«لوییز گلوك» شاعر آمریكایی در حالی برنده نوبل ادبیات 2020 شده كه عده زیادی از مخاطبان ادبیات، اسم او را نیز تاكنون نشنیدهاند
خودم هم انتظارش را نداشتم!
لوییز گلوك، یك بانوی شاعر 77 ساله آمریكایی است كه به تازگی برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2020 شده است. بنیاد نوبل این جایزه را به خاطر «صدای شاعرانه متمایزی كه با زیبایی ساده، تجربههای شخصی را جهانی كرده است» به گلوك اعطا كرده است. اما این انتخاب مثل چند انتخاب بحثبرانگیز دیگر در این سالها سبب شده كه عدهای به آن اعتراض كنند و از زمان اعلام نام گلوك به عنوان فاتح نوبل 2020 عده زیادی از كارشناسان و مخاطبان ادبیات اعلام كردهاند كه تاكنون حتی نام گلوك را نیز نشنیدهاند! بر اساس نظرسنجیای كه سایت نوبل ادبیات انجام داده، ۸۸ درصد از كاربران این سایت تاكنون هیچ شعری از لوییز گلوك نخواندهاند و تنها ۱۲ درصد با آثار او آشنایی داشتهاند. این در حالی است كه خود گلوك نیز در گفتوگویی كسب این جایزه را دور از انتظار خوانده است. در این گزارش ابعاد مختلف این انتخاب را بررسی میكنیم و نگاهی دقیقتر به شعر و شخصیت لوییز گلوك خواهیم داشت.
گلوك سال ۱۹۴۳ در نیویورك متولد شد و در حال حاضر درماساچوست ساكن است. او در كنار فعالیت به عنوان شاعر، در دانشگاه ییل نیز به عنوان استاد ادبیات انگلیسی مشغول به كار است. گلوك اولین اثر خود را با عنوان «ارشد» در سال ۱۹۶۸ منتشر كرد و مدت زیادی نگذشت كه به یكی از مهمترین شاعران ادبیات معاصر آمریكا تبدیل شد. «گلوك» تاكنون ۱۲ مجموعه شعر و تعدادی مقاله درباره شعر منتشر كرده است. یكی از برجستهترین مجموعه شعرهای این شاعر «زنبق وحشی» است كه سال ۱۹۹۲ منتشر شد و گلوك در آن بازگشت شگفتآور زندگی بعد از زمستان را به زیبایی در شعر
«دانههای برف» توصیف كرده است. «آورنو» دیگر مجموعه شعر مهم گلوك -كه سال ۲۰۰۶ به چاپ رسید- نمایشی از داستان «پرسفونه» و «هادس» خدای مردگان و از اساطیر یونان باستان است. از دیگر آثار قابلتوجه این شاعر میتوان به مجموعه سال ۲۰۱۴ او با عنوان «شب پاكدامن و وفادار» اشاره كرد. بنیاد نوبل پس از معرفی لوییز گلوك به عنوان برنده امسال نوبل ادبیات در بیانیهای اعلام كرد: «آثار برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۲۰ ویژگی تقلا برای دستیابی به روشنی و شفافیت را دربرگرفتهاند. كودكی و زندگی خانوادگی، رابطه نزدیك با والدین و خواهران و برادران موضوع اصلی آثار او هستند. او در آثارش به دنبال جهانشمولی است و از اینرو در اغلب آثارش از اساطیر یونانی و موضوعات كلاسیك الهام گرفته است.» گلوك جایزههای متعددی را از جمله جایزه كتاب ملی آمریكا، جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریكا و جایزه پولیتزر را در كارنامهاش دارد. او همچنین ملكالشعرای آمریكا بوده است. به این ترتیب گلوك به نخستین زن آمریكایی برنده نوبل ادبیات
در ۲۷ سال گذشته تبدیل شد.
نوبل در دستان زنان
با نگاهی به فهرست برندگان جایزه نوبل ادبیات، متوجه میشویم در سالهای اخیر توجه این جایزه به زنان نویسنده بیشتر شده؛ به طوری كه در سالهای قبلتر فاصله انتخاب زنان در این جایزه طولانیتر بود. دیگر نویسندگان زن برنده نوبل ادبیات به این شرح است: «ویسواوا شیمبورسكا» (۱۹۹۶)، «تونی موریسون» (۱۹۹۳)، «نادین گوردیمر» (۱۹۹۱)، «نلی زاكس» (۱۹۶۶)، «گابریلا میسترال» (۱۹۴۵)، «پرل باك» (۱۹۳۸)، «زیگرید اوندست» (۱۹۲۸)، «گراتزیا دلدا» (۱۹۲۶) و «سلما لاگرلوف» (۱۹۰۹).
سلما لاگرلوف سوئدی نخستین زنی بود كه سال ۱۹۰۹ یعنی هشت سال پس از اعطای اولین نوبل ادبیات موفق شد این افتخار را برای جامعه زنان كسب كند. نویسندگان زن برای دریافت دومین جایزه نوبل ادبیات ۱۷ سال انتظار كشیدند. «گراتزیا دلدا» نویسنده ایتالیایی بود كه سال ۱۹۲۶ نوبل ادبیات را از آن خود كرد. «زیگرید اوندست» از نروژ سومین زن برنده نوبل سه سال بعد این جایزه را گرفت و «پرل باك» نویسنده آمریكایی بود كه ۱۰ سال بعد از آن در سال ۱۹۳۹ برای شرح روشن زندگی در چین برنده نوبل ادبیات شد.
پنجمین جایزه نوبل ادبیات برای زنان سال ۱۹۴۵ به شاعری شیلیایی به نام «گابریلا میسترال» رسید. سال ۱۹۶۶ «نلی زاكس» شاعر و نمایشنامهنویس سوئدی برگزیده نوبل شد و سال ۱۹۹۱ نام «نادین گوردیمر» به عنوان هفتمین برنده زن نوبل ادبیات اعلام شد. پس از او «تونی موریسون» به عنوان اولین زن آفریقایی- آمریكایی در سال ۱۹۹۳ جایزه نوبل را به دست آورد. به فاصله سه سال از خالق رمان «معشوق»، شاعری مطرح از كشور لهستان به نام «ویسواوا شیمبورسكا» كه فوریه ۲۰۱۲ از دنیا رفت، جایزه نوبل ادبیات را دریافت كرد.
نویسنده زن بعدی كه موفق به دریافت مهمترین جایزه ادبی جهان شد، «الفریده یلینك» بود.
سه سال پس از او «دوریس لسینگ»، نویسنده انگلیسی متولدشده در ایران جایزه نوبل ۲۰۰۷ را به خانه برد. «هرتا مولر» آلمانی عنوان برنده سال ۲۰۰۹ این جایزه عرصه ادبیات را یدك میكشد. «آلیس مونرو» نویسنده ۸۹ ساله كانادایی نیز سال ۲۰۱۸ موفق به كسب این جایزه شد. همچنین «سوتلانا الكسییویچ» نویسنده بلاروسی برنده نوبل سال ۲۰۱۵ و «اولگا توكاچورك» برنده نوبل ۲۰۱۸، دیگر چهرههای ادبی زن هستند كه قبل از لوییز گلوك آمریكایی موفق به كسب مهمترین جایزه دنیای ادبیات شدند.
منتقدان چه میگویند؟
به نقل از گاردینو در پی اعلام نام گلوك به عنوان برنده جایزه نوبل، «فیونا سمپسون» شاعر بریتانیایی و برنده جوایز ادبی مختلف نوشت: «حدود ۲۰ سال است كه آثار «لوییز گلوك» را میخوانم كه این زمان در مقایسه با بسیاری از شاعرانی كه درخشیدند و خاموش شدند بیشتر است. این زمان طولانیتر از زمانی است كه من نوشتن شعر را آغاز كردهام. شاید به همین دلیل است كه از شنیدن برنده شدن این شاعر آمریكایی ۷۷ ساله به عنوان برنده جایزه نوبل خوشحال شدهام. اما فكر میكنم دلیل خوشحالی من بیش از اینها باشد. ۱۲ مجموعه شعری كه گلوك تاكنون به چاپ رسانده، از داستانهای خانوادگی «فرزند ارشد» یعنی كتاب اولش تا كتاب دومش با عنوان «خانهای در مارشلند» یا ادبیات آمیخته با فلسفه در كتاب دیگرش با عنوان «آورنو»، همگی در سبكها و مضامین گوناگون نوشته شدهاند. اما چیزی كه تمامی این كتابها را به یكدیگر پیوند میدهد، كیفیت شفافیت و شیوایی است. شما بخشی از شعری از گلوك را میخوانید و به این فكر میكنید كه «بله او مهارت خدادادی یك نویسنده را دارد». منتقد نیویوركتایمز نیز نوشت: «اینكه درك عمق شعرهای گلوك كار آسانی نیست نشانگر مهم بودن اوست. شعرهای او معانیای را دربرگرفته كه میتوان مدتها به آنها
فكر كرد.»
همچنین «كولم توبین» نویسنده ایرلندی برنده جایزه كاستا و خالق رمان «بروكلین» در پی اعلام «لوییز گلوك» به عنوان برنده نوبل ادبیات در یادداشتی برای گاردین نوشت: در سال ۲۰۰۸ در استنفورد بود كه «اوان بولند» شاعر ایرلندی به من گفت آثار لوییز گلوك را بسیار تحسین میكند. بولند تعدادی از مجموعه شعرهای گلوك را از قفسه كتابش خارج كرد و به من داد. آن شب بخش آغازین شعر «رویای سوگواری» را خواندم و مبهوت لحن شعر شدم. اگر فقط یك شعر باشد كه بتواند استعداد عالی و بیپروایی صدای گلوك را نشان دهد نخستین شعر كتاب «زنبق وحشی» است كه اینچنین آغاز میشود:
«و در پایان رنجهایم
در آنجا یك در بود»
فكر كردن به شاعر در قید حیات دیگری كه صدایش تا این حد مبهوتكننده و وزن شعرهایش تا این حد كنترلشده و در عین حال تاثیرگذار باشد، آسان نیست.»
شعری از لوییز گلوك
هراسِ تدفین
كنارِ قبرِ خالی، به سپیدهدم
جسد منتظر است.
روح، هنوز كنارِ او نشسته است، بر تكه سنگی دیگر دمیده نخواهد شد در كالبدی.
به تنهایی تن بیندش.
شبِ اولِ قبر
سایهاش كمر شكسته پرسه میزند
در آن یك وجب جا
از پس آن سفرِ طولانی.
و چراغهای شهر،
سوسوزنان از دور
دیگر درنگ نمیكنند روی او
ضمنِ تابیدن بر ردیفِ گورها.
چه دور به نظر میآیند
درهای چوبی خانهها، و نان و شیر
به قلوه سنگهایی میماند روی میز.
از كتاب «رد پای عشق در شعر زنان جهان از هزارههای قبل از میلاد تا امروز» ترجمه فریده حسنزاده