ماجرایی که هرچه بیشتر داخل آن می‌روی، نه‌تنها تمام نمی‌شود که وسیع‌تر هم می‌شود.
جمعی که جمع است
در طول سال‌های اخیر، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی قدرت خودشان را به رخ همه کشیده‌اند. حالا دیگر همه می‌دانند رسانه این قدرت را دارد که موضوعی را مطرح کند و پیگیر آن بماند؛ کاری که در دوربرگردون به خوبی انجام شده و همین پیگیری‌های مردمی باعث نتیجه‌بخشی آن شده و مردم نسبت به حق خود و حق سلامت و امنیت‌شان حساس شده‌اند. حالا دیگر مردم فقط از این جاده‌ها با غر و عصبانیت رد نمی‌شوند؛ خودشان را مسؤول می‌دانند، عکس می‌گیرند و خبر پستی و بلندی‌ها و خطرناک‌بودنش را به گوش همه می‌رسانند و منتظر می‌مانند؛ منتظر آن‌روز که خودروهای بسیج و وزارت راه را در آن نقطه ببینند.
حالا پویش به روزهای خوبش رسیده‌است؛ وزارت راه و ترابری، بسیج، پلیس راهور، بیمه مرکزی، صندوق تامین خسارت‌های بدنی، اورژانس، هلال‌احمر و... همه پای کار آمده‌اند تا هدف اصلاح این جاده‌های مرگبار به نتیجه برسد. در این میان، مردم هم با اطلاع‌رسانی و عکس و فیلم‌هایشان، فهرست این نقاط حادثه‌خیز را روز به روز پر و پیمان‌تر و البته کامل‌تر می‌کنند تا جاده‌ای، راهی، خطری در نقطه‌ای دور نادیده گرفته نشود. بعد از آن متولیان پویش یک نقطه را انتخاب می‌کنند و با سازمان‌های مختلف وارد موضوع می‌شوند؛ وزارت راه و ترابری تجهیزات اصلاحی می‌دهد، بسیج نیروی انسانی این پویش را تامین می‌کند، پلیس راه هم در الزامات قانونی این حرکت قدم برداشته‌است و بقیه‌اش را هم مردم و خیرین و مهمانان برنامه تلویزیونی دوربرگردون از جمله حمید استیلی، علیرضا خمسه، امیر تاجیک و آرش برهانی بر عهده گرفته‌اند تا جایی نماند که به خاطر کم و کسری کوچکی از بودجه و منابع مالی، همان‌طور و پر از ایراد و اشکال‌های جزئی بماند. حالا حتی خبرهای خوبی از سوی نمایندگان مجلس هم به گوش می‌رسد که قرار است به این موضوع ورود پیدا کنند؛ آنقدر که دیگر پویش دوربرگردون تبدیل به یک حرکت فراسازمانی شده و همه آن را به عنوان یک حرکت ملی می‌شناسند.
حرف‌هایی که عملی شد
خوبی‌اش این است که همه‌چیز در حد حرف و شعار باقی نمانده‌است: «ما از کرمان شروع کردیم و همین حالا، نیروهایمان در سه نقطه از جاده‌های حادثه‌خیز روستاهای کرمان مشغول کار هستند.» مثلا یکی از نقاط، جاده‌ای در یکی از روستاهای کرمان است که در یک طرف مناطق مسکونی و در طرف دیگر، مناطق آموزشی اهالی روستا واقع شده و برای عبور و مرور در این مسیر، حوادث دلخراشی رخ داده‌است. ثنایی از به نتیجه رسیدن اصلاح آن می‌گوید: «این جاده پل زیرگذری با شرایط بسیار بدی داشت و به محل جمع‌آوری زباله تبدیل شده‌بود؛ در صورتی که به کمی رسیدگی نیاز داشت که این مشکل بزرگ حل شود.» حالا زباله‌های زیر پل به جای دیگری انتقال یافته، آسفالت سبکی انجام شده، روشنایی کار گذاشته شده تا بچه‌ها برای عبور از زیر پل ترسی نداشته‌باشند و یک تهویه هوا هم پل زیرگذر را به محلی قابل عبور و مرور تبدیل کرده‌است؛ آنقدر که دیگر آن جاده حادثه‌خیز نیست. اما مهم‌تر از آن، واکنش اهالی منطقه است: «آنها که از دور تماشایمان می‌کنند و دعای خیر و حال خوبشان، جزو ارکان اصلی کار هر روزه‌است.» مهدی صالح‌پور، مدیر محتوای پویش و برنامه دوربرگردون درباره همین واکنش‌ها می‌گوید: «بیشتر مردم و ساکنان معتقدند این راه‌ها و جاده‌ها، نیازی به هزینه و تجهیزات اساسی ندارند و اصلاح نشدن آنها بیشتر از هرچیز به اختلاف سازمان‌ها و ارگان‌ها و نهادهای مختلف برمی‌گردد. مردم می‌گویند این‌که شما همت کرده‌ و آمده‌اید و آن را درست می‌کنید، اول امنیت جانی مردم شهر و بعد هم آبروی شهرمان را خریده‌اید.» البته قرار نیست انگشت اتهام به سمت کسی برود؛ یعنی بر خلاف‌همیشه که همه‌چیز گردن کم‌کاری‌های مسؤولان می‌افتد، اینجا این‌طور نیست. سلیم ثنایی در این‌باره مثال می‌زند:«همین هفته‌پیش تصادف منجر به فوتی در یکی از جاده‌ها رخ داد. چهار ساعت قبل از حادثه، جاده گاردریل داشته اما کمی بعد بخشی از آن که به خوبی داخل زمین نرفته بود، دزدیده می‌شود و در همین فاصله که دوباره آن را سر جایش بگذارند، این اتفاق رخ می‌دهد.» و این تنها یک نمونه از این دست اتفاق‌هاست؛ اتفاق‌هایی که بر سر دیگر علائم رانندگی و چراغ‌ها و ... هم آمده‌است.


1585 نقطه حادثه خیز!
 آمار پلیس راه می‌گوید بیشتر از 3400 نقطه حادثه خیز در جاده‌های کشور وجود دارد. «باید تعداد کشته‌شدگان را حتی به اندازه یک درصد، حتی یک نفر کاهش می‌دادیم.» این را آقای ثنایی می‌گوید که 1585 نقطه از فهرست جامع پلیس‌راه، هلال‌احمر، اورژانس و وزارت راه  را شناسایی کردند؛ 1585 نقطه‌ای که با تعریف معنای عبارت نقطه حادثه‌خیز، یعنی در حداقلی‌ترین حالت ممکن، ماهی سه تصادف منجر به فوت در آن رخ می‌دهد اما مردم همچنان آنجا را جدی نمی‌گیرند: «شاید اگر یک نفر آن نقطه را بیشتر بشناسد، پایش را بیشتر روی پدال ترمز فشار دهد، فرمان را محکم‌تر بچسبد و دقتش به جاده را بیشتر از همیشه ‌کند.» اما قرار نیست همه‌چیز کن‌فیکون شود و قرار نیست، برای جاده‌ای پل‌روگذر زده شده یا حتی جاده‌ای تعریض شود که به هوای سنگ بزرگ، بهانه نزدن وجود داشته‌باشد؛ قرار است کارهایی انجام شود که در کوتاه‌ترین زمان ممکن می‌تواند آن جاده را از فهرست نقاط حادثه‌خیز خارج کند. قرار است نوری بیشتر شود، تابلویی اضافه شود، خط‌کشی‌ها پررنگ‌تر شود، گاردریلی سفت شود؛ مسائلی که با یک چراغ و یک سطل رنگ و کمی خاک هم انجام می‌شود. آن‌وقت راننده با حجمی از علائم روبه‌رو می‌شود که یادش می‌افتد بیشتر باید حواسش را جمع کند. این‌طور که معلوم است، زمان زیادی بابت شناسایی نقاط حادثه‌خیز صرف شده و اورژانس، پلیس و وزارت راه، هرکدام فهرست‌های جداگانه و متفاوتی داشته‌اند که هرکسی از نگاه و معیارهای خودش به آن نقطه نگاه کرده‌بود و بر سر این‌که کدام مهم‌تر است و باید در اولویت قرار بگیرد، اختلاف‌نظر وجود داشته‌است؛ اختلاف سلیقه‌ای که در پویش دوربرگردون نادیده گرفته شد و همه این نقاط با هر نگاه و دید و زاویه‌ای، در فهرست انتظار برای اصلاح قرار گرفته‌است. حالا این فهرست هر روز بیشتر می‌شود و به تعداد آدم‌های اضافه‌شده بر این پویش تعداد جاده‌های معرفی شده از طرف مردم و ساکنین هم بالا می‌رود.