نگاهی به مجموعه داستان «بعد زلزله» نوشته هاروکی موراکامی
اندوه بیپایان
داستانهای «بعد زلزله» در فوریه ۱۹۹۵ بهوقوع میپیوندند؛ درست یکماه پس از زلزله کوبه. داستانهای بعد زلزله وقتی اتفاق میافتند که زلزله مدتهاست پایان یافته، اما آدمهای داستانها ارتباط مبهمی با کوبه، شهر محل وقوع آن دارند. همه آنها بهنوعی با نخی نامرئی به کوبه متصل میشوند، حتی اگر با قاطعیت از آن شهر زلزلهزده فرار بکنند، جایی میان سکوت و تنهایی در نقطهای دیگر از جهان به یاد آن خواهند گریست. برای شخصیتهای بعد زلزله، زلزله کوبه بازتاب گذشته فراموششدهای است که پیش از اینها به خاک سپرده بودند. ساتسوکی 30سال از عمر خود را با نفرت از یک مرد سپری کرده؛ عاشقی که شانس او را برای بچهداشتن از بین برده. پدر جان پی، در کوبه زندگی میکند. میاکی خانواده خود را در کوبه ترک کرده تا جایی فرسنگها دورتر، نیمهشبها کنار ساحل، آتشبازی راه بیندازد. سالای چهارساله هر شب در کابوسهای خود مرد زلزله را میبیند که میخواهد او را در جعبهای کوچک حبس بکند. کاتاگیری وقتی به خانه برمیگردد، در آپارتمانش با ابرقورباغهای روبهرو میشود که ماموریت دارد توکیو را از شر کرم بزرگی که زمین را سوراخسوراخ میکند، نجات بدهد.
موراکامی به جای قراردادن شخصیتها در هسته اصلی فاجعه، راه دوم را برمیگزیند. او از زیر آوارهای زلزله، شخصیتهای جدیدی خلق میکند که در گذشته خود بهنوعی متعلق به این شهر بودهاند. داستانها به عواقب و خسارتهای زلزله میپردازد، اما این آسیبها صدماتی غیر از آوار خانهها و ویرانیهای معمول ناشی از زلزله است. پیچیدگی در عین سادگی ترجمان صحیح این شش داستان است. اگر بخواهیم هر کدام از داستانهای مجموعه را با هر رنگ و لعابی برای کسی نقل بکنیم، شاید بهخودی خود جذابیت ویژهای برای مخاطب نداشته باشد، ولی جادوی واژگان موراکامی است که این سادگی را به معجزهای عمیق و ویرانگر شبیه میکند. ما بیآنکه تجربه مشابه هیچکدام از شخصیتها را داشته باشیم، مسحور جزئیات زندگی آنان میشویم. متاثر میشویم، نه برای زلزلهای که یکماه پیش از تاریخ داستان رخ داده که برای آنچه در زلزله از بین نرفته، هر آنچه زیر و رو و نمایان شده است.
داستانها پایان معینی ندارند. آنها صرفا بازتاب افکار و اعمال افراد مختلف در بازه زمانی محدودی هستند و ما بیآنکه مقاومتی نشان بدهیم، با داستانها که غالبا فضایی سوررئال و غیرحقیقی دارند، همراه میشویم. وقتی زن فالگیر دست ساتسوکی را میگیرد و او را از سنگی درونش و مرگی نزدیک آگاه میکند، پوزخند نمیزنیم، باور میکنیم. وقتی کاتاگیری با یک قورباغه برای نجات توکیو همپیمان میشود، تعجب نمیکنیم و به اندازه آن دو، نگران زلزله مهیب توکیو میشویم. قهرمان از نقطهای واقعی مسیر را آغاز میکند و سپس از میانه راه وارد دنیایی عجیب میشود. مانند شیرجهزدن در آبی که از عمق و دیگر ویژگیهای آن بیخبریم. این سفر تقریبا در تمام آثار هاروکی موراکامی به شکلهای مختلف وجود دارد. سفر از خود به خود، برای فرار از پسلرزههای واقعهای که او را درگیر گذشتهای کرده که مدت طولانی قصد فراموشیاش را داشته، اما به پایان سفر که میرسد، درمییابد آنچه باید زیر و رو شده و از نو بنا شود، همان چیزی است که درون اوست.
زمینلرزهها مردم را متوجه میکنند که جهان واقعی، چقدر شکننده و از دسترفتنی است. سنگ داخل بدن کاتسوکی فقط یک سنگ و کرم زیرزمینی توکیو فقط کرم نیستند. عجیب، ساده، جذاب و یک اثر موراکامیوار اصیل، تمام چیزی است که پس از خواندن شش داستان مجموعه با خود زمزمه خواهید کرد. با نزدیکشدن خواننده به پایان کتاب، داستانها خوشبینانهتر میشوند. داستانهای مجموعه بعد زلزله عبارتند از: بشقاب پرنده در کوشیرو، منظرهای با اتوی چدنی، همه بچههای خدا حق دارند برقصند، تایلند، قورباغه عظیم توکیو را نجات میدهد، شیرینی عسلی.