روایت انقلاب از زبان یک عکاس ورزشی
قاسم حاجمحمدی فعالیت حرفهای را از سال ۱۳۴۸ آغاز و همکاری با کمیته ملی المپیک و روزنامهها و مجلات اطلاعات، همشهری، نیرو، دنیای ورزش و... را تجربه کرده است. عکاس ورزشی مؤسسه اطلاعات همزمان با اوجگیری مبارزات مردمی و اعتصاب روزنامهها، لنز دوربینش را به سمت وقایع انقلاب چرخاند. قدیمیهای مطبوعات او را بیشتر به نام قاسم محمدی و بهعنوان عکاس ورزشی و با عکسهای مسابقات کشتی و فوتبال از بازیهای داخلی و ملی تا مسابقات آسیایی و المپیک و جامجهانی میشناسند.
او دانشآموز بود که بعد از نقاشی به عکاسی رو آورد. از سال ۱۳۵۰ هم در مؤسسه اطلاعات استخدام شد. سال ۱۳۵۸ برای گذراندن دوره عکاسی پیشرفته از مؤسسه اطلاعات به فرانسه رفت.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی چاپ عکسهای انقلاب در روزنامهها ساده نبود. حاج محمدی میگوید: «در تحریریه روزنامه فردی مأمور بود تا مطلبی درباره انقلاب چاپ نشود. به همین دلیل دو ماه روزنامهها به علت سانسور شدیدی که حاکم بود، اعتصاب کردند. ۴۰، ۵۰ روزی روزنامهها اعتصاب بودند. کارکنان اطلاعات و کیهان هم به دفتر روزنامه میرفتند اما کاری انجام نمیدادند. وقتی شرایط را دیدم، عکسهایی را که میگرفتم به روزنامه ندادم.» محمدی در این شرایط بیکار ننشست و با جریان مردمی در روزهای انقلاب همراه شد و در خیابانها عکاسی کرد: «عکاس ورزشی بودم نه عکاس خبری. برنامههای ورزشی هم آن روزها تقریبا تعطیل بود. در واقع برای خودم عکس گرفتم و در آرشیو نگه داشتم.»
او در یک گفتوگو درباره وقایع انقلاب که در خیابانهای تهران در جریان بود، چنین گفته است: «بیشتر اتفاقات از میدان فردوسی تا ابتدای خیابان جمالزاده رخ میداد و من هر روز در این محدوده بودم. در کوچهپسکوچهها میرفتم و عکس میگرفتم. تعقیب و گریز هم داشتیم. مأموران نمیگذاشتند عکس بگیریم. من هم مثل همه مردم در خطر بودم و برای عکاسی باید خیلی احتیاط میکردم. همراه مردم بودم. اگر راهپیمایی در خیابان بهارستان یا قیطریه یا جای دیگری بود من هم آنجا میرفتم. اما تمرکز فعالیتهای انقلابی در مرکز تهران بود. قیطریه از تهران دور بود. خبر رسید که نماز عید فطر را
دکتر مفتح در تپههای قیطریه خواندند که متأسفانه من دیر باخبر شدم و به نماز نرسیدم.»