گفتوگو بامجتبی رشوند، مدیر عامل موسسه ناجی هنر
ما پلیس آمریکا نیستیم
مجتبی رشوند، 18 ماه است سكاندار ناجی هنر شده و مدیرعاملی این موسسه را برعهده گرفته است. رشوند به جامجم آمد تا به مناسبت هفته نیروی انتظامی از او پرسشهایی درباره فعالیتهای گذشته و امروز ناجیهنر بهویژه در تولید آثار تلویزیونی بپرسیم، نقدهای مطرح شده به تله فیلمها و سریالهای پلیسی را مطرح كنیم و... كه در ادامه پاسخهایش آمده است.
تلهفیلم موفقتر از مینیسریال
امسال بهمناسبت هفته نیروی انتظامی پخش هفت فیلم از شبكه سه سیما را در دستور كار داشتیم. پیشتر معمولا در این زمان مینیسریال روی آنتن میرفت اما من در تلویزیون قائل به مینیسریال نیستم. بهتر است ما مینیسریالها را در پلتفرمی دیگر ببریم. در مدیوم تلویزیون سریالهای بالای 26 قسمت جواب میدهد كه مردم بتوانند با قصه درگیر شوند و با كاراكترها خو بگیرند. در تجربهای كه پارسال داشتیم، تلهفیلم كاركردش بهمراتب بیشتر بود. تلهفیلمها از شبكههای مختلف به مناسبتهای گوناگون پخش میشوند، در تلوبیون بالای صد هزار بار بازدید داشتهاند و در دیگر پلتفرمها هم دیده شدند. این نشان میدهد مردم راحتتر یك اپیزود را میبینند و نسبت به مینیسریالها هم هزینه كمتری دارد. متاسفانه جریان بالا رفتن قیمتها در سینما ایجاد شد كه شاید مقصر بخشی از آن وی.اُ.دیها بودند. وقتی قیمتها بالا میرود، اولین قشری كه آسیب میبینند خود سینماگران هستند چون با تولید كمتر آثار، بسیاری از مشغولان این حرفه بیكار میشوند و جامعه هم از نظر فرهنگی آسیب میبیند. ما با هزینه كم، فیلمهای خوب تولید كردیم. كارگردان تلهفیلمها عمدتا جوانانی هستند كه كارهای سینمایی هم داشتند و ما نخواستیم كیفیت را فدای چیزهای دیگر كنیم.
مشاوره رایگان
ناجیهنر بهصورت مستقل تولید دارد كه این تلهفیلمها نمونههای آن هستند. همچنین با مشاركت سازمان صداوسیما هم سریال تولید میكنیم. به یكسری فیلمها هم كمك میكنیم و در آنها مشاركت داریم. اشكالی که وجود دارد این است كه جامعه نویسندگان زیاد درباره نكات تخصصی كار پلیس را نمیدانند و مثلا در قصه پرونده قتل را به دایره مواد مخدر میدهند. ما در موسسه را باز گذاشتیم و گفتیم مشاوره رایگان میدهیم و آدمهای این حرفه را به پروژههايی معرفی میكنیم تا با خاطرهگویی و... اطلاعات را در اختیار نویسنده قرار دهند و به لحاظ دراماتیك به اثر كمك كنند.
خدا را شكر الان این اتفاق افتاده است و هنرمندان میآیند با كارشناسان خبره ما كه 30 سال در دایرههای مختلف كار كردند و بازنشسته شدند، مشورت میكنند. مثلا در آثار تولیدی خودمان برای پلیسهای مختلف اعم از فتا، مواد مخدر، راهنمایی و رانندگی و... یك فیلم مستقل ساختیم. نویسنده بدن هیچ القایی با متخصص این كار صحبت كرد و خودش به یكسری یافتهها رسید و بعضا تصوری كه از پلیس یا ناجی هنر در ذهنشان بود، تغییر كرد. چون ممكن است برخی فكر كنند ناجیهنر میخواهد مانع ایجاد كند ولی واقعا اینگونه نیست. ما در پروسه تولید هیچگونه دخالت خاصی نكردیم. سعی میكنیم مبنای شكلگیری یك قصه، پروندهای واقعی باشد.
هشدار
فیلم پلیسی ساختن، صرفا اكشن ساختن نیست. باید به مخاطب پیام و هشدار دهیم كه تو خیلی راحت تبدیل به قاتل، مقتول و سارق میشوی. پس اولویت اصلیمان ارائه چهره درست و واقعی پلیس به مردم ضمن دادن آموزش است. واقعا فكر میكنم اگر هركدام از كسانی كه نقد دارند و ادعا میكنند میتوانند فیلمنامه پلیسی بنویسند، بروند تحقیق كنند و با پلیسهای واقعی حرف بزنند و بعد آنچه به نظرشان میآید را روی كاغد بیاورند؛ مطمئنم خیلی متاثر میشوند. در مجموعه آدمهای باسابقه و تحصیلكردهای مثل سرهنگ شمسآبادی داریم كه سالها تجربه پلیس بودن دارند، تدریس هم میكنند و میتوانند كمكهای مفیدی ارائه دهند.
روزهای اول
حدود 20 سال قبل نیروی انتظامی جزو سازمانهای پیشرویی بود كه موسسه ناجیهنر را تشكیل داد و در تمام این سالها چیزی حدود 80 فیلم و سریال تولید كرده است. در این میان برخی آثار مثل سریالهای دیوار، میكائیل، خواب و بیدار و... برجسته هستند. خواب و بیدار اولین كار بعد از تاسیس ناجیهنر بود و آن زمان سریال پلیس جوان هم روی آنتن رفت. آن اوایل مسؤولیت با آقای نوریان بود كه الان معاون اجتماعی هستند. آثار نام برده شده در ذهن مردم ماند. البته نمیتوان مقایسهای میان آنها با آثار كنونی كرد چون قیاس دیده شدن یك اثر متعلق به آن زمان با آثاری كه حالا پخش میشود، درست نیست. اكنون رسانهها متعدد و متنوع شدند و دیگر نمیتوان انتظار داشت مثل گذشته مردم یك هفته برای دیدن قسمت بعدی سریال منتظر بمانند.
فیلمنامه، مشكل اصلی آثار پلیسی
موسسه ناجیهنر بهعنوان یك نهاد رسانهای با رویكرد اصلی فیلم و سریال تشكیل شد و آثار موفقی داشت. در این 18 ماه گذشته كه دور جدید فعالیتهای ناجیهنر بوده است در حوزه فیلمنامه و تولیدات رسانهای كه باید در همه زمینهها داشته باشیم، آسیبشناسی كردیم و دیدیم مشكل اصلی ما فیلمنامه است. الان فیلمنامههای متعددی را آماده كردیم و فیلمنامههای سه سریال نگارش شده است.
یكی از آنها با نام پنهان به نویسندگی رویا غفاری و تهیهكنندگی احمد زالی برای گروه فیلم و سریال شبكه یك است كه انشاءا... یك ماه آینده كلید میخورد. در 12 ماه گذشته 15 فیلم تولید كردیم، یك سینمایی و 14 تا تلویزیونی كه از شبكه سه پخش شدهاند. دوست ندارم نام فلیمهای تلویزیونی را تلهفیلم بگذارم چون كیفیت برخی از آنان از بسیاری سینماییها بیشتر است و استانداردهای بالایی دارد. همچنین در حال تولید دو سریال 20 قسمتی برای نمایش خانگی هستیم.
نقد منصفانه
ملاحظههای پلیسی
در ارائه جزئیات پرونده چند ملاحظه وجود دارد. مثلا اینكه پلیس برای دستگیری مجرمان شگردهایی دارد كه نباید لو برود. گاه جرایمی كه اپیدمی نشدهاند، نباید نشان داده شود. با وجود این ملاحظهها، همچنان فیلمها و سریالهایی با قصههای صددرصد واقعی داریم كه در هفته پلیس پخش شدند. البته فكر میكنم در حوزه فضای مجازی و كلاهبرداریهایی كه در این فضا شكل میگیرد باید كارهای بیشتری مثل هوش سیاه انجام دهیم. خودم هم اگر بخواهم روزی كاری در این حوزه تولید كنم، مایلم با محوریت كلاهبرداریهای مدرن باشد.
و اما...
پلیسهایی داشتیم كه به هنر روی آوردند و در این حرفه ماندند؛ مثلا محمود دینی، پلیس بود.با سریال آینه عبرت در بازیگری به شهرت رسید و الان تهیهكننده سینماست.
متاسفانه ما را به اسم مجوز میشناسند؛ در صورتیكه این بخش جزئی از كار موسسه ناجیهنر است و نیمساعته صادر میشود، مگر اینكه نیاز به بررسی در شورا داشته باشد.
در حوزه انیمیشن، در حال تولید مجموعه پویانمایی با نام آقای اشتباهی هستیم كه به زبان طنز و در مورد پیرمردی سودجو و خسیس است. در این مجموعه پلیس نمیبينیم اما در حوزههای مختلف پیامهای جالبی دارد و بهصورت آیتم پخش خواهد شد. فعلا در حال ساخت 10 قسمت برای فصل یك هستیم اما ادامهدار است و انشاءا... تا 20 روز دیگر روی آنتن میرود.
52 قسمت برنامه تركیبی برای كودكان داریم كه در این زمینه با شبكه پنج هماهنگ شدیم. این برنامه به صورت مستقیم پلیسی نیست، اما پیامهای فرهنگی را منتقل میكند. درباره دو موجود فرازمینی است كه در سیاره ما گم شدهاند و به پست یك موجود پلشت میخورند.
شعار نمیدهیم
رتبه ما در دنیا در حوزه پلیس سایبری، كشف علمی قتل و... خیلی بالاست. وقتی این حد از امنیت را در كشور داریم یعنی عدهای حتی با وجود نیروی كم دارند بیشتر از حد عادی زحمت میكشند. پس پلیس كارش را بلد است ولی گاهی وقتی میخواهیم این را نشان دهیم به سمت شعارزدگی میرویم. ما خیلی تلاش كردیم از شعارزدگی فاصله بگیریم. البته نكته دیگری هم هست و گاهی انتظارهای زیادی از پلیس وجود دارد؛ مثلا كسی كه گوشیاش را دزدیدهاند، میخواهد برایش نقطه بزنند و بگویند دزد كجا و در طبقه چندم فلان ساختمان حضور دارد، درصورتیكه چنین چیزی ممكن نیست و برای همین وقتی با پلیس در فیلمها مواجه میشود، به خاطر انتظار بالایی كه داشته و محقق نشده است، فكر میكند پلیسهای سریالها و فیلمها شبیه واقعیت نیستند؛ در صورتیكه پلیس توانمند است و مثلا نیروهای یگان ویژه واقعا كارهای خاصی انجام میدهند و نوپو تقریبا در آمار موفقیت صددرصدی دارد اما اگر این عملیاتها را در یك سریال نشان میدهیم، میگویند شعارزده است. البته كارهای نهچندان خوبی هم ساخته شده است كه متاسفانه در ایجاد تصور واقعی خلل ایجاد میكند.
پلیس ایرانی
متاسفانه برخی فیلمسازان با ذهنیتی كه از پلیس آمریكا دارند، میخواهند فیلم پلیسی بسازند اما خیابانها، خلافكاران، مجرمان و... ما شبیه آمریكا نیست. پلیس آمریكا كارهایی میكند كه ما ادعا داریم به لحاظ ارزشی پلیسمان این كارها را انجام نمیدهد. وقتی این را نشان میدهیم برخی میگویند میخواهید پلیس را خیلی خوب و معصوم نشان دهید! در صورتیكه اینطور نیست. مثلا در پلیس، دستور وجود دارد وقتی پلیس آقا از یك خانم بازجویی كند، باید یك پلیس خانم هم در اتاق حضور داشته باشد؛ این مورد در آمریكا نیست. در تمام زمینهها ما تاكید و خواهش داریم فیلمنامهای نوشته شود كه منطبق با پلیس كشور خودمان باشد.
آشنابازی نداریم
در ساختارمان، مجموعهای با عنوان خانه تولید جوان تشكیل دادیم و آمادهایم تا هنرمندان بیایند و اطلاعات درست در اختیار آنان قرار دهیم. به جوانان بگویید بیایند. هر جوانی ایده تولیدی پلیسی مستقیم و غیرمستقیم دارد بیاید تا به او در این زمینه كمك كنیم. به دانشجویان اعتبار میدهیم و تجهیزات رایگان در اختیارشان میگذاریم. تلاشمان سرعت بخشیدن به تولیدهای خودمان و كمك به هنرمندان سراسر كشور است كه ایدههای خوب دارند. واقعا در ناجیهنر روی همه باز است. هیچ آشنابازی نداریم و آدمها نسبت به هم هیچ اولویتی ندارند.
مخاطب كارهای پلیسی، جوانها هستند
مسعود آبپرور / نویسنده و کارگردان
من هیچوقت در ساخت كارهایم به پرمخاطب بودن آن فكر نكردم و جذابیت و كارآمد بودن آن برایم مهمتر بوده است. من بهشدت دوست دارم كارهایی كه میسازم بهروز و نگاه به آینده باشد. یعنی واپسگرایی را بهشدت رد میكنم و جذابیتی برایم ندارد.
مطمئن هستم برای نسل جدید هم جذابیتی ندارد. بنابراین به نظرم میآید كه مخاطب كارهای پلیسی در درجه اول جوانها هستند. متاسفانه برخی تلهفیلمهایی هم كه در این هفته پخش میشوند، به لحاظ ساختار، قصه و بازیها ضعیف هستند و اطمینان دارم كه دلیل اصلیاش اقتصاد این فیلمهاست. یعنی بهخاطر بودجهای است كه برای این فیلمها در نظر گرفته میشود. وقتی نگاهمان كوچك باشد، نتیجه هم كوچك خواهد شد.
اگر میخواهیم اتفاقی را رقم بزنیم، باید نگاههایمان را بزرگ كنیم. البته بخشی از آن هم به نگاه فیلمساز برمیگردد كه نگاه واقعی و درستی از پلیس ندارد. من در ساخت كارهای پلیسی از فاصله و مكثهای طولانی بیزارم و تلاش كردم چه در تدوین و تصویربرداری و چه در بازی و ضرباهنگ روایت قصه شتاب بیشتری ایجاد كنم و توانایی بازیگران هم فرصتی بود تا دست و پای من برای این كار بسته نشود. به نظرم این كار یك استاندارد جدیدی را برای سریالهای پلیسی ارائه كرد.
امسال بهمناسبت هفته نیروی انتظامی پخش هفت فیلم از شبكه سه سیما را در دستور كار داشتیم. پیشتر معمولا در این زمان مینیسریال روی آنتن میرفت اما من در تلویزیون قائل به مینیسریال نیستم. بهتر است ما مینیسریالها را در پلتفرمی دیگر ببریم. در مدیوم تلویزیون سریالهای بالای 26 قسمت جواب میدهد كه مردم بتوانند با قصه درگیر شوند و با كاراكترها خو بگیرند. در تجربهای كه پارسال داشتیم، تلهفیلم كاركردش بهمراتب بیشتر بود. تلهفیلمها از شبكههای مختلف به مناسبتهای گوناگون پخش میشوند، در تلوبیون بالای صد هزار بار بازدید داشتهاند و در دیگر پلتفرمها هم دیده شدند. این نشان میدهد مردم راحتتر یك اپیزود را میبینند و نسبت به مینیسریالها هم هزینه كمتری دارد. متاسفانه جریان بالا رفتن قیمتها در سینما ایجاد شد كه شاید مقصر بخشی از آن وی.اُ.دیها بودند. وقتی قیمتها بالا میرود، اولین قشری كه آسیب میبینند خود سینماگران هستند چون با تولید كمتر آثار، بسیاری از مشغولان این حرفه بیكار میشوند و جامعه هم از نظر فرهنگی آسیب میبیند. ما با هزینه كم، فیلمهای خوب تولید كردیم. كارگردان تلهفیلمها عمدتا جوانانی هستند كه كارهای سینمایی هم داشتند و ما نخواستیم كیفیت را فدای چیزهای دیگر كنیم.
مشاوره رایگان
ناجیهنر بهصورت مستقل تولید دارد كه این تلهفیلمها نمونههای آن هستند. همچنین با مشاركت سازمان صداوسیما هم سریال تولید میكنیم. به یكسری فیلمها هم كمك میكنیم و در آنها مشاركت داریم. اشكالی که وجود دارد این است كه جامعه نویسندگان زیاد درباره نكات تخصصی كار پلیس را نمیدانند و مثلا در قصه پرونده قتل را به دایره مواد مخدر میدهند. ما در موسسه را باز گذاشتیم و گفتیم مشاوره رایگان میدهیم و آدمهای این حرفه را به پروژههايی معرفی میكنیم تا با خاطرهگویی و... اطلاعات را در اختیار نویسنده قرار دهند و به لحاظ دراماتیك به اثر كمك كنند.
خدا را شكر الان این اتفاق افتاده است و هنرمندان میآیند با كارشناسان خبره ما كه 30 سال در دایرههای مختلف كار كردند و بازنشسته شدند، مشورت میكنند. مثلا در آثار تولیدی خودمان برای پلیسهای مختلف اعم از فتا، مواد مخدر، راهنمایی و رانندگی و... یك فیلم مستقل ساختیم. نویسنده بدن هیچ القایی با متخصص این كار صحبت كرد و خودش به یكسری یافتهها رسید و بعضا تصوری كه از پلیس یا ناجی هنر در ذهنشان بود، تغییر كرد. چون ممكن است برخی فكر كنند ناجیهنر میخواهد مانع ایجاد كند ولی واقعا اینگونه نیست. ما در پروسه تولید هیچگونه دخالت خاصی نكردیم. سعی میكنیم مبنای شكلگیری یك قصه، پروندهای واقعی باشد.
هشدار
فیلم پلیسی ساختن، صرفا اكشن ساختن نیست. باید به مخاطب پیام و هشدار دهیم كه تو خیلی راحت تبدیل به قاتل، مقتول و سارق میشوی. پس اولویت اصلیمان ارائه چهره درست و واقعی پلیس به مردم ضمن دادن آموزش است. واقعا فكر میكنم اگر هركدام از كسانی كه نقد دارند و ادعا میكنند میتوانند فیلمنامه پلیسی بنویسند، بروند تحقیق كنند و با پلیسهای واقعی حرف بزنند و بعد آنچه به نظرشان میآید را روی كاغد بیاورند؛ مطمئنم خیلی متاثر میشوند. در مجموعه آدمهای باسابقه و تحصیلكردهای مثل سرهنگ شمسآبادی داریم كه سالها تجربه پلیس بودن دارند، تدریس هم میكنند و میتوانند كمكهای مفیدی ارائه دهند.
روزهای اول
حدود 20 سال قبل نیروی انتظامی جزو سازمانهای پیشرویی بود كه موسسه ناجیهنر را تشكیل داد و در تمام این سالها چیزی حدود 80 فیلم و سریال تولید كرده است. در این میان برخی آثار مثل سریالهای دیوار، میكائیل، خواب و بیدار و... برجسته هستند. خواب و بیدار اولین كار بعد از تاسیس ناجیهنر بود و آن زمان سریال پلیس جوان هم روی آنتن رفت. آن اوایل مسؤولیت با آقای نوریان بود كه الان معاون اجتماعی هستند. آثار نام برده شده در ذهن مردم ماند. البته نمیتوان مقایسهای میان آنها با آثار كنونی كرد چون قیاس دیده شدن یك اثر متعلق به آن زمان با آثاری كه حالا پخش میشود، درست نیست. اكنون رسانهها متعدد و متنوع شدند و دیگر نمیتوان انتظار داشت مثل گذشته مردم یك هفته برای دیدن قسمت بعدی سریال منتظر بمانند.
فیلمنامه، مشكل اصلی آثار پلیسی
موسسه ناجیهنر بهعنوان یك نهاد رسانهای با رویكرد اصلی فیلم و سریال تشكیل شد و آثار موفقی داشت. در این 18 ماه گذشته كه دور جدید فعالیتهای ناجیهنر بوده است در حوزه فیلمنامه و تولیدات رسانهای كه باید در همه زمینهها داشته باشیم، آسیبشناسی كردیم و دیدیم مشكل اصلی ما فیلمنامه است. الان فیلمنامههای متعددی را آماده كردیم و فیلمنامههای سه سریال نگارش شده است.
یكی از آنها با نام پنهان به نویسندگی رویا غفاری و تهیهكنندگی احمد زالی برای گروه فیلم و سریال شبكه یك است كه انشاءا... یك ماه آینده كلید میخورد. در 12 ماه گذشته 15 فیلم تولید كردیم، یك سینمایی و 14 تا تلویزیونی كه از شبكه سه پخش شدهاند. دوست ندارم نام فلیمهای تلویزیونی را تلهفیلم بگذارم چون كیفیت برخی از آنان از بسیاری سینماییها بیشتر است و استانداردهای بالایی دارد. همچنین در حال تولید دو سریال 20 قسمتی برای نمایش خانگی هستیم.
نقد منصفانه
ما ژانر طنز را پذیرفتیم، نمونهاش سریال سالهای دور از خانه بود كه در شبكه نمایش خانگی منتشر شد. خیلیها گفتند چرا چنین مجوزی دادید ولی ما پایش ایستادیم. یك اثر طنز را تا جایی كه توهین نشود و خدایی نكرده هویت، شخصیت و شرافت پلیس زیر سوال نرود، میپذیریم. نقد درست را هم میپذیریم. اما در مورد اینكه بیان میكنند چرا خطای پلیس را نشان نمیدهید، میگویم كسی كه ادعای پژوهش، نقد عالمانه و دلسوزانه دارد، بیاید در این سالها كه فیلمسازان ادعا كردند که پلیس اجازه نقد نمیدهد، بگویند چند فیلم ساخته شده كه واقعیت پلیس را نشان بدهد. پلیس انسان است و منكر خطای او نیستیم اما بسیاری كه ادعای نقد دارند، تا بهحال از یك متری دزد و قاتل ندیدهاند كه چقدر ترس دارد؟ سروكله زدن با این افراد آدم را خسته میكند و ممكن است یك نفر بلغزد. وقتی یك نفر در مجموعه خطا میكند، میشود گفت همه آنجا خطاكار هستند؟ چقدر جامعه هنرمندان به شهید كرمپور كه روز تاسوعا با فداكاری به شهات رسید، پرداختند؟ در ناجیهنر جایی را با نام آخرین شهید گذاشتیم كه هر 48 ساعت بهروزرسانی میشود. كجا مصائب این شغل نمایش داده شده است كه حالا بخواهیم نشان دهیم در چند صد هزار نفر، یك نفر هم رشوه میگیرد. با نشان دادن سختیها، نقد هم میشود كرد. باید اضافه كرد خود ما برای اولینبار نقد كردیم، فیلم مانگرو را نیروی انتظامی ساخت كه در آن نشان دادیم سیستم، پلیس خطاكار را میگیرد. پلیس سیستم پیچیدهای دارد و كوچكترین خطا را میفهمد و برخورد میكند.
ملاحظههای پلیسی
در ارائه جزئیات پرونده چند ملاحظه وجود دارد. مثلا اینكه پلیس برای دستگیری مجرمان شگردهایی دارد كه نباید لو برود. گاه جرایمی كه اپیدمی نشدهاند، نباید نشان داده شود. با وجود این ملاحظهها، همچنان فیلمها و سریالهایی با قصههای صددرصد واقعی داریم كه در هفته پلیس پخش شدند. البته فكر میكنم در حوزه فضای مجازی و كلاهبرداریهایی كه در این فضا شكل میگیرد باید كارهای بیشتری مثل هوش سیاه انجام دهیم. خودم هم اگر بخواهم روزی كاری در این حوزه تولید كنم، مایلم با محوریت كلاهبرداریهای مدرن باشد.
و اما...
پلیسهایی داشتیم كه به هنر روی آوردند و در این حرفه ماندند؛ مثلا محمود دینی، پلیس بود.با سریال آینه عبرت در بازیگری به شهرت رسید و الان تهیهكننده سینماست.
متاسفانه ما را به اسم مجوز میشناسند؛ در صورتیكه این بخش جزئی از كار موسسه ناجیهنر است و نیمساعته صادر میشود، مگر اینكه نیاز به بررسی در شورا داشته باشد.
در حوزه انیمیشن، در حال تولید مجموعه پویانمایی با نام آقای اشتباهی هستیم كه به زبان طنز و در مورد پیرمردی سودجو و خسیس است. در این مجموعه پلیس نمیبينیم اما در حوزههای مختلف پیامهای جالبی دارد و بهصورت آیتم پخش خواهد شد. فعلا در حال ساخت 10 قسمت برای فصل یك هستیم اما ادامهدار است و انشاءا... تا 20 روز دیگر روی آنتن میرود.
52 قسمت برنامه تركیبی برای كودكان داریم كه در این زمینه با شبكه پنج هماهنگ شدیم. این برنامه به صورت مستقیم پلیسی نیست، اما پیامهای فرهنگی را منتقل میكند. درباره دو موجود فرازمینی است كه در سیاره ما گم شدهاند و به پست یك موجود پلشت میخورند.
شعار نمیدهیم
رتبه ما در دنیا در حوزه پلیس سایبری، كشف علمی قتل و... خیلی بالاست. وقتی این حد از امنیت را در كشور داریم یعنی عدهای حتی با وجود نیروی كم دارند بیشتر از حد عادی زحمت میكشند. پس پلیس كارش را بلد است ولی گاهی وقتی میخواهیم این را نشان دهیم به سمت شعارزدگی میرویم. ما خیلی تلاش كردیم از شعارزدگی فاصله بگیریم. البته نكته دیگری هم هست و گاهی انتظارهای زیادی از پلیس وجود دارد؛ مثلا كسی كه گوشیاش را دزدیدهاند، میخواهد برایش نقطه بزنند و بگویند دزد كجا و در طبقه چندم فلان ساختمان حضور دارد، درصورتیكه چنین چیزی ممكن نیست و برای همین وقتی با پلیس در فیلمها مواجه میشود، به خاطر انتظار بالایی كه داشته و محقق نشده است، فكر میكند پلیسهای سریالها و فیلمها شبیه واقعیت نیستند؛ در صورتیكه پلیس توانمند است و مثلا نیروهای یگان ویژه واقعا كارهای خاصی انجام میدهند و نوپو تقریبا در آمار موفقیت صددرصدی دارد اما اگر این عملیاتها را در یك سریال نشان میدهیم، میگویند شعارزده است. البته كارهای نهچندان خوبی هم ساخته شده است كه متاسفانه در ایجاد تصور واقعی خلل ایجاد میكند.
پلیس ایرانی
متاسفانه برخی فیلمسازان با ذهنیتی كه از پلیس آمریكا دارند، میخواهند فیلم پلیسی بسازند اما خیابانها، خلافكاران، مجرمان و... ما شبیه آمریكا نیست. پلیس آمریكا كارهایی میكند كه ما ادعا داریم به لحاظ ارزشی پلیسمان این كارها را انجام نمیدهد. وقتی این را نشان میدهیم برخی میگویند میخواهید پلیس را خیلی خوب و معصوم نشان دهید! در صورتیكه اینطور نیست. مثلا در پلیس، دستور وجود دارد وقتی پلیس آقا از یك خانم بازجویی كند، باید یك پلیس خانم هم در اتاق حضور داشته باشد؛ این مورد در آمریكا نیست. در تمام زمینهها ما تاكید و خواهش داریم فیلمنامهای نوشته شود كه منطبق با پلیس كشور خودمان باشد.
آشنابازی نداریم
در ساختارمان، مجموعهای با عنوان خانه تولید جوان تشكیل دادیم و آمادهایم تا هنرمندان بیایند و اطلاعات درست در اختیار آنان قرار دهیم. به جوانان بگویید بیایند. هر جوانی ایده تولیدی پلیسی مستقیم و غیرمستقیم دارد بیاید تا به او در این زمینه كمك كنیم. به دانشجویان اعتبار میدهیم و تجهیزات رایگان در اختیارشان میگذاریم. تلاشمان سرعت بخشیدن به تولیدهای خودمان و كمك به هنرمندان سراسر كشور است كه ایدههای خوب دارند. واقعا در ناجیهنر روی همه باز است. هیچ آشنابازی نداریم و آدمها نسبت به هم هیچ اولویتی ندارند.
مخاطب كارهای پلیسی، جوانها هستند
مسعود آبپرور / نویسنده و کارگردان
من هیچوقت در ساخت كارهایم به پرمخاطب بودن آن فكر نكردم و جذابیت و كارآمد بودن آن برایم مهمتر بوده است. من بهشدت دوست دارم كارهایی كه میسازم بهروز و نگاه به آینده باشد. یعنی واپسگرایی را بهشدت رد میكنم و جذابیتی برایم ندارد.
مطمئن هستم برای نسل جدید هم جذابیتی ندارد. بنابراین به نظرم میآید كه مخاطب كارهای پلیسی در درجه اول جوانها هستند. متاسفانه برخی تلهفیلمهایی هم كه در این هفته پخش میشوند، به لحاظ ساختار، قصه و بازیها ضعیف هستند و اطمینان دارم كه دلیل اصلیاش اقتصاد این فیلمهاست. یعنی بهخاطر بودجهای است كه برای این فیلمها در نظر گرفته میشود. وقتی نگاهمان كوچك باشد، نتیجه هم كوچك خواهد شد.
اگر میخواهیم اتفاقی را رقم بزنیم، باید نگاههایمان را بزرگ كنیم. البته بخشی از آن هم به نگاه فیلمساز برمیگردد كه نگاه واقعی و درستی از پلیس ندارد. من در ساخت كارهای پلیسی از فاصله و مكثهای طولانی بیزارم و تلاش كردم چه در تدوین و تصویربرداری و چه در بازی و ضرباهنگ روایت قصه شتاب بیشتری ایجاد كنم و توانایی بازیگران هم فرصتی بود تا دست و پای من برای این كار بسته نشود. به نظرم این كار یك استاندارد جدیدی را برای سریالهای پلیسی ارائه كرد.