بلیت رفت و برگشت به ژاپن
حسام آبنوس روزنامهنگار
اگر بخواهم راستش را بگویم باید اعتراف کنم پیش از «بروس لی» و فوتبال ژاپن، جنگ سبب شد به ژاپن که به کشور آفتاب تابان شهرت دارد علاقهمند شوم. یعنی نه پیشرفتهای تکنولوژیک این کشور، نه حمله اتمی آمریکاییها و نه حتی
هوندا CG125 باعث نمیشد به این کشور طور دیگری نگاه کنم.
درست خاطرم هست که در سالهای دانشجویی کتابی از کتابخانه دانشگاه امانت گرفتم که درباره جنگ جهانی دوم بود. یک روایت تاریخی که با قالب داستانی بازگو شده بود و همین سبب شد در روزهای کلاس «ابزار دقیق» کتاب قطور 700 ـ 600 صفحهای را زیر جزوهها بگذارم و همین که استاد سرش را به سمت تخته کلاس میچرخاند چند خطی بخوانم و در عالم روایت کتاب غرق شوم. کتاب به قدری شیرین بود که پایش به شبهای امتحان باز شد و بهجای اینکه برای امتحان آماده شوم تاریخ جنگ جهانی بخوانم. اینها را گفتم تا به اینجا برسم که در همین کتاب بود که با رشادت «کامیکازه»های ژاپنی آشنا شدم. خلبانهای ژاپنی که برای مقابله در برابر آمریکاییها دست به هاراگیری زدند و تا «پسر خورشید» احساس تنهایی نکند و نامشان را در تاریخ ثبت کردند. با این کتاب بود که دلم خواست درباره جزئیات دفاعمقدس خودمان بیشتر بدانم و به این حوزه علاقهمند شدم و دیدم چه کامیکازههای وطنی که با دست خالی در برابر دشمن ایستادند تا روح خدا را یاری کنند.
القصه خواستم بگویم قبل از اینکه حتی «جوبیلو ایواتا» و فینال قهرمانی باشگاههای آسیا در ورزشگاه آزادی در سال 1999 مهم باشد که در آن متخصص قهرمانی در آسیا برابر چشم بادامیها شکست خورد یا هیدتوشی ناکاتا، بازیکن شماره 7 تیم ملی ژاپن اهمیت داشته باشد، کامیکازهها، ژاپن را برایم جذاب کرده بودند و دلم میخواست درباره آنها بدانم. حتی نظم و انضباط مشهور ژاپنیها برایم جذابیتی نداشت و به عبارتی ترغیبم نمیکرد، بخواهم بدانم در آنجا
چهخبر است!
«کاهن معبد جینجا» داستان سفر ژاپن وحید یامینپور همان چیزی بود که دلم میخواست، بخوانم. در واقع نه اینکه تا پیش از این سفرنامه ژاپن موجود نباشد یا نخوانده باشم، ولی وقتی این کتاب را خواندم دیدم انگار همان چیزی بود که میخواستم. روایتی در موضع نه یک سیاح، بلکه یک پرسشگر که هم سیاحت میکند و هم اتفاقات را با آن ذهن جستوجوگر حلاجی میکند تا برای پرسشهایش پاسخی پیدا کند. نویسنده در این کتاب تلاش دارد تصویری که در ذهنش از ژاپن دارد را با آنچه میبیند تطبیق دهد و اختلافات را نیز اصلاح کند. او برای این کار دست خواننده خود را نیز گرفته و با خود به سفری در سرزمین نینجاها برده است.
نثر این کتاب در قیاس با کارهای قبلی وحید یامینپور رشد چشمگیری داشته و آن شاعرانگی کارهای قبلی در این کتاب کمرنگتر شده، ولی همچنان با یک روایت با نشاط روبهرو هستیم که نشان میدهد شاعرانگی ویژگی نثر یامینپور نیست.
حالا این سفرنامه در دسترس است و اگر میخواهید به ژاپن سفر کنید بلیت رفت و برگشت آن در کتابفروشیهاست.
هوندا CG125 باعث نمیشد به این کشور طور دیگری نگاه کنم.
درست خاطرم هست که در سالهای دانشجویی کتابی از کتابخانه دانشگاه امانت گرفتم که درباره جنگ جهانی دوم بود. یک روایت تاریخی که با قالب داستانی بازگو شده بود و همین سبب شد در روزهای کلاس «ابزار دقیق» کتاب قطور 700 ـ 600 صفحهای را زیر جزوهها بگذارم و همین که استاد سرش را به سمت تخته کلاس میچرخاند چند خطی بخوانم و در عالم روایت کتاب غرق شوم. کتاب به قدری شیرین بود که پایش به شبهای امتحان باز شد و بهجای اینکه برای امتحان آماده شوم تاریخ جنگ جهانی بخوانم. اینها را گفتم تا به اینجا برسم که در همین کتاب بود که با رشادت «کامیکازه»های ژاپنی آشنا شدم. خلبانهای ژاپنی که برای مقابله در برابر آمریکاییها دست به هاراگیری زدند و تا «پسر خورشید» احساس تنهایی نکند و نامشان را در تاریخ ثبت کردند. با این کتاب بود که دلم خواست درباره جزئیات دفاعمقدس خودمان بیشتر بدانم و به این حوزه علاقهمند شدم و دیدم چه کامیکازههای وطنی که با دست خالی در برابر دشمن ایستادند تا روح خدا را یاری کنند.
القصه خواستم بگویم قبل از اینکه حتی «جوبیلو ایواتا» و فینال قهرمانی باشگاههای آسیا در ورزشگاه آزادی در سال 1999 مهم باشد که در آن متخصص قهرمانی در آسیا برابر چشم بادامیها شکست خورد یا هیدتوشی ناکاتا، بازیکن شماره 7 تیم ملی ژاپن اهمیت داشته باشد، کامیکازهها، ژاپن را برایم جذاب کرده بودند و دلم میخواست درباره آنها بدانم. حتی نظم و انضباط مشهور ژاپنیها برایم جذابیتی نداشت و به عبارتی ترغیبم نمیکرد، بخواهم بدانم در آنجا
چهخبر است!
«کاهن معبد جینجا» داستان سفر ژاپن وحید یامینپور همان چیزی بود که دلم میخواست، بخوانم. در واقع نه اینکه تا پیش از این سفرنامه ژاپن موجود نباشد یا نخوانده باشم، ولی وقتی این کتاب را خواندم دیدم انگار همان چیزی بود که میخواستم. روایتی در موضع نه یک سیاح، بلکه یک پرسشگر که هم سیاحت میکند و هم اتفاقات را با آن ذهن جستوجوگر حلاجی میکند تا برای پرسشهایش پاسخی پیدا کند. نویسنده در این کتاب تلاش دارد تصویری که در ذهنش از ژاپن دارد را با آنچه میبیند تطبیق دهد و اختلافات را نیز اصلاح کند. او برای این کار دست خواننده خود را نیز گرفته و با خود به سفری در سرزمین نینجاها برده است.
نثر این کتاب در قیاس با کارهای قبلی وحید یامینپور رشد چشمگیری داشته و آن شاعرانگی کارهای قبلی در این کتاب کمرنگتر شده، ولی همچنان با یک روایت با نشاط روبهرو هستیم که نشان میدهد شاعرانگی ویژگی نثر یامینپور نیست.
حالا این سفرنامه در دسترس است و اگر میخواهید به ژاپن سفر کنید بلیت رفت و برگشت آن در کتابفروشیهاست.