نسخه Pdf

حكایتی از عشق و انتقام

حكایتی از عشق و انتقام

به بیان بسیاری شاهكار نسل قبل و یكی از بهترین بازی‌های تاریخ The Last of Us بود. داستان گذر دو نفر از یك سر آمریكا به سر دیگر با پای پیاده به این امید كه درمانی برای بیماری‌ای جهانگیر پیدا كنند. در طول این مسیر، رابطه‌ انسان‌ها، پیچیدگی‌های قصه و روایت در كنار اتمسفر سنگین و فضاسازی بازی تجربه‌ آن را به چیزی ماندنی و پاك نشدنی در حافظه همه ما تبدیل كرد. بعد از هفت سال، نسخه دوم بازی حدود یك ماه است كه منتشر شده و معجزه‌ای رخ داد و به لطف یكی از دوستان قسمت شد ما هم فرصت تجربه این بازی را داشته باشیم. The Last of Us: Part II از هر منظر بازی سنگین‌تری به نسبت نسخه قبلی است. اتمسفر بازی تیره‌تر و تعاملات انسان‌ها با هم پیچیده‌تر و چند لایه‌تر شده است. ایرادی كه بعضی‌ها به نسخه قبلی می‌گرفتند یعنی كمبود گیم‌پلی خالص، در این نسخه دیگر وجود ندارد و حالا عده‌ای اتفاقا صدای‌شان درآمده كه چرا داستان كمرنگ‌تر شده است! به هرحال این حرف‌ و حدیث‌ها سلیقه‌ای است و همیشه در مورد همه بازی‌های بزرگ وجود داشته، دارد و خواهد داشت. حرف ما این است كه The Last of Us: Part II هم می‌تواند شاهكار این نسل باشد، پس بیایید با هم نگاهی به آن داشته باشیم.

مجید رحمانی / طراح مرحله بازی

  كودكی از یاد رفته
داستان بازی، چهار سال پس از اتفاقات نسخه اول رقم می‌خورد، Ellie  دختر نوجوان نسخه قبل حالا به زن جوانی تبدیل شده،Joel  پیرتر و شكسته‌تر به نظر می‌رسد و دوستان و شخصیت‌های جدیدی اطراف كاراكترهای محبوب نسخه قبل حضور دارند. به نظر می‌رسد جوئل و اِلی جایگاه با ثباتی یافته‌اند و زندگی‌ای جدید در جریان است تا این‌كه یك روز در جریان یك گشت، اتفاقاتی رقم می‌خورد كه مسیر داستان را به كلی تغییر داده و ما را در ماجراجویی عجیب، شوكه‌كننده، عمیق و زیبای نسخه‌ جدید قرار می‌دهد. 
شخصیت اصلی بازی در این نسخه اِلی است، او دیگر از آن معصومیت و بی‌دفاعی كودكی نشانه‌ای ندارد، كاملا از پس خودش برمی‌آید و حتی خیلی جاها خشونت‌های بی‌پرده و زیادی مرتكب می‌شود.
در جریان داستان، شخصیت‌های جدیدی وارد دنیای The Last of Us  می‌شوند كه مهم‌ترین آنها Abby  نام دارد. نقش او در قصه، پیش‌زمینه داستانی‌اش و روندی كه داستان به وسیله او طی می‌كند چنان كوبنده، شاهكار، تاثیرگذار و عمیق است كه سرتان را باید گرفته و دور خانه بچرخید و به تمام آنچه بازی به شما نشان خواهد داد، فكر كنید. 
داستان بازی به‌طور كلی بسیار تاریك‌تر و سنگین‌تر از نسخه قبلی است، اما ظرافت و زیبایی كار سازندگان این است كه هر‌از‌گاهی در وسط اتمسفر سنگین بازی، مراحل یا فرصت‌هایی را پیش روی شما قرار می‌دهند كه از لحاظ روانی كمی، تنش خود را تخلیه كرده و از طرفی به دلیل كنتراست ایجاد شده در روند قصه، عمق فجایع و شرایطی را كه درگیرش می‌شوید، بهتر درك كنید.
  بقا، غریزه توجیه اخلاقیات!
گیم‌پلی بازی تا حد زیادی به نسخه اول وفادار‌است، فقط حجم و محتوای همه چیز در آن بیشتر و دقیق‌تر شده است. شما سه گروه دشمن اصلی دارید، دو گروه انسانی و یك گروه هم موجودات سابق و آشنای دنیای قبلی بازی. گیم‌پلی بازی اكشن ــ ماجرایی با تمركز بر مخفی‌كاری و بقا در محیط است، یعنی منابعی كه در اختیار دارید از بسته‌های سلامتی گرفته تا تفنگ‌ها و مهمات‌شان در محیط پراكنده هستند تا آنها یا مواد لازم برای ساخت‌شان را پیدا كنید. 
مراحل بازی به‌شدت گسترده‌تر و غیر‌خطی‌تر شده‌اند. هر كدام اغلب شامل چند معمای محیطی كوچك هستند و كلی هم نامه و نت و عناصر قصه‌گویی محیطی در بازی وجود دارد تا شما را بیشتر در دنیای بازی غرق كند. دراز كشیدن، مكانیك جدیدی است كه به بازی اضافه شده تا به‌راحتی بتوانید در میان چمن‌های بلند سیاتل از دست دشمنان مخفی شوید. زمان گیم‌پلی بخش‌های درگیری افزایش چشمگیری یافته و هوش مصنوعی هم‌تیمی‌ها و دشمنان نیز چنان عالی و بی‌نقص عمل می‌كند كه ترس از دشمنان را همان‌گونه كه كاراكترها ممكن است در چنان دنیایی داشته باشند، حس كنید. 
در كل The Last of Us: Part II  بدون شك یك شاهكار است كه شاید تنها خود ناتی‌داگ بتواند بعدا روی دست آن بزند. لحظات ناب گیم‌پلی، داستان و اتمسفر درگیركننده و تجربه‌ای كه بازی برایتان رقم می‌زند، كمتر بازی‌ای ایجاد می‌كند. تلاش كنید هر طور شده دست خود را به این بازی برسانید!