گفتوگو با رئیس ستاد حوزوی بحران و حوادث غیرمترقبه درباره فعالیت این ستاد در روزهای بحران شیوع كرونا
هرکاری از دستمان بربیاید، انجام میدهیم
كرونا همه را پای كار آورد؛ از آنها كه شغل و وظیفهشان ایجاب میكرد در صحنه باشند و میتوانستند قیدش را بزنند ولی نزدند، تا آنهایی كه عقبترین آدمها به مركز اصلی خطر بودند و میتوانستند در این روزهای خطر همانجا بمانند، اما نماندند و آمدند و برای كنترل سریعتر و بهتر بحران پیشآمده در كشور آستینی بالا زدند. طلاب و اساتید جهادی حوزه علمیه قم یكی از همین گروهها هستند كه در ماههای اخیر برای كمك به حل بحران كرونا پای كار آمدهاند. البته آنطور كه حجتالاسلام محمدحسن زمانی، رئیس ستاد حوزوی بحران و حوادث غیرمترقبه میگوید، حضور طلبههای جوان در بحرانهای كشور خیلی وقت است شروع شده است و از زلزله كرمانشاه و سیل گلستان گرفته تا امروز كه كشور با بحران عظیمتری روبهرو شده، طلبهها در جریان بحران بودهاند و از هیچ كاری دریغ نكردهاند؛ حالا او ایستاده است و از اقدامات این طلبهها تمامقد دفاع میكند.
روحانیت همیشه در طول تاریخ، خدمتگزاری به مردم را بهویژه هنگام بروز انواع بحرانها وظیفه خودش میدانسته است و تمام تلاشش این بوده كه در این راه انجام وظیفه كند. اولین اقدامات روحانیت در این زمینه نیز به سالها پیش یعنی ایام وقوع زلزله طبس برمیگردد. آن زمان طلاب حوزههای علمیه برای كمك به مردم به میدان آمدند و در بیرون كشیدن مجروحان از زیر آوار به زلزلهزدگان یاری رساندند.
شما آن زمان هم در میان آنها حضور داشتید؟
بله، آن روزها من طلبه جوانی بودم كه همراه با دیگر طلاب، به میان مردم رفتیم و هركاری كه از دستمان برمیآمد، انجام دادیم. آنزمان، مسؤولیت ساماندهی طلاب را شهید هاشمینژاد و آیتا... خامنهای برعهده داشتند. این حركت و این خدمترسانیها در حوادث سالهای بعد هم ادامه داشت تا سه سال قبل كه ستاد بحران حوزه علمیه در جریان زلزله كرمانشاه بهطور رسمی تشكیل شد و بعد از آن هم به فعالیتهایش ادامه داد و در سیل اخیر گلستان نیز در صحنه حضور پیدا كرد.
اما طلبههایی كه در این حوادث حضور پیدا میكنند، تخصصی برای كارهایی از قبیل امداد و نجات دارند؟
واقعیت این است كه بسیاری از این طلبهها تخصصی در امر امداد و نجات نداشتند، اما مثل همه جوانهایی كه در سیل گلستان، احساس مسؤولیت كردند و به صورت آزاد به كمك مناطق آسیبدیده رفتند، طلاب هم رفتند و هركاری كه از دستشان برمیآمد، انجام دادند؛ فعالیتهایی مثل كمك به مجروحان سالمند، جمعآوری آب، لایروبی منازل، رساندن غذا و امكانات رفاهی به مردم منطقه و هركاری كه خیلی نیازی به تخصص ندارد، اما از عهده نیروهای جوان و توانمند برمیآید. انصافا هم در اینگونه از خدمترسانیها، خوش درخشیدند و توانستند به روند آبادانی سرعت ببخشند.
و بعد از آن با بحرانی به نام كرونا روبهرو شدید.
بله، به این صورت كه ابتدا ما هنگام وقوع سیل گلستان، ستاد بحران حوزه را به نهادهایی هفتگانه تقسیمبندی كردیم تا تمام حوزویان با هم هماهنگ شوند و ساماندهی خوبی در این زمینه شكل بگیرد و هدایت طلاب به مناطقی كه مورد نیاز است، با نظارت بهتری انجام شود. بعد از سیل هم تصمیم گرفتیم ستاد را برای مقابله با بحرانهای احتمالی آماده نگه داریم. برای همین هم ستادهایی در استانهای مختلف كشور شكل گرفت. در همین روزها و تصمیمات، به بهمن و اسفند سال گذشته رسیدیم كه بحران كرونا خودش را نشان داد و طبعا طلاب ما هم باید وارد كار میشدند.
اما مقابله با بحران كرونا، به تخصص و تجربه در عرصه پزشكی نیاز دارد. چطور این كار را انجام دادید؟
بله، دقیقا؛ ما هم در همان روزهای اول احساس كردیم كه چون این بحران مربوط به مسائل پزشكی است، باید تخصص وجود داشته باشد؛ برای همین در اولین جلسه ستاد، از اعضای دانشگاه علوم پزشكی و اداره كل هلالاحمر استان قم دعوت كردیم تا بیایند و ابعاد این ویروس را برای طلبههای ما شرح دهند و همین طلبهها نیز بعدا بهصورت داوطلبانه برای خدمت به بیمارستانها رفتند.
فكر نمیكنید برای چنین موقعیتی چیزی بیشتر از شناخت ویروس لازم است و كسب مهارتهای پزشكی حرف اول را برای حضور در بیمارستانها میزند؟
بله، صحبت شما صحیح است و برای همین هم ما یك برنامه آموزشی هشت ساعته برای داوطلبان طراحی كردیم كه در این برنامه، چند نفر از پزشكان مطرح جامعه آمدند و اصول مقدماتی و البته اساسی برخی از مسائل پزشكی را تدریس كردند. آموزشهایی درباره این كه چطور باید با بیمار مبتلا به كرونا برخورد كنند، چه لباسهایی بپوشند تا بیماری به آنها منتقل نشود و نحوه وصل كردن سرم، غذا دادن و جابهجایی بیمار چگونه است. همه اینها از مسائلی بود كه طلبههای جوان ما آن را آموزش دیدند و فقط برای همین قسمتها هم به بیمارستانها اعزام و مشغول فعالیت و خدمت شدند.
به نظرتان همین مقدار از آموزش برای ورود به بیمارستانها كافی بود؟
بله؛ این مقدار از آموزش برای ورود اولیه كافی بود و نتایج كار نشان داد كه طلبههای ما عملكرد موفقی هم داشتهاند. آنچنان موفق كه حتی رؤسای بیمارستانها با ما ارتباط میگرفتند و از فعالیت این طلبههای جوان تشكر میكردند؛ خصوصا از پختگی روش برخورد طلاب با بیماران كه یكی از اساسیترین مسائل برای درمان بیماران است.
یعنی به جز مسائل خدماتی، طلاب به مسائل روانی و رفتاری و نوع برخورد با بیمار هم آگاهی داشتند؟
ماجرا این است كه در خلل این فعالیتها، تعدادی از اساتید روانشناسی به ستاد ما آمدند و برای 700 طلبه از قم كه متقاضی حضور در كنار بیماران بودند، از نحوه رفتار با بیماران و نیازهای آنها گفتند و این طلاب هم بعد از گذراندن این دورهها، مجوز ورود به بیمارستانها را گرفتند. البته این اقدام، گام دوم فعالیتهای ما بود كه بهصورت گستردهتری برگزار و اجرا شد. طبق گفته پزشكان، افسردگی و مشكلات روحی ایجاد شده در بیماران به تشدید بیماری آنها دامن بزند. برای همین ما بخشی از نیرو و تمركزمان را بر مشاوره بیماران گذاشتیم و در همین راستا نیز طلابی را كه دوره مشاوره و روانشناسی گذرانده بودند، شناسایی كردیم و از انجمن علمی روانشناسان مركز مشاوره حوزه علمیه قم هم كمك گرفتیم. از میان همه این طلاب نیز جمع 74 نفرهای را از متخصصان روانشناسی تشكیل دادیم كه كار تخصصی رسیدگی به حال روحی بیماران را برعهده دارند.
و موفقیتآمیز بود؟
نتایج كه این را نشان میدهد. زیرا وقتی كه تیم روانشناسان طلاب سراغ برخی بیماران قمی كه دچار دلهره و افسردگی شده بودند، رفتند و توانستند اقدامات خوبی را انجام دهند، خبر به برخی از بیمارستانهای تهران رسید و از ما خواستند كه این تیم را به تهران هم بفرستیم تا آنها نه فقط این جلسات را با بیماران، بلكه با پرسنل بیمارستانها و كادر درمان هم بگذارند و اتفاقا این كار هم انجام شد.
البته به نظر میرسد این گروه حدودا هفتاد نفره جوابگوی مشكلات روحی بیماران كرونایی در سراسر ایران نخواهد بود. آیا تصمیمی برای گسترش آن ندارید؟
البته ما این تیم را به استانهای دیگر مثل خوزستان هم اعزام كردهایم، اما واقعیت این است كه دوست داشتیم در هر استانی از نیروهای بومی آن منطقه استفاده شود. برای همین بخشی از نیرویمان را برای شناسایی طلبههای داوطلب در استانهایی مثل خوزستان گذاشتیم. مثلا در همین خوزستان، 22 طلبه شناسایی شدند و طلبههای آموزشدیده قم برای آنها جلسات توجیهی را برگزار كردند و حالا آنها خودشان هم نمایندگان این ستاد هستند و در مناطق مورد نیاز در خوزستان، مشغول به كار شدهاند. البته بههر حال این را میدانیم كه این تعداد برای كل كشور در چنین شرایطی كفایت نمیكند. برای همین هم دورههای آموزشی 60 ساعتهای را برای تعداد بیشتری از طلاب برگزار كردهایم تا نیروهایمان را برای اعزام به سراسر كشور، آن هم در این روزها كه شرایط برخی از استانها قرمز است، آماده كنیم.
از نظر برخی افراد، این اقدامات ستاد بحران حوزه، برای جلب محبوبیت بیشتر در ذهن مردم انجام شده است. شما با این صحبت موافقید؟
طبیعتا هركسی كه به مردم خدمت میكند، محبوب دل مردم میشود، اما نیت و هدف كسی كه خدمتی را انجام میدهد نباید این مساله باشد. این روزها پزشكان هم بهواسطه خدمتهایشان به مردم بسیار محبوب شدهاند و مردم آنها را دوست دارند؛ آیا آنها به نیت محبوبیت كار میكنند؟ خیر. در واقع، چنین فعالیتهایی چه از سوی پزشكان انجام شود و چه روحانیت میتواند بر میزان شناخت مردم از آن قشر و علاقهشان به آنها تاثیرگذار باشد. اصلا مگر جز این است كه خدا خودش میگوید هركسی كه محبت كند، مورد محبت قرار میگیرد؟ اما چیزی كه در این میان مهم است، این است كه نیت باید تنها و تنها رضای خدا باشد. دین ما میگوید اگر هدف یك انسان در خدمت باید انجام تكلیف الهی باشد، خدا خودش محبت شخص را در قلب مردم قرار میدهد. این همان الگویی است كه قرآن در اختیار ما قرار داده است. همچنین همه ما میدانیم كه اگر كاری فقط برای جلب محبت مردم باشد، شرك محسوب میشود.
راستی حضور این طلاب كاملا داوطلبانه است یا شما اجبار یا امتیازاتی را برای آنها قائل میشوید؟
خیر، این حضور بهطور كامل و صد در صد داوطلبانه است و هركسی كه خودش تمایل به حضور در بیمارستانها و بودن در كنار بیماران كرونایی را دارد، اعزام میشود. در این روند، تعدادی از دوستان، طلبهها و همكاران ما هم كه در این جریان حامی ما بودند، به این بیماری دچار و خانهنشین شدند. حالا این روزها، من در دفتر ستاد بحران حوزه تقریبا تنها هستم و نیروهایم از خانه و قرنطینه به من كمك میكنند.