همیشه متفاوت
حمیدرضا شاهآبادی و آثارش از آن گزینههای متفاوت عرصه ادبیات داستانی و هنر این روزگار است.
در روزگاری که جنس تقلبی را رنگ میکنند و جای جنس اصلی به فروش میرسانند و ساختارهای پلتفرمی هم به این ماجرا کمک میکنند و هرکس در بهکارگیری پلتفرمها و ابزارهای مرتبط ماهرتر، بازاراش شلوغتر، شخصیتی مانند حمیدرضا شاهآبادی را باید دریافت. نویسندهای که حالا چندسالی است که از پنجاه سالگی رد شده ولی وقتی حرف از او میشود بسیاری از مخاطبان تجربهای از او ندارند، البته در این ماجرا رسانهها هم مقصر بودند و چهرهها و کسانی را برجسته کردند که شاید در آن اندازه حقشان نبوده، ولی شاهآبادی به عنوان یک چهره قصهگو و نویسنده توانمند به اندازه کتابهایش هم دیده نشده است.
حمیدرضا شاهآبادی را باید در محیطهایی دید که هیاهو در آن نیست. برای مثال وقتی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت و پـــروژه «رمان نوجوان امروز» را کلید زد تا برای مخاطب نوجوان متن خوب تولید کند، در خاطر کسی نماند حتی آنقدر عمر مدیریتش طولانی نبود که بتواند بهره چیزی که پایه گذاشته بود را بردارد. در مجموع هرجا رفته سعی کرده کار کند و فقط تعهدش به متن و ادبیات را دنبال کند و کاری به هیاهو و سروصدا کردن نداشته است. حتی آثارش که جوایز ادبی برده را هم خیلی تبلیغ نمیکند و هر اتفاقی برای کتابهایش افتاده محصول خود کتاب است و نویسنده دنبال شارژ خاصی برای آنها نبوده است. شارژهایی که گاهی کسی را از فرش به عرش میبرند ولی شاهآبادی خیلی دنبال این قبیل شارژها نبوده و ترجیح داده بنویسد و در خلوت، اندیشهاش را با آثارش گسترش دهد و مخاطب را بالا بیاورد.
کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که مثلا «دیلماج» را خوانده باشد و مبهوت قدرت قصهپردازی شاهآبادی نشده باشد، تا جایی که بسیاری گمان کردهاند با یک اثر تاریخی مستند روبهرو هستند در حالی که اینطور نیست و او رمان نوشته است. او اثری داستانی خلق کرده و به نوع داستان پایبند بوده است. این اتفاق درباره دیگر آثار شاهآبادی نیز صادق است و هرکسی که یکمرتبه یکی از آثارش را بخواند نمیتواند سراغ باقی آثارش نرود. برای همین اگر آثارش موفق است خودشان این موفقیت را رقم زدهاند و حاشیهها در فروش آثارش نقشی نداشته است در حالی که این روزها متدوال است که با حواشی زمینه دیده شدن را فراهم کنند، این در صورتی است که به قول هوشنگ مرادی کرمانی تا یک جایی عوامل بیرونی میتوانند در فروش نقش داشته باشند ولی در ادامه ادبیات است که اهمیت پیدا میکند و از نویسنده باقی میماند و حواشی در درازمدت فراموش میشود.
حالا حمیدرضاه شاهآبادی در یک تنهایی پرهیاهو که اندیشه در آن میداندار است برای ما و نسلهای قبل و بعد ما نوشته و میتوان با آنها زندگی کرد. با آثارش زندگی کنید.