نسخه Pdf

هیچ‌کس نباید بفهمد

هیچ‌کس نباید بفهمد

حسین شکیب‌راد دبیر «نوجوانه»


هیچ‌کس نباید بفهمد. ممکن است جلوی ما را بگیرند. اصلا معلوم نیست چه بلایی سر ما بیاورند. طبیعی است. آنها به تغییر آلرژی دارند و ما به عادت و یکنواختی. ما که مطمئن هستیم کارمان درست است؛ فقط کافی است اجازه ندهیم کسی از این ماجرا بویی ببرد. درست مثل فوتبالیست‌ها چند ثانیه قبل از شروع بازی دست‌هایمان را روی هم فشار میدهیم و می‌گوییم یک‌دو سه ... یاعلی.
حرف‌های بالا بیشتر از آن‌که مرموز باشد و نگران‌کننده، باید امیدبخش باشد. اما این دقیقا دو نگرش متفاوت است که نسبت به تغییر یا ثبات وجود دارد. گروهی علاقه‌مند ثبات در همه چیز هستند. از این حس، آرامش می‌گیرند. از این‌که مثلا یک شغل ثابت داشته باشند با آب باریکه‌ای که سر وقت به حسابشان واریز شود. اهل ریسک نیستند و از تغییر می‌ترسند. همان‌هایی که وقتی می‌روند لب دریا فقط تا ساق پایشان را توی آب فرو می‌برند و به قولی تا جایی که پایاب وجود داشته باشد و بتوانند قدم‌هایشان را محکم روی زمین زیر آب قرار بدهند، جلو می‌روند.
اما عده دیگر هستند که یکنواختی آزارشان می‌دهد. دنبال تجربه‌های متفاوت می‌گردند. به وضع موجود دل‌نمی‌بندند و هر لحظه به فکر تغییرات مثبت هستند. دل را راحت به دریا می‌زنند.
قدیمی‌هاکمتر اهل ریسک و تغییر بودند. البته دسته‌ای هم در میانشان بودند که رمز موفقیت را در تغییر دیدند و انقلاب کردند. ولی اساسا در زندگی عادی دنبال ثبات بوده و هستند. ولی نسل نو یعنی شما دهه هشتادی‌ها اهل ریسک هستید. فقط کافی است باور کنید تغییری که شما ایجاد  می‌کنید مهم است. یعنی باور داشته باشید که می‌توانید در تغییر جریان‌های اجتماعی مثبت در جامعه، نقش طلایه‌دار و پیشرو داشته باشید. البته این تغییر اول باید در درون خودتان باشد. اول باید خودمان را برای مسیر پیش‌رو آماده کنیم. اول باید توانایی‌هایمان را به اندازه خواسته‌هایمان که خیلی دور و دراز هستند، تقویت کنیم. و البته نباید از جمعی که تغییر را نمی‌پذیرند بترسیم. اصلا بهتر است چیزی به آنها نگوییم. هیچ‌کس نباید بفهمد. ممکن است جلوی ما را بگیرند....