بابا نوبـل!
سیدسپهر جمعهزاده
آن سوئدی صاحب سبیل، آن عاشق خواب بامداد رحیل، آن جوینده دلیل، آن کارخانهدار علی الاطلاق، آن صاحب اختراع تا خرتناق، آن اسلحهساز باران دیده، آن گرم و سرد روزگار چشیده، آن رنج افسردگی را به غایت کشیده، آن سالک مسلکِ شیمی دانان، آن مجردِ نیافته سر و سامان، آن مبتکر بسیار خجِل، صاحب دینامیت، جناب آلفرد نوبِل؛ از آن دسته مردان قرن نوزدهم بود که ابتدائاً یک طور دیگری بود و بعداً طورِ دیگری شد!
آلفرد نیز مانند خیلی عظیمی از دانشمندان، تقدیراً رابطه مساعدی با مدرسه نداشت و تنها 18 ماه سعی کرد در آن فضا نفس بکشد. او به معنی واقعی کلمه، معلم را به خانه برده بود! نه به این معنی که حل المسائل خریده باشد یا با ارسال عدد 1 به شماره «سی هزار و شصت و شونزده» گول کاسبان کنکور را خورده باشد، بلکه با توجه به وضع خوب مالی آن روزهای پدرش، آلفرد توانسته بود از محضر معلمانش در منزل بهره مند گردد و در درس شیمی و زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و روسی به شکلی دیوانهواری مهارت یابد .( البته اگر این بنده نیز معلمانش در منزل آموزشش میدادند الان کاشف واکسن کرونا بود نه نگارنده ستون سین جیم!)
نقل است که نوبل پس از فارغ التحصیلی از رشته شیمی، نزد پدر باز میگردد و بابا را تنها و ورشکسته میبیند. لذا عزم خود را جزم میکند تا کاری کند کارستان. بابای نوبل که هیچ ربطی به بابانوئل هم نداشت؛ پیش از اینها کارخانه ای داشت که نیتروگلیسیرین مایع تولید میکرد و آنقدر سریع الانفجار بود که تا تقی به توقی میخورد میترکید حتی به حرارت یکهای دهان!
آلفرد دریافت که چنانچه نیتروگلیسیرین جذب یک ماده خنثی مانند دیاتومایت گردد، در هنگام جابهجایی به مراتب امنتر خواهد بود و آن مخلوط را در سال ۱۸۶۷ به نام دینامیت ثبت کرد. البته ما قصد نداریم فرمول دقیق ساخت این ماده به شدت منفجره را در اختیار شما قرار دهیم زیرا چیزی به چهارشنبه سوری نمانده و شما نیز تشنه انفجارید! خلاصه اینکه ما از گفتن اینکه آلفرد برای این کار از ترکیب سه واحد نیتروگلیسیرین و یک واحد دیاتومایت (که متشکل از ۸۶٪ سیلیس، ۵٪ سدیم، ۳٪ منیزیم و ۲٪ آهن است) به علاوه مقدار کمی کربنات سدیم استفاده نمود؛ ابا داریم و امتناع میورزیم.
البته آلفرد در راه اختراع این ماده نسبتاً پرکاربرد! (البته در کشورهای جنگ طلب) لطماتی هم به بنیان خود و خانوادهاش وارد آورد که از خفیف ترین آنها میتوان به منفجر شدن کل آزمایشگاه خانوادگی و خراب شدن اجزای آن بر سر یکی از برادرانش اشاره کرد که جناب نوبل بعد از آن اتفاق لحظه ای به خود غم راه نداد و گفت : «این خسارات اندک مانع از پیشرفت من نمیشود.»
بعد از فوت یکی دیگر از برادرانش، یک نشریه فرانسوی برادر آلفرد را به دلیل فعالیتهایش در زمینه مواد منفجره متهم کرده و تیتر زده بود: «سوداگر مرگ مُرد». آلفرد نوبل به فکر فرورفت و حس کرد که دوست ندارد پس از مرگش روزنامهها بنویسند: «دکتر آلفرد نوبل که با یافتن راههایی برای کشتن سریعتر انسانهای بیشتر ثروتمند شد، روز گذشته بدرود حیات گفت.»
بنابراین این شیمیدان اسلحه ساز ما متنبه شد و آخر عمری هر چه مال و منال داشت خرج خرید یک تعداد جایزه طلایی کرد تا در قالب جایزه نوبل بدهند به برترینهای حوزه پزشکی، شیمی، ادبیات ، فیزیک و صلح در جهان ، بدون توجه به ملیت آنها. شاید از خود بپرسید چرا جناب نوبل حرفی از نوبل ریاضیات به میان نیاورده. پاسخش شدیداً قانع کننده است . گفته میشود خصومتی که نوبل با یک ریاضیدان داشت، دلیل تخصیص داده نشدن جایزه در رشته ریاضی شد. به همین سادگی به همین خوشمزگی!
آلفرد برخلاف ظاهر دینامیتی اش، بر چندین زبان مسلط بود و مجموعه اشعاری به زبان انگلیسی سرود . به علاوه نگارش یک نمایشنامه که هم اکنون از آن تنها چهار نسخه کپی در جهان مانده است که یکی از نسخ آن دست ترامپ ، یکی دست من و دو تای دیگر نزذ ملکه انگلستان است که شبهامیگذارد کنار کوهنور و خود را تحسین میکند!
در شرح احوال وی آمده که عنصر شیمیایی نوبلیوم را نیز با عدد اتمی 102 به افتخار آلفرد نامگذاری کرده اند. از کنکوریهای عزیز خواهش مندیم جهت دریافت اطلاعات بیشتر با شمارههای که زیر نویس میشود تماس حاصل فرمایند . اگر از بین پانصد نفر اولی باشید که پیامک میدهند ، یک پک تقویتی شیمی آلفرد نوبل را هم که همین دیروز از سوئد وارد نمودیم ، به نامتان میزنیم .( باتشکر . موسسه علمی – آموزشی – پژوهشیِ "کنکور آب خوردن است"! )
در عاقبت به خیری جایزه نوبل و خردمندی روسای امروزی آن همین بس که دونالد ترامپ همین چندماه پیش نامزد دریافت جایزه صلح نوبل گردید و تاریخ را از شدت این حجم از شایستگی، انگشت به دهان گذاشت و احتمالاً روح مرحوم نوبل را نیز دچار تشنج نمود.
آلفرد نیز مانند خیلی عظیمی از دانشمندان، تقدیراً رابطه مساعدی با مدرسه نداشت و تنها 18 ماه سعی کرد در آن فضا نفس بکشد. او به معنی واقعی کلمه، معلم را به خانه برده بود! نه به این معنی که حل المسائل خریده باشد یا با ارسال عدد 1 به شماره «سی هزار و شصت و شونزده» گول کاسبان کنکور را خورده باشد، بلکه با توجه به وضع خوب مالی آن روزهای پدرش، آلفرد توانسته بود از محضر معلمانش در منزل بهره مند گردد و در درس شیمی و زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و روسی به شکلی دیوانهواری مهارت یابد .( البته اگر این بنده نیز معلمانش در منزل آموزشش میدادند الان کاشف واکسن کرونا بود نه نگارنده ستون سین جیم!)
نقل است که نوبل پس از فارغ التحصیلی از رشته شیمی، نزد پدر باز میگردد و بابا را تنها و ورشکسته میبیند. لذا عزم خود را جزم میکند تا کاری کند کارستان. بابای نوبل که هیچ ربطی به بابانوئل هم نداشت؛ پیش از اینها کارخانه ای داشت که نیتروگلیسیرین مایع تولید میکرد و آنقدر سریع الانفجار بود که تا تقی به توقی میخورد میترکید حتی به حرارت یکهای دهان!
آلفرد دریافت که چنانچه نیتروگلیسیرین جذب یک ماده خنثی مانند دیاتومایت گردد، در هنگام جابهجایی به مراتب امنتر خواهد بود و آن مخلوط را در سال ۱۸۶۷ به نام دینامیت ثبت کرد. البته ما قصد نداریم فرمول دقیق ساخت این ماده به شدت منفجره را در اختیار شما قرار دهیم زیرا چیزی به چهارشنبه سوری نمانده و شما نیز تشنه انفجارید! خلاصه اینکه ما از گفتن اینکه آلفرد برای این کار از ترکیب سه واحد نیتروگلیسیرین و یک واحد دیاتومایت (که متشکل از ۸۶٪ سیلیس، ۵٪ سدیم، ۳٪ منیزیم و ۲٪ آهن است) به علاوه مقدار کمی کربنات سدیم استفاده نمود؛ ابا داریم و امتناع میورزیم.
البته آلفرد در راه اختراع این ماده نسبتاً پرکاربرد! (البته در کشورهای جنگ طلب) لطماتی هم به بنیان خود و خانوادهاش وارد آورد که از خفیف ترین آنها میتوان به منفجر شدن کل آزمایشگاه خانوادگی و خراب شدن اجزای آن بر سر یکی از برادرانش اشاره کرد که جناب نوبل بعد از آن اتفاق لحظه ای به خود غم راه نداد و گفت : «این خسارات اندک مانع از پیشرفت من نمیشود.»
بعد از فوت یکی دیگر از برادرانش، یک نشریه فرانسوی برادر آلفرد را به دلیل فعالیتهایش در زمینه مواد منفجره متهم کرده و تیتر زده بود: «سوداگر مرگ مُرد». آلفرد نوبل به فکر فرورفت و حس کرد که دوست ندارد پس از مرگش روزنامهها بنویسند: «دکتر آلفرد نوبل که با یافتن راههایی برای کشتن سریعتر انسانهای بیشتر ثروتمند شد، روز گذشته بدرود حیات گفت.»
بنابراین این شیمیدان اسلحه ساز ما متنبه شد و آخر عمری هر چه مال و منال داشت خرج خرید یک تعداد جایزه طلایی کرد تا در قالب جایزه نوبل بدهند به برترینهای حوزه پزشکی، شیمی، ادبیات ، فیزیک و صلح در جهان ، بدون توجه به ملیت آنها. شاید از خود بپرسید چرا جناب نوبل حرفی از نوبل ریاضیات به میان نیاورده. پاسخش شدیداً قانع کننده است . گفته میشود خصومتی که نوبل با یک ریاضیدان داشت، دلیل تخصیص داده نشدن جایزه در رشته ریاضی شد. به همین سادگی به همین خوشمزگی!
آلفرد برخلاف ظاهر دینامیتی اش، بر چندین زبان مسلط بود و مجموعه اشعاری به زبان انگلیسی سرود . به علاوه نگارش یک نمایشنامه که هم اکنون از آن تنها چهار نسخه کپی در جهان مانده است که یکی از نسخ آن دست ترامپ ، یکی دست من و دو تای دیگر نزذ ملکه انگلستان است که شبهامیگذارد کنار کوهنور و خود را تحسین میکند!
در شرح احوال وی آمده که عنصر شیمیایی نوبلیوم را نیز با عدد اتمی 102 به افتخار آلفرد نامگذاری کرده اند. از کنکوریهای عزیز خواهش مندیم جهت دریافت اطلاعات بیشتر با شمارههای که زیر نویس میشود تماس حاصل فرمایند . اگر از بین پانصد نفر اولی باشید که پیامک میدهند ، یک پک تقویتی شیمی آلفرد نوبل را هم که همین دیروز از سوئد وارد نمودیم ، به نامتان میزنیم .( باتشکر . موسسه علمی – آموزشی – پژوهشیِ "کنکور آب خوردن است"! )
در عاقبت به خیری جایزه نوبل و خردمندی روسای امروزی آن همین بس که دونالد ترامپ همین چندماه پیش نامزد دریافت جایزه صلح نوبل گردید و تاریخ را از شدت این حجم از شایستگی، انگشت به دهان گذاشت و احتمالاً روح مرحوم نوبل را نیز دچار تشنج نمود.