گفتوگو با رقیه توکلی، کارگردان فیلم «مهران» که یکی از آثار بخش مسابقه جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان است
قصه نوجوانهای نسل دیروز
فیلم «مهران» به کارگردانی رقیه توکلی، چند ویژگی مهم و قابل اشاره دارد. این اثر سینمایی با محوریت شخصیتهای کودک و نوجوان روایت میشود و بار اصلی قصه روی دوش آنهاست. کاراکترهایی کنشگر که حضور مهمی دارند و مسیر قصه را تعیین میکنند. فیلم همچنین در بستر جنگ و دفاع مقدس رخ میدهد و به حضور مهاجران جنگی در یزد میپردازد. آن بحث مشارکت مردمی در پشت جبههها که همچنان در سینمای ایران جای پرداخت دارد، در این فیلم به بهترین شکل و با حال و هوایی کودکانه و خالصانه مطرح میشود. به جز اینها این فیلم هم همچون اولین فیلم سینمایی رقیه توکلی و آثار کوتاهش در یزد ساخته شده و بر تنوع جغرافیایی و فرهنگی و گویشی سینمای ایران دامن میزند؛ موردی که سینمای «تهرانزده» ما بسیار نیازمند نمونههای خوبی مثل آن است.
در نشست رسانهای فیلم گفتید «مهران» اثری درباره صمیمیت مردم یزد در سالهای جنگ است. بخشی از کودکی شما در یزد و در سالهای جنگ گذشته، چقدر واقعیتهایی که دیدید بهویژه همان برخورد خوب با مهاجران جنگ به فیلمنامه و اثر راه یافته؟ مصداقی، قصهای در فیلم بود که مستقیما از واقعیتی که در آن ایام دیدید به فیلم راه پیدا کرده باشد؟
من متولد 1364 هستم و جنگ سال 67 تمام شد و چیزی از آن سالها و روزها یادم نیست. بنابراین فیلمنامه «مهران» که با همکاری آقای فرشاد رضایی نوشته شده، اصلا فیلمنامهای نیست که براساس خاطرات کودکی و نوجوانی یا تجربیات شخصی شکل گرفته باشد. تنها وجوه واقعی قصه همان آزادسازی شهر مهران و مواردی مثل جام جهانی 1986 مکزیک است و ما در داستان پردازی، تقویم را رعایت کردیم.
در همان نشست گفتید که از ساخت این فیلم انرژی زیادی گرفتید. کمی توضیح میدهید این حال و انرژی خوب از چه چیز اثر میآید؟
من در ارتباط تصویری که با نشست رسانهای فیلم داشتم، گفتم از اینکه فیلم مهران در جشنواره اکران شده و تماشاگران از آن خوششان آمده، خیلی انرژی گرفتم اما نمیدانم چرا این مساله طور دیگری اطلاعرسانی شد. البته که من از ساخت این فیلم هم انرژی گرفتم و خیلی خوشحالم که این فیلم را ساختم. با وجود اینکه فیلم بودجه زیادی نداشت، من و همه همکارانم که اهل یزد بودند، توانستیم آن را بسازیم. برای همین وقتی فیلم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت، خیلی انرژی خوبی گرفتم. اینکه مخاطبان حرفهای و آقای محمدرضا مقدسیان، مجری نشست که خودش از منتقدان سینماست، فیلم را دوست داشتند، باعث شد انرژی زیادی بگیرم.
ظاهرا مخاطب هدف فیلم، تنها نوجوانان نیستند. آیا هرکس که درگیر جنگ و دفاع مقدس بوده، با فیلم شما همراه خواهد شد؟
بله، همینطور است. مخاطب فیلم من خانوادهها و بچهها هستند و همگی میتوانند از دیدن آن لذت ببرند. چون قصه این فیلم در دهه 60 میگذرد و برای هم سن و سالان من و حتی بزرگتر از ما نوستالژی دارد. در عین حال فیلم برای بچهها هم شیرینیهای خاص خودش را دارد و همچنین به نوجوانهای نسل امروز نشان میدهد که نوجوانهای نسل دیروز چطور بودند.
فیلم قبلی شما مادری هم در یزد ساخته شد. این فیلم هم همینطور. این فیلم ساختن در جغرافیا و با گویش و فرهنگ یزد و اساسا دیگر شهرهای کشور، ویژگی منحصر بهفردی است که کمتر اتفاق میافتد و فیلمسازان ترجیح میدهند برای ساخت فیلم در تهران متمرکز شوند. تا کی همچنان در یزد فیلم خواهید ساخت؟
من یزدی هستم و معتقدم که یزد، یک شهرک سینمایی است که واقعا این ظرفیت را دارد که هر سال تعداد زیادی فیلم در آن ساخته شود. من هنوز از فیلم ساختن در یزد سیراب نشدم. وقتی فیلمساز در شهر خودش فیلم میسازد، یکسری امکانات خواهد داشت. این البته به این معنی نیست که بتواند از بودجههای دولتی آنجا استفاده کند. همین که خانواده و دوستان صمیمی کارگردان حضور دارند، خیلی کمک میکند. در عینحال فیلمسازی در شهرستان، مشکلات خاص خودش را هم دارد، چون بیشتر عوامل حرفهای در تهران زندگی میکنند.
بنابراین دعوت از آنها مستلزم اسکان و یکسری هماهنگیهاست. من از سال 85 تا امروز همه 30 فیلم کوتاه و دو فیلم سینماییام را در یزد ساختم. احساس میکنم فیلمسازانی مثل من که در شهرستان بزرگ و با فرهنگ آنجا آمیخته شدند، خیلی راحتتر میتوانند در آن شهر فیلم بسازند تا فیلمسازانی که اهل آن شهر نیستند و با فرهنگ مردم آنجا آشنایی ندارند. برای همین ما یزدیها که فیلمهای ساخته شده توسط دیگران در یزد را میبینیم، متوجه نواقص کار میشویم و کار به دل ما نمینشیند.
خودتان به خاطر شیوع کرونا نتوانستید در اکران فیلم در تهران حاضر باشید. کرونا چه تاثیری بر جشنوارهای گذاشته که اساسا با حضور پرشور کودکان و نوجوانان معنا پیدا میکند؟
اگر کرونا نبود که جشنواره در اصفهان برگزار میشد و من و همه عوامل آنجا بودیم، بهویژه اینکه یزد به اصفهان نزدیک است. در آن صورت خیلی اتفاق بزرگی رخ میداد و چون بازیگران اصلی فیلم من بچهها هستند، حضور در جشنواره، تجربه و جایزه بزرگی برایشان بود. اما متاسفانه کرونا، اجازه نداد این اتفاق بیفتد. خودم هم بهتازگی مادر شدهام که این هم مزید علت بود تا نتوانم در جشنواره در تهران حضور پیدا کنم. با این حال به شکل آنلاین با نشست رسانهای فیلم ارتباط برقرار و با دوستان صحبت کردم.
در این چند روز بازخوردی از اکران فیلم در جشنواره دریافت کردهاید؟
بازخوردهای خوبی را دریافت کردم. با وجود فیلمهای خوبی که در این دوره حاضر هستند، انتظار چنین استقبالی را از فیلم خودم نداشتم.
اینکه برخلاف مادری در این فیلم از بازیگران چهره استفاده نکردید، دلیل خاصی دارد؟ فکر کنم تنها خانم معصومه قاسمیپور برای تماشاگران آشنا باشد.
من فیلم مادری را با بازیگران و عوامل حرفهای سینمای ایران کار کردم. در فیلم مهران، عکس این کار را انجام دادم و عوامل فیلم در شهرستان زندگی میکنند و حرفهای نیستند و در اول راه هستند، بهجز آقای طاهر پیشوایی، صدابردار کار. همینطور در این فیلم از بازیگران بومی استفاده کردم. همین باعث شد در مادری و مهران دو تجربه متفاوت داشته باشم. اعتقاد دارم باید تا 40سالگی تجربه کنم و ببینم که قرار است چه کارهایی در ادامه انجام دهم و چه تواناییهایی دارم. هرچند با همان ساخت فیلمهای کوتاه اولیهام متوجه شده بودم که در کار با بچهها موفق هستم. چون مخاطبان آن کارها را دوست داشتند.
برنامهریزی برای اکران عمومی فیلم دارید؟
فیلم متعلق به بنیاد سینمایی فارابی است و آنها هر تصمیمی که بگیرند، من به آن احترام میگذارم. اما خیلی دوست دارم فیلم بهصورت آنلاین اکران شود. چون فیلم بازیگر ستارهای ندارد و فکر کنم اگر آنلاین اکران شود، میتواند موفقتر باشد. بهجز اکران، دوست دارم فیلم در جشنوارههای مختلفی شرکت کند. شنیدم فیلمهایی که در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان شرکت میکنند، میتوانند در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشته باشند. اگر این اتفاق بیفتد که خیلی عالی است.
در بخش مسابقه رقیبهای پرقدرتی چون مجید مجیدی (خورشید) و حسین قناعت (سلفی با رستم) و ابوالفضل جلیلی (مسیر معکوس) و سیدجواد هاشمی (جزیره فضایی/ تورنادو2) دارید. به دریافت جایزه امیدوارید؟
راستش قبل از اکران فیلمها در جشنواره نظرم این بود وقتی چنین فیلمها و رقیبان پرقدرتی هستند، جایزه را به آنها میدهند. البته میدانستم فیلم من فضای خوب و قصه قشنگی دارد و هرکس ببیند آن را دوست دارد، اما حقیقتا به اینکه بخواهد جایزه بگیرد، فکر نمیکردم. اما وقتی فیلم در جشنواره اکران و از آن استقبال شد، فکر میکنم ممکن است جایزه بگیرد. نه اینکه بگویم خیلی به جایزه فکر نمیکنم و جایزه برایم مهم نیست، اما کسب جایزه در ادامه راه کارگردان تاثیر میگذارد و به او انرژی میدهد.
فیلم محبوب شما در سینمای کودک و نوجوان چیست؟
بچههای آسمان و بادکنک سفید.
چرا این فیلمها؟
این فیلمها را در دوران کودکی دیدم و خیلی حس نوستالژیکی برایم دارند. قصههای قشنگ، ساده و روانی دارند و خالصانه هستند. بچههای این فیلمها بهشدت دوستداشتنی هستند و من آن زمان بهعنوان یک مخاطب کمسنوسال، ارتباط خیلی خوبی با شخصیتهای آنها برقرار کردم. هنوز هم این دو فیلم را خیلی دوست دارم.
در نشست رسانهای فیلم گفتید «مهران» اثری درباره صمیمیت مردم یزد در سالهای جنگ است. بخشی از کودکی شما در یزد و در سالهای جنگ گذشته، چقدر واقعیتهایی که دیدید بهویژه همان برخورد خوب با مهاجران جنگ به فیلمنامه و اثر راه یافته؟ مصداقی، قصهای در فیلم بود که مستقیما از واقعیتی که در آن ایام دیدید به فیلم راه پیدا کرده باشد؟
من متولد 1364 هستم و جنگ سال 67 تمام شد و چیزی از آن سالها و روزها یادم نیست. بنابراین فیلمنامه «مهران» که با همکاری آقای فرشاد رضایی نوشته شده، اصلا فیلمنامهای نیست که براساس خاطرات کودکی و نوجوانی یا تجربیات شخصی شکل گرفته باشد. تنها وجوه واقعی قصه همان آزادسازی شهر مهران و مواردی مثل جام جهانی 1986 مکزیک است و ما در داستان پردازی، تقویم را رعایت کردیم.
در همان نشست گفتید که از ساخت این فیلم انرژی زیادی گرفتید. کمی توضیح میدهید این حال و انرژی خوب از چه چیز اثر میآید؟
من در ارتباط تصویری که با نشست رسانهای فیلم داشتم، گفتم از اینکه فیلم مهران در جشنواره اکران شده و تماشاگران از آن خوششان آمده، خیلی انرژی گرفتم اما نمیدانم چرا این مساله طور دیگری اطلاعرسانی شد. البته که من از ساخت این فیلم هم انرژی گرفتم و خیلی خوشحالم که این فیلم را ساختم. با وجود اینکه فیلم بودجه زیادی نداشت، من و همه همکارانم که اهل یزد بودند، توانستیم آن را بسازیم. برای همین وقتی فیلم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت، خیلی انرژی خوبی گرفتم. اینکه مخاطبان حرفهای و آقای محمدرضا مقدسیان، مجری نشست که خودش از منتقدان سینماست، فیلم را دوست داشتند، باعث شد انرژی زیادی بگیرم.
ظاهرا مخاطب هدف فیلم، تنها نوجوانان نیستند. آیا هرکس که درگیر جنگ و دفاع مقدس بوده، با فیلم شما همراه خواهد شد؟
بله، همینطور است. مخاطب فیلم من خانوادهها و بچهها هستند و همگی میتوانند از دیدن آن لذت ببرند. چون قصه این فیلم در دهه 60 میگذرد و برای هم سن و سالان من و حتی بزرگتر از ما نوستالژی دارد. در عین حال فیلم برای بچهها هم شیرینیهای خاص خودش را دارد و همچنین به نوجوانهای نسل امروز نشان میدهد که نوجوانهای نسل دیروز چطور بودند.
فیلم قبلی شما مادری هم در یزد ساخته شد. این فیلم هم همینطور. این فیلم ساختن در جغرافیا و با گویش و فرهنگ یزد و اساسا دیگر شهرهای کشور، ویژگی منحصر بهفردی است که کمتر اتفاق میافتد و فیلمسازان ترجیح میدهند برای ساخت فیلم در تهران متمرکز شوند. تا کی همچنان در یزد فیلم خواهید ساخت؟
من یزدی هستم و معتقدم که یزد، یک شهرک سینمایی است که واقعا این ظرفیت را دارد که هر سال تعداد زیادی فیلم در آن ساخته شود. من هنوز از فیلم ساختن در یزد سیراب نشدم. وقتی فیلمساز در شهر خودش فیلم میسازد، یکسری امکانات خواهد داشت. این البته به این معنی نیست که بتواند از بودجههای دولتی آنجا استفاده کند. همین که خانواده و دوستان صمیمی کارگردان حضور دارند، خیلی کمک میکند. در عینحال فیلمسازی در شهرستان، مشکلات خاص خودش را هم دارد، چون بیشتر عوامل حرفهای در تهران زندگی میکنند.
بنابراین دعوت از آنها مستلزم اسکان و یکسری هماهنگیهاست. من از سال 85 تا امروز همه 30 فیلم کوتاه و دو فیلم سینماییام را در یزد ساختم. احساس میکنم فیلمسازانی مثل من که در شهرستان بزرگ و با فرهنگ آنجا آمیخته شدند، خیلی راحتتر میتوانند در آن شهر فیلم بسازند تا فیلمسازانی که اهل آن شهر نیستند و با فرهنگ مردم آنجا آشنایی ندارند. برای همین ما یزدیها که فیلمهای ساخته شده توسط دیگران در یزد را میبینیم، متوجه نواقص کار میشویم و کار به دل ما نمینشیند.
خودتان به خاطر شیوع کرونا نتوانستید در اکران فیلم در تهران حاضر باشید. کرونا چه تاثیری بر جشنوارهای گذاشته که اساسا با حضور پرشور کودکان و نوجوانان معنا پیدا میکند؟
اگر کرونا نبود که جشنواره در اصفهان برگزار میشد و من و همه عوامل آنجا بودیم، بهویژه اینکه یزد به اصفهان نزدیک است. در آن صورت خیلی اتفاق بزرگی رخ میداد و چون بازیگران اصلی فیلم من بچهها هستند، حضور در جشنواره، تجربه و جایزه بزرگی برایشان بود. اما متاسفانه کرونا، اجازه نداد این اتفاق بیفتد. خودم هم بهتازگی مادر شدهام که این هم مزید علت بود تا نتوانم در جشنواره در تهران حضور پیدا کنم. با این حال به شکل آنلاین با نشست رسانهای فیلم ارتباط برقرار و با دوستان صحبت کردم.
در این چند روز بازخوردی از اکران فیلم در جشنواره دریافت کردهاید؟
بازخوردهای خوبی را دریافت کردم. با وجود فیلمهای خوبی که در این دوره حاضر هستند، انتظار چنین استقبالی را از فیلم خودم نداشتم.
اینکه برخلاف مادری در این فیلم از بازیگران چهره استفاده نکردید، دلیل خاصی دارد؟ فکر کنم تنها خانم معصومه قاسمیپور برای تماشاگران آشنا باشد.
من فیلم مادری را با بازیگران و عوامل حرفهای سینمای ایران کار کردم. در فیلم مهران، عکس این کار را انجام دادم و عوامل فیلم در شهرستان زندگی میکنند و حرفهای نیستند و در اول راه هستند، بهجز آقای طاهر پیشوایی، صدابردار کار. همینطور در این فیلم از بازیگران بومی استفاده کردم. همین باعث شد در مادری و مهران دو تجربه متفاوت داشته باشم. اعتقاد دارم باید تا 40سالگی تجربه کنم و ببینم که قرار است چه کارهایی در ادامه انجام دهم و چه تواناییهایی دارم. هرچند با همان ساخت فیلمهای کوتاه اولیهام متوجه شده بودم که در کار با بچهها موفق هستم. چون مخاطبان آن کارها را دوست داشتند.
برنامهریزی برای اکران عمومی فیلم دارید؟
فیلم متعلق به بنیاد سینمایی فارابی است و آنها هر تصمیمی که بگیرند، من به آن احترام میگذارم. اما خیلی دوست دارم فیلم بهصورت آنلاین اکران شود. چون فیلم بازیگر ستارهای ندارد و فکر کنم اگر آنلاین اکران شود، میتواند موفقتر باشد. بهجز اکران، دوست دارم فیلم در جشنوارههای مختلفی شرکت کند. شنیدم فیلمهایی که در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان شرکت میکنند، میتوانند در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشته باشند. اگر این اتفاق بیفتد که خیلی عالی است.
در بخش مسابقه رقیبهای پرقدرتی چون مجید مجیدی (خورشید) و حسین قناعت (سلفی با رستم) و ابوالفضل جلیلی (مسیر معکوس) و سیدجواد هاشمی (جزیره فضایی/ تورنادو2) دارید. به دریافت جایزه امیدوارید؟
راستش قبل از اکران فیلمها در جشنواره نظرم این بود وقتی چنین فیلمها و رقیبان پرقدرتی هستند، جایزه را به آنها میدهند. البته میدانستم فیلم من فضای خوب و قصه قشنگی دارد و هرکس ببیند آن را دوست دارد، اما حقیقتا به اینکه بخواهد جایزه بگیرد، فکر نمیکردم. اما وقتی فیلم در جشنواره اکران و از آن استقبال شد، فکر میکنم ممکن است جایزه بگیرد. نه اینکه بگویم خیلی به جایزه فکر نمیکنم و جایزه برایم مهم نیست، اما کسب جایزه در ادامه راه کارگردان تاثیر میگذارد و به او انرژی میدهد.
فیلم محبوب شما در سینمای کودک و نوجوان چیست؟
بچههای آسمان و بادکنک سفید.
چرا این فیلمها؟
این فیلمها را در دوران کودکی دیدم و خیلی حس نوستالژیکی برایم دارند. قصههای قشنگ، ساده و روانی دارند و خالصانه هستند. بچههای این فیلمها بهشدت دوستداشتنی هستند و من آن زمان بهعنوان یک مخاطب کمسنوسال، ارتباط خیلی خوبی با شخصیتهای آنها برقرار کردم. هنوز هم این دو فیلم را خیلی دوست دارم.