ادعای مرد ضایعات جمع‌کن درباره قتل دوستش

ادعای مرد ضایعات جمع‌کن درباره قتل دوستش

مرد ضایعات جمع‌کن که متهم است همکارش را به قتل رسانده در جلسه دادگاه منکر اتهام قتل شد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، سال 97 ماموران هنگام گشتزنی در منطقه خیرآباد با جسد مردی کنار دیوار روبه‌رو شدند. مقتول در حالت نشسته و با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. کارت شناسایی و چک‌هایی همراهش بود که از طریق آن هویتش به نام سعید 35ساله شناسایی شد.
پدر سعید در تحقیقات به ماموران گفت: پسرم دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. من و همسرش چندبار با تلفن همراهش تماس گرفتیم اما پاسخگو نبود. پسرم با مردی به نام محمود ارتباط داشت و با هم کار می‌کردند .
روز حادثه هم پسرم به دیدن محمود رفته بود.
با کشف این سرنخ، محمود احضار شد که در تحقیقات مدعی شد قتل سعید کار او نبوده و بیگناه است. این مرد درباره روز قتل گفت: من و سعید ضایعات می‌فروختیم. روز حادثه جوانی افغان به نام شایان با سعید تماس گرفت و برای فروش ضایعات مس با او قرار گذاشت. وقتی به محل قرار رسیدیم، شایان و محمود با هم درگیر شدند. شایان قمه داشت و من از ترس داخل کانال آبی که آنجا بود پریدم و فرار کردم. از سرنوشت محمود بی‌خبر بودم تا این‌که فهمیدم او کشته شده است. شایان قاتل دوستم است.
پس از این ادعا، ماموران راهی محل درگیری شدند اما اهالی مدعی بودند شایان را نمی‌شناسند. فقط یک نفر از اهالی مدعی شد، مردی افغان را در آن منطقه دیده که ضایعات جمع می‌کرده و بعد از قتل ،دیگر او را ندیده است.
در حالی که محمود منکر قتل بود، بررسی‌های پلیسی نشان داد او با مقتول اختلاف مالی داشته است. وقتی دوباره از محمود بازجویی شد، اختلاف مالی را قبول کرد اما مدعی شد اختلافات در حدی نبوده که به خاطر آن مرتکب قتل شود.  با تکمیل تحقیقات در دادسرا و با درخواست اولیای‌دم برای مجازات قاتل، پرونده با صدور کیفرخواست برای محمود به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه محاکمه، اولیای‌دم درخواست قصاص قاتل را مطرح کردند.
محمود هم در این جلسه دوباره منکر قتل شد و گفت: من دوستم را نکشتم و اتهام قتل را قبول ندارم. من بارها گفته‌ام که قاتل مردی به نام شایان است. من از ترس، محل درگیری را ترک کرده و هیچ نقشی در مرگ محمود نداشتم. با دیدن شایان و قمه‌ای که در دست داشت، آنقدر ترسیدم که حتی با سعید تماس نگرفتم ببینم حالش چطور است. دو سال است که بازداشت هستم و در این مدت زندگی‌ام به‌هم ریخته است.
پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.