تیر خلاص به پیکر واپسین پراید!

دستخط واعظی که حدود 25 کلمه بر تن کم‌جان واپسین پراید نشست، دچار 8 ایراد سهمگین نگارشی است

تیر خلاص به پیکر واپسین پراید!

همیشه با ساز و کارهای زبانی متون اداری سر ناسازگاری داشته‌ام. از متن‌های تذکردهنده مدیران ساختمان‌ها و اعلان‌های صاحبان مشاغل حرصم گرفته و خواسته‌ام روبه‌روی هر یک از این متن‌ها که بر در و دیوار اینجا و آنجا نصب شده‌اند بایستم، خودکارم را از کیف در آورم و شروع کنم به ویرایش‌شان: «به یک خانم جهت صندوق نیازمندیم»؛ جهت صندوق، کدام سمتی است؛ راست یا چپ؟ «جناب آقای فلانی، ریاست محترم بهمان اداره»؛ ریاست؟! این (یعنی ریاست)، «کار»ی است که طرف انجام می‌دهد، خودش که «رئیس» است نه ریاست و بسیاربسیار ناملایمتی‌های زبانی از این دست که خودتان می‌دانید لابد.
البته این، تنها بخشی از ماجراست؛ اینها را می‌شود به حساب غلط مصطلح و جاافتاده در ادبیات دیوانی و اداری در نظر گرفت؛ از متون دیوانی دربارهای قرون گذشته تا متونی که حالا بین اتاق‌های ادارات در رفت‌وآمدند، دچار این ادبیات بوده‌اند. ماجرا وقتی بغرنج‌تر می‌شود که این ادبیات، دچار ضعف تالیف و اشتباهات فاحش زبانی هم باشد. مثل همین دستخط رئیس دفتر رئیس‌جمهور روی کاپوت واپسین پراید در شانزدهم مرداد. محمود واعظی که در آیین خروج پراید از خط تولید شرکت کرده بوده، به رسم یادگار، بر بدن کم‌جان این خودروی جنجالی، متن آش و لاشی نگاشته که حالا در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود. متن او، هم در ساختار ادبیات اداری که ذکرش رفت دچار ایراداهایی است و هم از منظر زبان معیار فارسی و نشانه‌های سجاوندی در نگارش.ما این متن را به لحاظ دستور زبان فارسی معیار بررسی کرده و ایرادهایش را برشمرده‌ایم.
متن غلط
ابتدا ببینیم محمود واعظی بر کاپوت پراید چه نوشته که حالا مثل خود پراید پرحرف و حدیث و جنجالی شده است. او نوشته:
«بسمه تعالی/به امید این‌که این شرکت بعد از اتمام تولید پراید خودرو جایگزین ایمن، زیباتر با قیمت مناسب در اختیار مردم عزیزمان قرار گیرد. محمود واعظی/رئیس دفتر رئیس جمهور».
متن اصلاح‌شده
خب، ما شکل صحیح منظور جناب رئیس دفتر را بنویسیم و بعد بررسی کنیم متن ایشان دچار چند و چه اشتباهاتی است:
«باسمه تعالی/امیدواریم شرکت سایپا، پس از اتمام تولید پراید، خودروی جایگزین ایمن، زیباتر و با قیمت مناسب در اختیار مردم عزیزمان قرار دهد.محمود واعظی/رئیس دفتر ریاست جمهوری»
دچار چه ایرادهایی است؟
حالا بیایید یکی‌یکی بررسی کنیم. ببینیم این متن کوتاه محمود واعظی چه ایراداتی دارد.
بسمه به جای باسمه
همزه اسم با هر پیشوندی که بر سر آن بیاید باید حفظ شود. این قاعده تنها در «بسم‌ا... الرحمن الرحیم» استثنا شده است. لفظ «اسم» از نوع اسمای ثلاثی مجرد جامد است؛ از ماده سمو به معنای علو است و لام‌الفعلش (واو) حذف شده و به جای آن همزه وصل مسکور در اولش قرار گرفته است. این کلمه، «باسمه» نوشته می‌شود ولی «بسمه» خوانده می‌شود. هر چند «بسمه تعالی» غلط مشهور است و واردآوردن ایراد به متن محمود واعظی در این فقره کمی سختگیرانه است، اما خب ما از رئیس دفتر، که کارش کتابت است، انتظار دقت کامل داریم.
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از متون عربی و قرآن
 آغاز جمله با حرف اضافه
جمله با «به امید این‌که» آغاز شده است. دستور زبان معیار فارسی به ما می‌گوید جمله رسمی، با نهاد یا نهاد محذوف آغاز می‌شود نه با حرف اضافه یا متمم یا باقی ارکان. بنابراین جمله با «ما امیدواریم» یا «امیدواریم» باید آغاز می‌شد.
*  کجا باید یاد می‌گرفت؟ از کتاب فارسی سوم دبستان
 استفاده از ضمیر، در غیاب مرجع
محمود واعظی نوشته است «این شرکت». درست است که ما با پیوست‌های موجود (اطلاع از حضور او در خط تولید پراید در شرکت خودروسازی سایپا» می‌دانیم که اشاره او به «شرکت سایپا»است اما با این حال، وقتی در متن، اشاره‌ای به مرجع «سایپا» نشده است، نمی‌توان از ضمیر اشاره به آن مرجع (این) بهره برد. پیش از این‌که واعظی بنویسد «این شرکت»، مرجع ضمیر اشاره «این»، در متن حضور نداشته است. بنابراین به جای «این شرکت» باید می‌نوشت «شرکت سایپا».
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از کتاب فارسی دوم دبستان
   حذف «ی» میانجی
می‌دانیم دو مصوت (حرف صدادار) نمی‌توانند به دنبال یکدیگر بیایند. مثلا ما نمی‌توانیم در اشاره به پدر خودمان بگوییم «بابا من»؛ از «ی» میانجی استفاده می‌کنیم و می‌نویسیم و می‌گوییم «بابای من». این قاعده درباره مصوتِ «و» نیز صادق است. بنابراین در متنِ واعظی، «ی» میانجی جا افتاده‌است: «خودرو جایگزین»... «خودروی جایگزین».
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از کتاب فارسی اول دبستان
 جایگاهِ نادرست «،» و «و»
برای استفاده از ویرگول، قواعد مشخصی در دستور نگارش فارسی پیشنهاد شده‌است. جز برای مکث، در شمارش نیز از این نشانه سجاوندی بهره می‌گیریم. در متن واعظی آمده «جایگزین ایمن، زیباتر با قیمت مناسب». جایگاه ویرگول در این گزارش مخدوش است. یا باید به این صورت نوشته شود: «جایگزین ایمن و زیباتر، با قیمتِ مناسب» یا آن‌چنان که ما تصحیح کرده‌ایم: «جایگزینِ ایمن، زیباتر و با قیمت مناسب». هیچ‌یک از این دو صورت در متن آقای رئیس دفتر رعایت نشده‌است.
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از کتاب فارسی اول دبستان
 اشتباه در فعل
اشتباه ششم، به عنوان تنها ایرادی که حالا کاربران شبکه‌های اجتماعی به متنِ کوتاه محمود واعظی وارد می‌کنند، اتفاقا سهمگین‌ترین خطای این جمله نیست. درست است که فعل، با توجه به نهاد جمله کاملا غلط است، اما مشخص است نویسنده متن، این بار اتفاقا نه از روی دانشِ اندک، بلکه از سر حواس‌پرتی دچار اشتباه شده‌است. از همین‌رو، اتفاقا از بروز این خطا چندان نباید نگران و ناراحت بود، آن چنان‌که پنج خطای پیشین از جانب مسؤولی که مهم‌ترین متونِ دفتر رئیس‌جمهور را می‌نویسد، کاملا ناامیدکننده است. واعظی در جایگاه فعل، به جای «دهد» نوشته‌است «گیرد». او ظاهرا در پایان جمله، فاعلیتِ نهاد را که «این شرکت» [البته که گفتیم همین هم غلط است] باشد، فراموش کرده‌است. فاضل‌ترین نویسنده‌ها هم ممکن است دچار چنین سهل‌انگاری‌ای بشوند. خیلی بعید است واعظی نداند فعل این جمله باید «دهد» می‌بوده و اگر یک‌بار جمله‌ای را که نوشته‌بود می‌خواند، لابد فعل را اصلاح می‌کرد.
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از کتاب فارسی اول دبستان [البته بدیهی است ایشان این یکی را همان سال اول دبستان یاد گرفته، بلکه این‌جا و در این جمله دچار حواس‌پرتی شده‌است]
 رئیس جمهور به جای ریاست جمهوری
واعظی، متنِ کوتاهش را این‌طور امضا کرده‌است: «محمود واعظی رئیس دفتر رئیس‌جمهور». درست است که او در دفتری کار می‌کند که محل کار رئیس‌جمهوری است، اما اطلاق «دفتر رئیس‌جمهور» به آن محل اشتباه است؛ چرا که آنجا فقط محل کارِ یک رئیس‌جمهوری (هم‌اکنون حسن روحانی)، نیست، بلکه محل استقرار روسای جمهوری ادوار مختلف بوده است. بنابراین آنجا «دفتر ریاست‌جمهوری» است که هم‌اکنون حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری در آن مستقر است. حال ممکن است واعظی بر جایگاه ریاست دفتر ریاست جمهوری باقی بماند یا نماند؛ این، فرع بر قضیه است.
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ از آموزه‌های دفتری و اداری
 رئیس جمهور به جای رئیس جمهوری
به کار بردن عبارت «رئیس جمهور» نادرست است. چنین پست و جایگاهی در هیچ نظام سیاسی، از جمله جمهوری اسلامی ایران، شناخته نشده‌است. واژه «جمهور» از لحاظ معنای سیاسی با «جمهوری» تفاوت دارد. پیش از اینها، مقاله مفیدی در سایت خوابگرد با امضای روح‌ا... شهسوار منتشر شده که به‌خوبی تفاوت این دو عبارت را تبیین کرده‌است. در بخشی از این مقاله می‌خوانیم: «آنچه پس از تشکیل دولت - ملت‌های مدرن به وجود آمد، جایگزینی مقام «شاه» با جایگاه «رئیس» بود. در کشورهایی که از نظام «جمهوری ریاستی» برخوردارند، مثل فرانسه، این فرد به صورت طبیعی رئیس‌جمهوری نامیده می‌شود: «رئیسِ جمهوری فرانسه» یا «رئیسِ جمهوری ایتالیا» و…». بنابراین، جمهور (مردم)، رئیس ندارند، بلکه این جمهوری (نظام سیاسی) است که رئیس دارد؛ رئیس‌جمهوری، ریاست جمهوری.
* کجا باید یاد می‌گرفت؟ کتاب تاریخ سال سوم دوره راهنمایی تحصیلی (نظام قدیم)
 چه باید کرد؟
اغلب مردم، فارسی را درست نمی‌نویسند؛ این‌که می‌گوییم فارسی، منظورمان این نیست که مثلا از لغات عربی در نوشته‌هایشان استفاده نکنند، نه! ما هم در اصلاح متنِ کوتاهِ محمود واعظی، با لغات عربی کاری نداشته‌ایم و فی‌المثل،
«بعد از» را به «پس از» یا «اتمام» را «به‌پایان‌رسیدن» تغییر نداده‌ایم. منظور، دقت در درست‌نویسی است. اغلب مردم چنین دقتی را به خرج نمی‌دهند. مسؤولان نشان داده‌اند از آنجا که بیش از مردم در معرض نوشتن قرار می‌گیرند، دچار وضع بدتری هستند. چه باید کرد؟ نمی‌دانیم. سال‌ها پیش، شاعری نوشته بود: «من هر چه درد می‌کنم از فارسی‌ست».