دنیا دلش خیلی پر است. ارتباط عاشقانه شوهرش با معشوقه سابقش او را به دادگاه‌خانواده کشانده‌است. آنقدر عصبانی است که دیگر نمی‌تواند این موضوع را تحمل کند و آمده‌است تا برای همیشه از شوهرش جدا شود. نفرین‌های معشوقه سابق شوهرش، زندگی او را هم تحت تاثیر قرار داده‌است. زن جوان در رابطه با این جدایی به قاضی دادگاه خانواده می‌گوید: هشت ماه است که ازدواج کرده‌ایم؛ ولی در این مدت یک روز خوش هم نداشتم. درست از همان روزهای اول بود که دختری با من تماس گرفت و گفت عشقش را از او دزدیده‌ام. او گفت چند سال عاشق شوهرم بوده و با او ارتباط داشته، اما من با ورودم به زندگی‌شان ارتباط آنها را قطع کرده‌ام. اوایل به حرف‌هایش اهمیتی ندادم. اما او شروع کرد به نفرین کردن و عذاب‌دادن من. این دختر دست بردار نبود. هربار به بهانه‌ای جلوی راه من یا شوهرم سبز می‌شد. خیلی عصبانی می‌شدم اما سعی می‌کردم تحمل کنم. تصور می‌کردم 

به مرور زمان او همه چیز را فراموش می‌کند و از زندگی‌مان می‌رود. تا این‌که چند وقت پیش چیزی شنیدم که شوکه‌ام کرد. این دختر گفت شوهرم به بهانه ازدواج، زندگی او را نابود کرده‌است. می‌گفت به او قول ازدواج داده و حتی برای نامزدی به خانه‌شان هم رفته‌بود و عکس شوهرم در کنار خانواده‌اش را نشانم داد. همه چیز را می‌توانستم تحمل کنم به‌جز این موضوع را. برای همین وقتی شنیدم معطل نکردم و تصمیم گرفتم به دادگاه خانواده بیایم و درخواست طلاق بدهم. من می‌دانم شوهرم در حق این دختر نامردی بزرگی کرده و او را رها کرده‌است. برای همین است او مزاحم زندگی ما می‌شود. راستش من هم از این مزاحمت‌ها و هربار شنیدن یک خبر شوکه‌کننده خسته‌شده‌ام و می‌خواهم به این زندگی برای همیشه پایان دهم. دیگر نمی‌توانم تحمل کنم که معشوقه سابق شوهرم مرتب وارد زندگی ما شود و من و شوهرم را نفرین کند. می‌دانم اگر زندگی‌ام با این مرد را ادامه بدهم بدبخت می‌شوم، چون او در حق این دختر خیانت بزرگی کرده و نفرینش گریبانگیر زندگی من هم می‌شود.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: من قبلا نامزد نداشتم. مدتی با این دختر در ارتباط بودم، اما بعد از این‌که دیدم با هم تفاهم نداریم، ارتباطم را با او قطع کردم. بعد از آشنایی‌ام با دنیا لزومی ندیدم که درباره ارتباط قبلی‌ام با او صحبت کنم. این دختر از رفتارهایش کاملا مشخص است که تعادل روانی ندارد و می‌خواهد زندگی مرا به هم بزند. 
ولی دنیا متوجه نیست و در نهایت او را به خواسته‌اش رساند. من اگر با این دختر ازدواج می‌کردم ، پایانی جز طلاق نداشتم. او وقتی خوشبختی مرا دید ، با این ترفند سعی کرد دنیا را از من دلسرد کند. باور کنید من وقتی به خواستگاری دنیا رفتم که رابطه‌ام با این دختر تمام شده‌بود. پس نامردی در حق کسی نکردم. همسرم به جای درک من ، از این دختر طرفداری می‌کند.
در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانواده صحبت کنند. 

به قول‌های خود وفادار بمانید
سارا شقاقی ، روانشناس 
در این باره می گوید: روابط قبل از ازدواج گاهی برای زندگی مشترک آفتی می شود که اگر قبل از شروع زندگی مشترک به آن توجه نشود ، به بحران تبدیل شده و آرامش را از زوجین می گیرد. این روابط باید در زندگی حل شود و بعد وارد زندگی مشترک شد. ازدواج، پیمان و تعهد بین زن و شوهر است و این ازدواج است که زن و مرد را متعهد می سازد تا آخر عمر به هم وفادار بمانند. زنان و مردان باید این را بدانند که اگر اختلافات  یا مشکلات خود را در زندگی از همان ابتدا حل نکنند، ممکن است هیچگاه نتوانند به مرور زمان از پس حل آن بربیایند. از سوی دیگر باید بدانند دوران نامزدی یک بازه زمانی برای شناخت یکدیگر است و این مدت هیچ تعهدی برای ازدواج و زندگی مشترک ایجاد نمی کند و از نظر حقوقی هم نمی توان آن را تعهد ازدواج در نظر گرفت.  بازهم تاکید می شود که در صورت بروز اختلاف در زندگی مشترک قبل از این که به گزینه طلاق فکر کنید ، در فضایی آرام و با کمک بزرگان فامیل یا مشاوران سعی کنید مشکل را بر طرف کنید و جدایی و دادگاه خانواده آخرین گزینه در زندگی مشترک باشد.