جنگ جهانی ادبیات
زینب مرتضاییفرد نویسنده
جنگ را خیری نیست، رنج است، رنج و تباهی ناتمامی كه جایش مثل شلیك یك گلوله توپ میماند روی دیوار و همیشه تماشایش هم آدمی را به درد میآورد. هر چند میشود آن دیوار را خراب كرد و دوباره ساخت، اما تاریخ را نه. تاریخ قبل از ما رخ داده و هر زخم و درد و شادی و بیم و امیدی را چنان در خود دارد كه رحم مادر، فرزند را... پس وقتی جنگی شد، خونی ریخته شد، فاجعهای رخ داد، برای همیشه لابهلای صفحات تاریخ زنده میماند و انسان را تعقیب میكند. جنگ از گذشته به امروز میآید و در آینده هم سایهاش ما را تعقیب میكند.
جنگ جهانی دوم حدود ۸۵ میلیون انسان را از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ به كام مرگ كشاند. نبردهای خونینی كه سالهای سیاهی برای جهان رقم زده بودند در عرصه ادبیات و هنر هم تاثیرگذار و پررنگ بوده و هستند. بیشمار فیلم سینمایی و رمان و داستان كوتاه كه از سوی متفقین و متحدین یعنی دو طرف ماجرا خلق شده و میشود، هنوز هم حكایت از جنگی ناگفته و پنهان دارد كه گویی پایان نیافته و تكلیفش روشن نیست. هر كشوری هنوز به قول معروف ماهی خودش را از این آب گلآلود میگیرد و هر كس فجایع و بدبختیهایی را كه بر ملت خودش رفته روایت میكند.
هنوز قهرمانهای هر كشور از موانع بسیار میگذرند و گاه میمیرند، یكی هم به ایستگاه پایانی میرسد، خسته و رنجور پای كشورش میایستد. منهای همه قضاوتها و جانبداریها و دفاعهای كشورهای طرف جنگ جهانی از خود، ما با گنجینهای روبهروییم كه خالقانش در پروسه خلق آنها سنگتمام گذاشته و آثاری چالشبرانگیز و درخشان خلق كردهاند. آثاری كه با آنها هم روبهروی دیگر طرفین جنگ خودنمایی میكنند و هم ما را به حیرت وا میدارند كه چگونه میشود جنگ را روایت كرد و بیپرده آنچه را كه بر مردمان
یك سرزمین گذشته به شكلی تاثیرگذار به مردم جهان نمایش داد.
آثار ادبیات جنگ جهانی دوم را باید خواند. یكبار برای لذت و غرق شدن در روایتها و یكبار هم برای فكر كردن و تعمق در اینكه چرا ما نتوانستهایم جنگ هشت ساله بیرحمانهای را كه جهان با دستهای رژیم بعث به ایران كشاند برای جهان روایت كنیم. چرا و چه عواملی سد شدهاند برای رسیدن صدای ما و یك جنگ هشت ساله دشوار به جهان. به مردمی كه هنوز هم نمیدانند دستهای آلوده مسؤولان كشورهای كراوات زده و خوشتیپشان در جهان چه كردهاند.
هر چند این پرونده برای پاسخ دادن به سؤال آخرمان نیست، اما میتوانید در این شماره قفسه جنگ جهانی دوم را به روایت ما بخوانید و به سؤال پایانیمان هم خودتان فكر كنید.
جنگ جهانی دوم حدود ۸۵ میلیون انسان را از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ به كام مرگ كشاند. نبردهای خونینی كه سالهای سیاهی برای جهان رقم زده بودند در عرصه ادبیات و هنر هم تاثیرگذار و پررنگ بوده و هستند. بیشمار فیلم سینمایی و رمان و داستان كوتاه كه از سوی متفقین و متحدین یعنی دو طرف ماجرا خلق شده و میشود، هنوز هم حكایت از جنگی ناگفته و پنهان دارد كه گویی پایان نیافته و تكلیفش روشن نیست. هر كشوری هنوز به قول معروف ماهی خودش را از این آب گلآلود میگیرد و هر كس فجایع و بدبختیهایی را كه بر ملت خودش رفته روایت میكند.
هنوز قهرمانهای هر كشور از موانع بسیار میگذرند و گاه میمیرند، یكی هم به ایستگاه پایانی میرسد، خسته و رنجور پای كشورش میایستد. منهای همه قضاوتها و جانبداریها و دفاعهای كشورهای طرف جنگ جهانی از خود، ما با گنجینهای روبهروییم كه خالقانش در پروسه خلق آنها سنگتمام گذاشته و آثاری چالشبرانگیز و درخشان خلق كردهاند. آثاری كه با آنها هم روبهروی دیگر طرفین جنگ خودنمایی میكنند و هم ما را به حیرت وا میدارند كه چگونه میشود جنگ را روایت كرد و بیپرده آنچه را كه بر مردمان
یك سرزمین گذشته به شكلی تاثیرگذار به مردم جهان نمایش داد.
آثار ادبیات جنگ جهانی دوم را باید خواند. یكبار برای لذت و غرق شدن در روایتها و یكبار هم برای فكر كردن و تعمق در اینكه چرا ما نتوانستهایم جنگ هشت ساله بیرحمانهای را كه جهان با دستهای رژیم بعث به ایران كشاند برای جهان روایت كنیم. چرا و چه عواملی سد شدهاند برای رسیدن صدای ما و یك جنگ هشت ساله دشوار به جهان. به مردمی كه هنوز هم نمیدانند دستهای آلوده مسؤولان كشورهای كراوات زده و خوشتیپشان در جهان چه كردهاند.
هر چند این پرونده برای پاسخ دادن به سؤال آخرمان نیست، اما میتوانید در این شماره قفسه جنگ جهانی دوم را به روایت ما بخوانید و به سؤال پایانیمان هم خودتان فكر كنید.