هیجان؛ لازمه سریالهای محبوب
یادداشت: مجید جوانمرد كارگردان
برنامههای ورزشی تلویزیون و بهخصوص پخش زنده مسابقاتی نظیر فوتبال، كشتی و والیبال یكی از پربینندهترین باكسهای رسانه ملی را به خود اختصاص میدهد. چون هیجانی كه در این مسابقات وجود دارد، بهندرت در فیلمها و سریالهای معمول تلویزیون پیدا میشود.
این جاذبه خودش میتواند دهها و صدها درس برای برنامهسازان و تولیدكنندگان سریالها داشته باشد كه تا میتوانند هیجان را به محتواها تزریق كنند. محتوای تلویزیونی بیهیجان فقط بهدرد لالایی قبل از خواب میخورد.
اینكه در سالهای اخیر تولید كلی مسابقه در تلویزیون راه افتاده هم خودش ناشی از همان تلاشها برای ایجاد هیجان است كه سازندگان را وادار كرده با طراحی و راهاندازی مسابقاتی كه بعضی از آنها خوشساخت هستند هیجان را به مخاطب بدهند.
سریالسازیها هم باید هیجان داستانی لازم را داشته باشند و حتی یك لحظه بیننده را به حال خود رها نكنند. واقعا ناراحتكننده است كه برخی سریالسازان هنوز سعی میكنند نیمی از سریال را با غذاخوردن و حرفزدنهای كاراكترها كنار هم صرف كنند.
سریال باید حتی یك دیالوگ اضافی نداشته باشد و پر باشد از اكتهای صحیحی كه هركدام در امتداد داستان، موثر باشد. سریالهای روز دنیا برای همین مهیجبودن است كه زودتر از حد تصور فراگیر میشوند و حتی سریالهای ماندگار ایرانی هم اغلب كمدیالوگ و پرتحركند.
دوران اینكه بشود مخاطب را با آببستن به سریال، فریب داد، گذشته است و دوران اینكه بیننده را چند قسمت منتظر بگذاریم تا تازه بعد داستان اصلی شروع شود، گذشته است و اگر میخواهیم محبوب مخاطب واقع شویم چارهای نداریم جز اینكه داستانهای پركشش و با ریتم مناسب را برای ساخت سریال به كار گیریم.
این جاذبه خودش میتواند دهها و صدها درس برای برنامهسازان و تولیدكنندگان سریالها داشته باشد كه تا میتوانند هیجان را به محتواها تزریق كنند. محتوای تلویزیونی بیهیجان فقط بهدرد لالایی قبل از خواب میخورد.
اینكه در سالهای اخیر تولید كلی مسابقه در تلویزیون راه افتاده هم خودش ناشی از همان تلاشها برای ایجاد هیجان است كه سازندگان را وادار كرده با طراحی و راهاندازی مسابقاتی كه بعضی از آنها خوشساخت هستند هیجان را به مخاطب بدهند.
سریالسازیها هم باید هیجان داستانی لازم را داشته باشند و حتی یك لحظه بیننده را به حال خود رها نكنند. واقعا ناراحتكننده است كه برخی سریالسازان هنوز سعی میكنند نیمی از سریال را با غذاخوردن و حرفزدنهای كاراكترها كنار هم صرف كنند.
سریال باید حتی یك دیالوگ اضافی نداشته باشد و پر باشد از اكتهای صحیحی كه هركدام در امتداد داستان، موثر باشد. سریالهای روز دنیا برای همین مهیجبودن است كه زودتر از حد تصور فراگیر میشوند و حتی سریالهای ماندگار ایرانی هم اغلب كمدیالوگ و پرتحركند.
دوران اینكه بشود مخاطب را با آببستن به سریال، فریب داد، گذشته است و دوران اینكه بیننده را چند قسمت منتظر بگذاریم تا تازه بعد داستان اصلی شروع شود، گذشته است و اگر میخواهیم محبوب مخاطب واقع شویم چارهای نداریم جز اینكه داستانهای پركشش و با ریتم مناسب را برای ساخت سریال به كار گیریم.