سرعت عمل ، ناجی پنج عضو خانواده ای در اصفهان از گازگرفتگی شد
هوشیاری علیه مرگ خاموش
حادثه گازگرفتگی که در آن نزدیک بود پدر اصفهانی، تمام اعضای خانوادهاش را یکجا از دست دهد و عزادارشان شود، با هوشیاری به موقع همسایه، پدر خانواده و سرعت عمل تکنیسینهای اورژانس اصفهان ختم به خیر شد.
آفتابکه بالا آمد، پدر مثل همیشه راهی محل کارش شد. سه پسر سه قلوی شش ساله خانواده هم مشغول بازی بودند و مادر و دختر 16 ساله خانه هم سرشان گرم انجام کارهای خانه بود. کمی بعد، زهرا، برادران بازیگوشش را به حمام برد تا آنها را استحمام کند. در حالیکه سه قلوها مشغول بازیگوشی در حمام بودند، ناگهان حال هر پنج نفر کمکم رو به وخامت گذاشت. مادر یکگوشه افتاد و دختر و پسرانش هم گوشهای دیگر.
اسفندیار عباسی، پدر خانواده از آن روز برای تپش تعریف میکند:«در محلکارم بودم که همسایهمان که رابطه نزدیکی با ما دارد، به من گفت انگار حال بچهها خوب نیست. تا این جمله را گفت، سریعکارم را رها کردم و به خانه برگشتم. صحنه تکاندهندهای بود. سه قلوهایم بدحال بودند و دختربزرگم بدجور تشنج کرده بود و نفسش بالا نمیآمد. همسرم هم وضعیت مناسبی نداشت. هول شده بودم و میترسیدم بلایی سرشان بیاید. به سرعت با اورژانس 115 اصفهان تماس گرفتم و وضعیت را برایشان توضیح دادم. خدا خیرشان بدهد، گفتند پنجرهها را باز کن و همسر و بچه ها را هم به پهلوی چپ بخوابان.» پدر در هول و ولای حال بد فرزندان و همسرش بود که آمبولانس 115 اصفهان، آژیرکشان از راه رسید.
نقش همسایه ، پدر و اورژانس
سعید فرزانه تکنیسین حاضر در عملیات امدادرسانی به پنج مصدوم حادثه مسمومیت با گاز منوکسید کرین میگوید: یک فوریت امدادرسانی با موضوعکاهش هوشیاری به پایگاه شهرک امام حسین زینبیه اصفهان گزارش شد که همراه با همکارم به سمت محل حادثه حرکت کردیم و سه دقیقه بعد آنجا رسیدیم. پس از ورود به خانه متوجه دختری شدیم که روی زمین افتاده بود و به شدت میلرزید. یک لحظه فکرکردم تشنج کرده، اما بعد از بررسی دقیق متوجه شدم تشنج نیست و فقط دچار لرز شدید همراه با کاهش سطح هوشیاری شده است.»
به گفته او، علاوه بر دختر نوجوان، سه قلوها هم دچار کاهش سطح هوشیاری همراه با تنفس بسیار سطحی و کم شده بودند. تصور این بود که شاید دچار ایست قلبی شدهاند، اما وقتی نبض هر سه بچه را گرفتند، متوجه شدند نبض دارند. او با مشاهده این وضعیت، به سرعت درخواست
اعزام کمک کرد.
فرزانه ادامه میدهد:«وضعیت بچهها طوری بود که شک کردیم شاید با موادمخدر مسموم شده باشند، اما مادر خانواده که هوشیارتر بود و فقط دچار درد قفسه سینه و گیجی شده بود، این موضوع را رد کرد. مشغول رگگیری و پیدا کردن علت این حادثه بودیم که ناگهان متوجه صدای پتپت شعله از داخل آشپزخانه شدیم. دنبال صدا رفتم و متوجه شدم لوله آبگرمکن دیواری از محل خود خارج شده و شعله به صورت ناقص در حال سوختن بود. با این شرایط مطمئن شدیم علت حادثه، مسمومیت با گاز منوکسیدکربن بوده است. سپس با کمک همسایهها، بچهها را به داخل حیاط بردیم و در و پنجره های خانه را باز کردیم تا هوا تهویه شود. خوشبختانه بچهها بعد از دو سه دقیقه تنفس در هوای آزاد به هوش آمدند و شروع به گریه کردند؛ دختر خانواده هم بعد از اکسیژنتراپی به هوش آمد و وضعیت بهتری پیدا کرد.»
آفتابکه بالا آمد، پدر مثل همیشه راهی محل کارش شد. سه پسر سه قلوی شش ساله خانواده هم مشغول بازی بودند و مادر و دختر 16 ساله خانه هم سرشان گرم انجام کارهای خانه بود. کمی بعد، زهرا، برادران بازیگوشش را به حمام برد تا آنها را استحمام کند. در حالیکه سه قلوها مشغول بازیگوشی در حمام بودند، ناگهان حال هر پنج نفر کمکم رو به وخامت گذاشت. مادر یکگوشه افتاد و دختر و پسرانش هم گوشهای دیگر.
اسفندیار عباسی، پدر خانواده از آن روز برای تپش تعریف میکند:«در محلکارم بودم که همسایهمان که رابطه نزدیکی با ما دارد، به من گفت انگار حال بچهها خوب نیست. تا این جمله را گفت، سریعکارم را رها کردم و به خانه برگشتم. صحنه تکاندهندهای بود. سه قلوهایم بدحال بودند و دختربزرگم بدجور تشنج کرده بود و نفسش بالا نمیآمد. همسرم هم وضعیت مناسبی نداشت. هول شده بودم و میترسیدم بلایی سرشان بیاید. به سرعت با اورژانس 115 اصفهان تماس گرفتم و وضعیت را برایشان توضیح دادم. خدا خیرشان بدهد، گفتند پنجرهها را باز کن و همسر و بچه ها را هم به پهلوی چپ بخوابان.» پدر در هول و ولای حال بد فرزندان و همسرش بود که آمبولانس 115 اصفهان، آژیرکشان از راه رسید.
نقش همسایه ، پدر و اورژانس
سعید فرزانه تکنیسین حاضر در عملیات امدادرسانی به پنج مصدوم حادثه مسمومیت با گاز منوکسید کرین میگوید: یک فوریت امدادرسانی با موضوعکاهش هوشیاری به پایگاه شهرک امام حسین زینبیه اصفهان گزارش شد که همراه با همکارم به سمت محل حادثه حرکت کردیم و سه دقیقه بعد آنجا رسیدیم. پس از ورود به خانه متوجه دختری شدیم که روی زمین افتاده بود و به شدت میلرزید. یک لحظه فکرکردم تشنج کرده، اما بعد از بررسی دقیق متوجه شدم تشنج نیست و فقط دچار لرز شدید همراه با کاهش سطح هوشیاری شده است.»
به گفته او، علاوه بر دختر نوجوان، سه قلوها هم دچار کاهش سطح هوشیاری همراه با تنفس بسیار سطحی و کم شده بودند. تصور این بود که شاید دچار ایست قلبی شدهاند، اما وقتی نبض هر سه بچه را گرفتند، متوجه شدند نبض دارند. او با مشاهده این وضعیت، به سرعت درخواست
اعزام کمک کرد.
فرزانه ادامه میدهد:«وضعیت بچهها طوری بود که شک کردیم شاید با موادمخدر مسموم شده باشند، اما مادر خانواده که هوشیارتر بود و فقط دچار درد قفسه سینه و گیجی شده بود، این موضوع را رد کرد. مشغول رگگیری و پیدا کردن علت این حادثه بودیم که ناگهان متوجه صدای پتپت شعله از داخل آشپزخانه شدیم. دنبال صدا رفتم و متوجه شدم لوله آبگرمکن دیواری از محل خود خارج شده و شعله به صورت ناقص در حال سوختن بود. با این شرایط مطمئن شدیم علت حادثه، مسمومیت با گاز منوکسیدکربن بوده است. سپس با کمک همسایهها، بچهها را به داخل حیاط بردیم و در و پنجره های خانه را باز کردیم تا هوا تهویه شود. خوشبختانه بچهها بعد از دو سه دقیقه تنفس در هوای آزاد به هوش آمدند و شروع به گریه کردند؛ دختر خانواده هم بعد از اکسیژنتراپی به هوش آمد و وضعیت بهتری پیدا کرد.»