اصلاح رفتار به موازات اصلاح جاده
تعداد نقاط حادثهخیز در کشور کم نیست؛ جادهها و مسیرهایی که مشکلات مهندسی دارند، پیچهای تندی دارند، پلروگذر و جاده کنارگذر نیاز دارند و ... مسائلی شبیه اینها که باعث رخ دادن اتفاقات ناخوشایندی میشود؛ اما واقعیت این است که رفع آنها نیازمند صرف زمان و هزینه زیادی است.
برای همین، اینکه با انجام اقدامات کوچکی مثل نصب تابلو و چراغ و علائم هشدار، خطرآفرین بودن آن را بیشتر از همیشه به راننده هشدار بدهیم هم در این برهه زمانی فکر خوبی است.
در واقع اگرچه نمیشود خیلی زود و در مدت کوتاهی، پل روگذر نصب کرد، اما میشود هشدار عبور عابر پیاده را به راننده بدهیم تا حواسش را جمع کند و احتمال خطر بدهد. اما آنچه در این میان بسیار مهم است و نباید نادیده گرفته شود، این است که به موازات اصلاح جادهها، رفتارهای رانندگی مردم را هم اصلاح کنیم.
باید بتوانیم این فرهنگ را در مردم جا بیندازیم که راننده بتواند موقعیت خطرناک را تشخیص بدهد، احتیاط کند، با کم کردن سرعت، حق مردم را رعایت کند و بین چنین موقعیتهایی با موقعیتهای عادی تفاوتهای بسیار زیادی قائل شود.
ماجرا این است که هر قدر هم که یک جاده را ایمن کنیم یا حتی درباره ایمنی ناکافی یک جاده به راننده هشدار بدهیم، اگر با راننده قانونگریزی روبهرو باشیم که رفتارهای پرخطرش همهجا ادامه دارد، طبیعتا اصلاح جاده چه در ابعاد کوچک و چه در ابعاد گسترده، نمیتواند
چارهساز باشد.
در واقع همین جادههایی که به اندازه کافی آگاهی به راننده میدهد، میتواند برای یک راننده قانونمند جاده ایمن و برای یک راننده قانونگریز، جادهای بسیار خطرناک و حادثهخیز باشد؛ در واقع گاهی این ما هستیم که به واسط رفتارهای ترافیکیمان، حادثهخیز بودن یا نبودن یک مسیر را تعیین میکنیم.
لذا جا افتادن درک خطر به واسطه فرهنگسازی در رسانهها میتواند نقشی موثر در نتیجهبخش بودن این مسیر داشتهباشد.
همینحالا، درک خطر ویروس کرونا توانستهاست رفتار دست ندادن را به طور اساسی در مردم به وجود بیاورد؛ پس چرا نتوانیم درک خطر جادهها را به مردم بدهیم تا فرهنگ درست رانندگی کردن و توجه به علائم و هشدارها، در مردم نهادینه شود؟
آنوقت است که همراهی توام اصلاح جادهها با رفتارهای صحیح رانندگی میتواند تعداد نقاط حادثهخیز را روز به روز کاهش
دهد.