عکس بیقاب
شماره قبل نوجوانه، این عکس را برایتان گذاشتیم و از شما خواستیم هرچه به ذهنتان میرسد برای ما بنویسید و پیامک کنید. این هم نتیجه زحمت و ذوق شما.
فاطمه حکیمزاده از تهران: در پس هر اتفاقی که قلبت را سرد میکند، گرمایی هست پس به طبیعت نگاه کن، هر گوشهاش میتوانی امید را ببینی؛ آن درختی که در میان سرما شکوفه میدهد.
بیتا متینکیا از تهران:و بعد از سرما، شکوفههای شور و شوق به تو یادآوری میکنند که حال روزگار تغییر میکند!
مبینا اسداللهی از تهران: شکوفههای یخزدهات را گرم کن با آتش توکل و ایمان. امروز برف روزیرسان توست.
نیلوفر صادقیان از تهران: غنچهای که در برابر یخبندان بیرحم زمستان بردبار و صبور است، غنچه عشق است که در مقابل هر جور و جفایی سخت پایدار است.
نازنینزهرا رستمی از تهران: در میان مرگ سبزها، من هنوز هستم، نگاه کن، به امید رایحهای از بهار، به امید ترانهای از حیات در میان شاخههای سبز در این برهوت زندگی هنوز نفس میکشم.
معصومه ساداترضوی از یزد: تاریخِ سالِ نوها فرق میکند! یکی برفی است و دیگری بهاری! اما در هر دویِ آنها بوی انتظار میآید. انتظار روزهای خوش!...چه در برف و چه در شکوفههای صورتیرنگِ بهار، آدمی زنده میماند برای دیدار، برایِ دیدارِ فارِسِ الحِجاز....
حنانه برزگر از کرمان: آری با یک گل بهار نمیشود
ولی تو بخند تا زمستان شرمنده شود.
مهسا ابراهیمی از خمینیشهر: کافیست در دلت بهار باشد، آنگاه لبخندت شکوفهایاست زیبا،اشکت بارانی است بهاری،صدای خندهات همچون صدای نغمه بلبل و وجودت همچون خورشید دلگرمکننده.آنگاه میبینی دلت که بهار باشد در زمستان هم شکوفه کردن ممکن است.
ریحانه رضایی از اصفهان: دانهدانه برف، بر پیشانی سرخِ غنچههای گیلاس، نوید بهار را میدهد؛ بهاری که در آن گلبوتهها به دشتهایی خرم تبدیل میشود.
مبینا یگانه از شهریار: من همان شکوفهای هستم که در اوج زمستان به زیبایی خودم باور دارم و ظاهر میشوم.همان خدایی که استعداد طراوت به من عطا کرده، هوایم را دارد.
مریم شاهپسندی از تهران: دانههای سردِ برف ماندنی نیستند، آنچه اهمیت دارد، شکوفه زدن پس از تحمل سرماست.
ریحانه کرباسباف از تهران: در سرمای زمستان کینه را از چشمت کنار بزن تا سبزی بهار محبت را پیدا کنی.
راضیه گلزاری از خمینیشهر: و قسم به روزی که ظهور میکنی در میان زمستان سرد روزگار .چه باسخاوت بهار را میآوری و تسکین میدهی دلهای بیروح ما را ای گل نرگس.
حدیثه محمدی از کرج :و چه شگفت است قدرت خدا، تو حتی در اوج زمستان هم بهار و شکوفههایش را مییابی. امید یعنی همین...
فاطمه زارع کار از املش: جوانه بزن! در میان سرمای بیرحم زندگی.
علیرضا عالیبیگی از میانه: با یک گل بهار نمیشه، شاید با چهار تاش بشه.
بیتا متینکیا از تهران:و بعد از سرما، شکوفههای شور و شوق به تو یادآوری میکنند که حال روزگار تغییر میکند!
مبینا اسداللهی از تهران: شکوفههای یخزدهات را گرم کن با آتش توکل و ایمان. امروز برف روزیرسان توست.
نیلوفر صادقیان از تهران: غنچهای که در برابر یخبندان بیرحم زمستان بردبار و صبور است، غنچه عشق است که در مقابل هر جور و جفایی سخت پایدار است.
نازنینزهرا رستمی از تهران: در میان مرگ سبزها، من هنوز هستم، نگاه کن، به امید رایحهای از بهار، به امید ترانهای از حیات در میان شاخههای سبز در این برهوت زندگی هنوز نفس میکشم.
معصومه ساداترضوی از یزد: تاریخِ سالِ نوها فرق میکند! یکی برفی است و دیگری بهاری! اما در هر دویِ آنها بوی انتظار میآید. انتظار روزهای خوش!...چه در برف و چه در شکوفههای صورتیرنگِ بهار، آدمی زنده میماند برای دیدار، برایِ دیدارِ فارِسِ الحِجاز....
حنانه برزگر از کرمان: آری با یک گل بهار نمیشود
ولی تو بخند تا زمستان شرمنده شود.
مهسا ابراهیمی از خمینیشهر: کافیست در دلت بهار باشد، آنگاه لبخندت شکوفهایاست زیبا،اشکت بارانی است بهاری،صدای خندهات همچون صدای نغمه بلبل و وجودت همچون خورشید دلگرمکننده.آنگاه میبینی دلت که بهار باشد در زمستان هم شکوفه کردن ممکن است.
ریحانه رضایی از اصفهان: دانهدانه برف، بر پیشانی سرخِ غنچههای گیلاس، نوید بهار را میدهد؛ بهاری که در آن گلبوتهها به دشتهایی خرم تبدیل میشود.
مبینا یگانه از شهریار: من همان شکوفهای هستم که در اوج زمستان به زیبایی خودم باور دارم و ظاهر میشوم.همان خدایی که استعداد طراوت به من عطا کرده، هوایم را دارد.
مریم شاهپسندی از تهران: دانههای سردِ برف ماندنی نیستند، آنچه اهمیت دارد، شکوفه زدن پس از تحمل سرماست.
ریحانه کرباسباف از تهران: در سرمای زمستان کینه را از چشمت کنار بزن تا سبزی بهار محبت را پیدا کنی.
راضیه گلزاری از خمینیشهر: و قسم به روزی که ظهور میکنی در میان زمستان سرد روزگار .چه باسخاوت بهار را میآوری و تسکین میدهی دلهای بیروح ما را ای گل نرگس.
حدیثه محمدی از کرج :و چه شگفت است قدرت خدا، تو حتی در اوج زمستان هم بهار و شکوفههایش را مییابی. امید یعنی همین...
فاطمه زارع کار از املش: جوانه بزن! در میان سرمای بیرحم زندگی.
علیرضا عالیبیگی از میانه: با یک گل بهار نمیشه، شاید با چهار تاش بشه.