مسوولیتپذیرم پس هستم
از آنهایی که هیچ کاری را درست انجام نمیدهند و بیخیال بر طبل بیعاری میکوبند تا آنهایی که سعی میکنند همه کارهای محوله را درست انجام دهند کیلومترها فاصله است. روی گروه اول نمیتوان حسابی باز کرد ولی گروه دوم در هر مکان و هر جایگاهی که باشند ستون و تکیهگاه محسوب میشوند. اینها افراد مسوولیتپذیر هستند که نه لزوما مشوقهای بیرونی بلکه انگیزههای درونی باعث میشود تا هر کاری را که به آنها سپرده میشود به بهترین شکل انجام دهند. در واقع نوعی الزام از درون به افراد مسوولیتپذیر نهیب میزند که کارشان را بهدرستی انجام دهند بهطوری که به تذکرات بیرونی نیازی نداشته باشند.
جای خوشوقتی است که مسوولیتپذیری به عنوان یک ویژگی مهم شخصیتی، ارثی نیست و از طریق ژنها منتقل نمیشود بلکه خصلتی است آموختنی که ناشی از شیوه تربیت افراد است.
روانشناسان میگویند حس مسوولیتپذیری از دوره کودکی شکل میگیرد یعنی کودکان میآموزند که نسبت به انجام مطلوب و شایسته کارها متعهد باشند ولی همین روانشناسان براین نیز تاکید میکنند که اگر این حس در دوران کودکی ایجاد و تقویت نشد در بزرگسالی امکان شکلگیری و شکوفایی آن وجود دارد.
نقطه شروع برای مسوولیتپذیر شدن این است که دیگران به ما مسوولیتی را واگذار کنند چون اگر قرار باشد هیچگاه هیچکاری برعهده ما گذاشته نشود پس چگونه میتوانیم آن را انجام داده و نشان دهیم که مسوولیتپذیر هستیم؛ بنابراین نقش اطرافیان در شکلگیری حس مسوولیت پذیری در ما نقش مهمی دارد.
وقتی کاری به ما سپرده و مرحله اول طی شد، نوبت به شروع کار موردنظر میرسد که برای انجام آن نیز نقطه شروع این است که از اشتباهکردن نهراسیم بلکه حواسمان را روی کاری که قرار است انجام دهیم، متمرکز کنیم و اگر دچار اشتباه شدیم از دیگران بخواهیم اشتباهمان را به ما گوشزد کنند یا اگر آنها داوطلبانه این کار را کردند پذیرای توصیههای آنها باشیم.
مسوولیتپذیری هم رابطه تنگاتنگی با برنامهریزی دارد یعنی ما باید قادر باشیم کنترل زمان را در دست بگیریم و کارها را طبق یک زمانبندی دقیق به سرانجام برسانیم. از سوی دیگر مسوولیتپذیری در وجود ما انسانها شکل نمیگیرد مگر این که اعتمادبهنفس داشته و احساس قدرت کنیم؛ قدرت برای انتخاب و تصمیمگیری اما حتی با داشتن قدرت انتخاب و تصمیمگیری نمیتوانیم به معنی واقعی کلمه مسوولیتپذیر شویم زیرا آراستهشدن به این ویژگی مهم شخصیتی نیاز به ثبات قدم و پشتکار دارد به طوری که تا رسیدن به نتیجه دست از هدفمان برنداریم.