تمام آنچه طی چند سال برمنطقه خان طومان گذشته است
روایت یک حماسه
شکست داعش در خاک سوریه یک حماسه مغفول مانده است. حماسهای که بیشتر مردم فقط در حد یک خط خبر از آن اطلاع دارند و خونهایی که پای این حماسه ریخته شده را فقط در حد چند اعلامیه و اطلاعیه و نام و عکس چند شهید میشناسند. جوانان مقاومت به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بزرگترین گروه تروریستی عصر را که از طرف ابرقدرتهای جهان حمایت میشد، شکست دادند و سردار شهید نوید این پیروزی را از چند ماه قبلش داد اما صدای شیپور این پیروزی بزرگ از رسانههای داخلی ما درست شنیده نشد. شاید بتوان گفت بسیاری دیگر از حماسههایی که در جریان نبرد با داعش و گروههای تروریستی دیگر در خاک سوریه و عراق اتفاق افتاد نیز غباری از این غفلت رسانهای را لمس کردند و این غبار آن قدر روی این حماسه ماند که یک کودک یا نوجوان ایرانی اگر بخواهد از قهرمانی یاد کند که آدمهای تبهکار را شکست داده، باید در ذهنش دنبال قهرمان کارتونها و فیلمهای خارجی بگردد. جریان خانطومان و شهدایی که نامشان با خانطومان گره خورده است نیز از این قاعده مستثنی نیستند. مردم از خانطومان یک کربلا میشناسند که مقتل شمار زیادی از جوانان مقاومت و از جمله جوانان ایرانی شده است. نام خانطومان در یادها با اعلامیههای شهدا و بنرهای یادواره شهدای خانطومان گره خورده است. اما حقیقت خانطومان چیست؟ آیا به راستی اتفاقی شبیه عملیات کربلای 4 در خانطومان رخ داده است؟ به مناسبت بازگشت هشت شهید تازه تفحص شده از منطقه خانطومان، به این موضوع میپردازیم که به راستی در این منطقه چه گذشت.
خان طومان یک روستای نسبتا کوچک در شمال سوریه است. کمی پایینتر از جنوب غربی حلب و مشرف بر جاده بین المللی
حلب - دمشق که در دوره نبرد با داعش یکی از استراتژیکترین محورهای مواصلاتی سوریه بود. روستای خان طومان یک نقطه استراتژیک است که با در دست داشتن بلندیهای آن، جاده حلب - دمشق در دید و تیررس کامل قرار میگیرد.
در دوره نبرد با داعش در سال 94 محور حلب - دمشق، حد فاصل حلب تا حماه در دست نیروهای مسلح تروریستی بود. این در حالی بود که علاوه بر حلب که از اولین مناطقی بود که برای شکست کامل داعش باید فتح میشد، روستاهای نبل و الزهرا، فوعه و کفریا هم در محاصره کامل نیروهای مسلح بودند و مردم این روستاها در وضعیت بدی قرار داشتند که آزادسازی آنان یکی از وظایف فوری و جدی نیروهای مقاومت بود. برای رسیدن به این اهداف، تصرف روستای خان طومان و اشراف به جاده حلب - دمشق اولویت بود که پاییز سال 94 عملیات فتح آن توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی کلید زده شد.
حماسهای به نام خانطومان
روز اول محرم در پاییز سال 94 عملیات محرم به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. قرارگاه نصر در ریف (حومه) جنوبی حلب پی ریزی شد و این عملیات با هدف فتح خان طومان و راشدین 4 و در نهایت شکستن محاصره نبل و الزهرا و فوعه و کفریا کلید زده شد. تا 8 ربیع الاول، شهادت امام حسن عسکری (ع)، این عملیات تمام شد و 9 ربیع الاول نیروهای مقاومت فاتح خان طومان شده بودند.
مرثیهای به نام خانطومان
در مقطعی از سال 95 به درخواست مجامع بین المللی در کارزار سوریه موقتا آتش بس اعلام شده بود. نیروهای مقاومت که چند ماه قبل روستای خان طومان را تصرف کرده بودند و به فرماندهی سردار شهید آماده فتح حلب میشدند، نیروهای تثبیت را در روستای خانطومان مستقر کرده و نیروهای هجوم را به سمت ریف (حومه) جنوبی و شمالی حلب بالا کشیده بودند.
این آتش بس هم مثل تمام آتش بسهایی که از طرف مجامع بین المللی در حمایت از داعش و نیروهای مسلح به نیروهای مقاومت تحمیل میشد، فقط یک فرصت استراحت و بازیابی به تروریستهای داعش بود. در تمام کارزار سوریه و نبرد با داعش، هر کجا که عرصه به تروریستها تنگ میشد و به سمت شکست کامل میرفتند، مجامع بین المللی با تحمیل آتش بس به آنان فرصت احیا و بازسازی میدادند. این آتش بس هم مثل تمام آتش بسهای تحمیلی، ناجوانمردانه توسط نیروهای تروریستی شکسته شد. داعش و نیروهای مسلح تروریستی با یک عملیات سنگین علیه روستای خان طومان آتش بس را شکستند. عملیاتی وسیع با تعداد بالای انتحاریها و خودروهای بمب گذاری شده.
تا قبل از آتش بس و شکستن آن با عملیات سنگین داعش، تکهای دشمن برای پس گرفتن خان طومان انجام میشد اما نیروهای تثبیت مقابل آن میایستادند. حتی در جریان یکی از این تکها نیروهای دشمن تا میانه روستا پیشروی کردند اما شبانه پس زده شدند و روستا دوباره تحت کنترل نیروهای مقاومت درآمد. اما عملیات آخر داعش هم غافلگیرانه و طی آتش بس انجام شده بود و هم بسیار سنگینتر از چیزی که کارشناسان نظامی تصور میکردند که یک گروه نظامی بخواهد برای تصرف یک روستا انجام دهد. از طرفی در آن زمان تیم تثبیت مستقر در روستا، یگان 25 کربلای مازندران بود که یک هفته بود به آن منطقه آمده بودند و هنوز به تمام کوچه و پس کوچههای روستا آشنا نبودند. نیروهای هجوم نیز جبههشان را به هدف آزادسازی نبل و الزهرا به سمت راشدین برده بودند.
جنگ رسانهای خان طومان
پس از سقوط خان طومان موج رسانهای عجیبی فضای رسانههای مجازی را فرا گرفت. چند عکس و ویدئو از جسارت نیروهای تروریستی، بر بدنها و سرهای شهدا دست به دست شد که توسط خود نیروهای تروریستی ضبط و منتشر شده بود. پس از آن جنگ رسانهای دشمن با محوریت سقوط خان طومان آغاز شد و مردمی که تا پیش از آن اسمی از این منطقه نشنیده بودند، یک دفعه با امواجی از ویدئوها و عکسهای شهدا و تصاویر دلخراش جسارت و سر بریدن مواجه شدند که ادعا میشد این تصاویر از خان طومان به دست آمده است. در حالی که بیشتر این تصاویر مربوط به روستای خان طومان نبود. تصاویر پادگان اسپایکر عراق، تصاویر موصل، ویدئوهایی از اعدام سربازان سوری در جبهههای دیگر جنگ، همه و همه به نام اعدام نیروهای ایرانی در خان طومان دست به دست میشد. با این جنگ رسانهای، این باور بین عوام مردم شدت گرفت که فاجعهای در خان طومان رخ داده که شمار زیادی از نیروهای ایرانی را به کام شهادت کشانده است. از طرفی یادوارههای متعدد از شهدای خان طومان و شهدای زیادی که محل شهادتشان خان طومان بود به این باور قوت میبخشید. حتی تا چند ماه پس از سقوط خان طومان پیامهایی در فضای مجازی منتشر میشد با این مضمون که نیروهای مقاومت در محاصره خان طومان گیر افتادهاند و برایشان دعا کنید.
اما واقعیت ماجرا این است که از محاصره تا سقوط خان طومان چیزی بیشتر از 16 - 15 ساعت نگذشت و تعداد بالای شهدایی که در خان طومان شهید شدهاند هم به دلیل عملیاتهای متعدد در این منطقه بوده است. طی چند ماه در این منطقه استراتژیک، بیش از 10 بار درگیری بین نیروهای مقاومت و تروریستها درگرفت که هر کدام از این درگیریها شهدایی را بر جا گذاشتند که طبیعتا محل شهادت همهشان خان طومان است.
مسأله دیگر قابل بحث این است که اگر خان طومان این قدر مهم است که پس از سقوطش این حجم جنگ رسانهای در این باره شکل بگیرد، چرا پس از فتح این منطقه توسط نیروهای مقاومت این امواج رسانهای به راه نیفتاد؟ چیزی که از این قضیه پیداست بازی رسانهای همیشگی نیروهای تروریستی است. این شیوه همیشگی داعش و نیروهای مسلح تروریستی بود که هر بار امواج رسانهای بیشتر دروغین را به راه میانداختند تا روحیه مردم و مقاومت آنها را تضعیف کنند. درباره خان طومان هم این ماجرا صدق میکند و با بررسی این امواج رسانهای میتوان فهمید که هم بیشتر عکسها و ویدئوهایی که به خان طومان نسبت داده شده مربوط به آن منطقه نیست و هم تمام شهدایی که در این منطقه شهید شدهاند، زمان شهادتشان لزوما شب سقوط این روستا نیست. بسیاری از این شهدا در جریان فتح خان طومان و پس از آن در عملیات آزادسازی راشدین و مسیر حلب شهید شدهاند.
بازپسگیری خانطومان و تفحص شهدا
پس از سقوط خان طومان در سال 95، جریان جنگ طوری پیش رفت که این منطقه دیگر اهمیت استراتژیک خود را از دست داد و برای شکست کامل داعش، لزومی برای فتح خان طومان نبود. بالاخره داعش طبق وعده صادقه سردار شهید به شکست کامل در سوریه رسید و پایگاههای اصلی آنها به دست نیروهای مقاومت افتاد. در این حال خان طومان در دست نیروهای مسلح تروریستی دیگر بود که نیروهای مقاومت اهمیت استراتژیکی در فتح آن نمیدیدند. چند ماه قبل بالاخره خان طومان پس از سالها به طور کامل آزاد و پاکسازی شد و مثل همه مناطق جنگی آزاد شده، پای نیروهای تفحص به آن منطقه باز شد و حالا با تفحص گورهای دستهجمعی که نیروهای تروریستی ایجاد کردهاند، شهدای این منطقه کم کم شناسایی میشوند.