ریشه مشكلات كجاست؟

ریشه مشكلات كجاست؟

یادداشت: احسان خاندوزی نماینده تهران در مجلس


نكته‌ای كه دیروز آقای رئیس‌جمهور در مورد شدت دشمنی و توحش آمریكا علیه ایران بیان كردند نكته بسیار درستی است، اما مساله این است كه این ویژگی جزو مؤلفه‌های ثابت سیاست خارجی آمریكا علیه ایران بوده است و فقط صورت‌ها و درجات اعمال آن در طول سال‌های مختلف فرق می‌كرده است. نكته مهم این‌كه هرگاه آمریكا احساس كرده احتمال اثرگذاری سیاست‌هایش بر اقتصاد ایران، افزایش یافته است از ابزارهای خود با شدت و عمق بیشتری استفاده می‌كند. بنابراین اگر آنها امروز امیدوارتر از گذشته‌اند تا حد زیادی به آسیب‌پذیر بودن ما در سال‌های اخیر بازمی‌گردد. همچنان كه شواهد و آمار هم نشان می‌دهد حتی در زمانی كه تحریم چندجانبه و فراگیر سازمان ملل متحد علیه كشورمان در سال 2010 آغاز شد هیچ‌گاه عمق آسیب‌پذیری و كاهش ارزش پول ما به این حدی كه در تحریم یكجانبه آمریكا از سال 2018 به بعد شاهد هستیم نرسیده بود. میزان كاهش نرخ رشد اقتصادی و جهش تورمی سال‌های 97 تا 99 هم به مراتب بیش از آن زمانی است كه تمام كشورهای دنیا به تبعیت سازمان ملل تحریم‌ها را علیه ایران دنبال می‌كردند. بنابراین باید گفت كه گرچه توحش آمریكا نكته درستی در فرمایش آقای رئیس‌جمهور است، اما این ویروس خبیث تنها در زمانی كه زخم علاج نشده و مزمنی را ببیند می‌تواند روی آن بنشیند و بر سفره مردم و بر بخش تولید و شاخص‌های فقر و نابرابری كشور اثر بگذارد. ما باید بیش از آن‌كه از خباثت آن ویروس بیرونی شكایت بكنیم بخش زیادی از مطالبه و شكایت را به كسانی ببریم كه عامل بازماندن این زخم در طول 20 سال گذشته بودند و زمینه اثرگذاری تحریم‌‌ها را بیش از پیش فراهم كردند. نوع واكنش نظام سیاستگذاری و مدیریت اجرایی ما در طول این سال‌ها عامل مهمی بوده كه باعث شده این زخم همچنان باقی بماند و بنابراین نیروهای موذی و خبیثی مثل تحریم‌كنندگان آمریكایی از این نقطه ضعف بیشترین استفاده را بكنند. بنابراین ما بیش از شكایت و ناراحتی از دست نیروهای خارجی، انتقاد را متوجه عناصر داخلی می‌دانیم كه در طول این سال‌ها با وجود این‌كه می‌توانستند اقداماتی برای از بین بردن نقاط ضعف اقتصادی انجام دهند به اندازه كافی در این زمینه فعالیت نداشتند. به عنوان مثال می‌توانستند ابزارهایی برای مدیریت نقدینگی كشور به سمت بازارهای مولد پیدا كنند. همچنین می‌توانستند نظامات مالیاتی ما را به گونه‌ای ساماندهی كنند كه از سوداگران بازار دارایی‌ها، مالیات جدی گرفته شود و نابرابری‌ها كاهش پیدا كند. راهكار دیگر این بود كه درجه وابستگی كشور را به نهاده‌‌های دامی در طول هشت‌سال گذشته كاهش بدهند تا قیمت روغن، گوشت‌ و مرغ این همه وابسته به واردات نهاده‌ها نباشد. مهم‌تر آن‌كه می‌توانستند ساختار بودجه دولت را به جهت درآمدهای مالیات‌ پایه و به‌دور از فروش نفت و استقراض و همچنین هزینه‌های منضبط و شفاف اصلاح كنند و در اصلاح ساختار بودجه هم تاخیر كردند.