پشت صحنههای یک مستند انتخاباتی از زبان یکی از کارگردانان این آثار
رئیسجمهور آکتور سینما!
تولید مستندهای انتخاباتی بعد از مناظرههایی که میان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری صورت میگیرد یکی از جذابترین و دیدنیترین بخش تبلیغات به منظور ورود به ساختمان پاستور محسوب میشود. مستندهایی که تولید آنها تقریبا از دهه 70 شروع شده و به مرور در هر دوره انتخابات ساخت چنین مستندهایی مورد استقبال هم مردم و هم کاندیداها قرار گرفته است. تا جایی که بسیاری از نامزدهای شناخته شده در این سالها برای ساخت مستندی باکیفیت و دیدنی از کارگردانهای مطرحی هم برای ساخت مستندهایشان دعوت کردند. امسال نیز با توجه به تب داغ انتخابات باید منتظر مستندهایی باشیم که از سوی کارگردانها برای نامزدها ساخته و منتشر میشود. در همین زمینه گفتوگویی داشتهایم با کارگردان جوانی که تجربه ساخت مستندی را در دورههای قبل دارد و امسال نیز برای یکی از کاندیداها در حال تدارک فیلمی جدید است. اسم ایشان بهدلیل پرهیز از شائبههای انتخاباتی ذکر نشده است .
شخصا تا به حال یک پژوهش قابل اعتنای علمی در زمینه ارتباط این دو متغیر ندیدهام و نمیتوانم تخمین دقیقی بزنم اما هر کاندیدایی یک شخصیت غیررسمی دارد که برخلاف مناظرات و تصاویر رسمی در آن مثلا با زیر شلواری در خانه مینشیند! در آنجا چیزی از آنها میبینیم که قبلا نمیدیدیم و مربوط به زندگی شخصی آنهاست. همانجایی که از یک شخصیت سیاسی به یک انسان عادی تبدیل میشوند و این اتفاق در مستند کاندیدا رخ میدهد و چون در این مستندها بخش انسانی آدمها را روایت میکنند، پس در نتیجه مستند انتخاباتی توان دراماتیک کردن شخصیتهای سیاسی را دارد. بنابراین اینجاست که یک فیلم مستند انتخاباتی در پیروزی کاندیدا نقش مهمی پیدا میکند و البته شدت این موضوع بستگی به کیفیت ساخت مستند خواهد داشت.
عوامل موفقیت یک مستند انتخاباتی خوب چیست؟
بر این تصورم که موفقیت یک مستند انتخاباتی تنها با یک موضوع سنجیده میشود و آن اینکه درصد آرای کاندیدا پس از پخش مستند چه تغییری میکند. موفقیت یک مستند انتخاباتی را نباید در رئیسجمهور شدن شخص بدانیم. در زمانه ما اولین چیزی که مردم را به سمت یک کاندیدای ریاستجمهوری ترغیب میکند، به وجود آمدن این احساس در شخص است که کاندیدای مورد نظرشان، توانمندی لازم در بهتر کردن اوضاع زندگی آنها را دارد. ما در مستند انتخاباتی زمانی موفق میشویم که شخصیت کاندیدا برای ما دراماتیزه شود. یعنی مخاطب احساس کند قهرمانی که در این دوران به آن نیاز دارد، پیدا شده است و با او همذاتپنداری کند. شخص باید احساس کند او همان کسی است که میتواند رویاهایش را محقق کند. این مساله هر دوره با دوره قبل فرق میکند. به نظر من عامل موفقیت در یک مستند انتخاباتی دقیقا همین است که بتواند در هر دوره مخاطبان خودش را قانع کند. پس ابتدا برای ساخت یک مستند انتخاباتی باید رویای مردم شناسایی شود. باید به مردم گفته شود که رویایشان توسط این شخص دست یافتنی میشود. این فرآیند را به اختصار دراماتیزه کردن در مستند مینامند.
به سلیقه شما در سالهای اخیر کدام فیلم انتخاباتی بهتر و جذابتر بود؟
دو فیلم در ذهنم باقی مانده است. اولی فیلم انتخاباتی دوره نخست آقای احمدینژاد که در آن به اشرافیت تاخت و نشان داد خانهاش استخر و ویلا ندارد و با نمایش سادهزیستی و حمله به اشرافیت که شعار بسیار درست پویشاش بود، توانست انتخابات را ببرد. فیلم بعدی مستند انتخاباتی دوره اول آقای روحانی است که در سال 92 ساخته شد و در آن نشان داده شد که او توان حل منازعات سیاسی و دیپلماتیک ایران را دارد و شخصیتی مدافع آزادی است. حالا اینکه بعدها این کاندیداها چه کردند بحث دیگری است.
کاندیداهای انتخاباتی در این گونه فیلمها به بازیگر و وکارگردان تبدیل میشوند یا همه چیز مستند و واقعی پیش میرود؟
باید بگویم که کاندیداهای ریاستجمهوری در ایران، بنا به تجربه من توان بازیگری ندارند. یعنی به محض اینکه شروع به بازی کنند، لو میروند. وقتی یک قاب برای شخصیت سیاسی چیده و از او خواسته میشود تا در آن گریه کند، بخندد یا... در بیشتر موارد به دلیل نابازیگر بودن فرد، آن پلان شکست میخورد و معمولا توسط مردم شناسایی میشود. یک اصطلاحی هم بین کارگردانها وجود دارد که میگویند «دوربین دروغ نمیگوید» و به نظر من هم خیلی درست است. دوربین به محض تماشای یک امر دروغین جلوی خودش آن را به مخاطب انتقال میدهد. ممکن است همه مخاطبان توانایی تشخیص نداشته باشند؛ اما به لحاظ حسی کاملا آن احساس همذاتپنداریشان با کاراکتر از دست میرود. همه کارگردانها دوست دارند خودشان را آدمهایی خوب جلوه دهند که توانستهاند متبحرانه کاندیدا را هدایت کنند و میخواهند خودشان را چهرهای شاخص در این زمینه نشان دهند اما باید بگویم بسیاری از کاندیداها نهتنها تن به این کار نمیدهند، بلکه حتی اگر خیلی علاقهمند هم باشند، توانش را ندارند.
از سال 76 شاهد حضور کارگردانان نامآشنای سینما در پشت دوربین فیلمهای انتخاباتی کاندیدا هستیم. به نظر شما یک کارگردان نمایشی خوب، میتواند فیلم مستند خوب هم بسازد؟
بر این عقیده هستم عامل موفقیت یک فیلم مستند خوب، این است که کارگردان مقتضیات زمانه را بشناسد و بداند در حال حاضر چه چیزی رایآور است. توانایی یک کارگردان در ایجاد بیشترین انطباق با پویش انتخاباتی کاندیدا عامل مهم دیگری در موفقیت یک مستند انتخاباتی است. اگر در فیلمهای انتخاباتی دقت کرده باشید فیلمسازها و کارگردانها بیشتر به دنبال اتفاقات بکر و مسائلی هستند که در لحظه رخ میدهد. آنها قصد ندارند صحنهای را بسازند چون همه آنها میدانند اتفاقات ساختگی تا چه اندازه میتواند یک کاندیدا را در معرض دروغگو و نمایشی بودن بگذارد. به همین دلیل سعی میکنند به سمت پلانهایی حرکت کنند که در واقعیت رخ داده است یا به صورت دوربین مخفی اجرا شده باشد. خیلی مهم است کارگردانها به عمق یک شخصیت برسند. یک مشکل جدی در خصوص مستندسازی به این سبک، مدت زمان کوتاهی است که کارگردان در اختیار دارد. این در حالی است که برای نزدیک شدن به یک شخص و ساخت فیلم مستند لازم است مدت زمان زیادی را کنار شخص باشی تا به افکار و زندگینامهاش برسی و درنهایت پلانها و تصاویر را بهدرستی انتخاب کنی. باید فرصت کافی داشته باشی تا بتوانی بخشهای جذاب زندگیاش را پیدا کنی. این مسیر معمولا در 20یا 30روز رخ نمیدهد حتی کارگردانهای حرفهای هم در این کار سختی زیادی میکشند.
معمولا هزینه تولید یک فیلم معقول انتخاباتی چقدر میشود؟ اگر کاندیدا رای نیاورد، پول میدهد؟
اگر مستندهای انتخاباتی توسط کارگردانهای بنام سینما ساخته نشوند، با همان رقمهای مستندهای تلویزیونی پیش میروند. کارگردانهای مشهور معمولا دستمزدهای زیادی میگیرند. در حال حاضر من فکر نمیکنم ساخت مستند 30دقیقه با رقمی کمتر از 100میلیون تومان قابل انجام باشد. این رقم هم به این خاطر است که معمولا طی این 20روز تبلیغات، کارگردان مجبور است با چند تیم، مثلا سه تیم تصویربرداری، سه تیم تدوین و انجام کارهای شبانهروزی، ساخت اثر را پیش ببرد و طبیعتا وقتی شما مجبورید به صورت فشرده کار کنید هزینه تولید هم بالاتر خواهد رفت. من بعید میدانم هزینههای تولید به جز دستمزد افراد اصلی ساخت مستند، کمتر از 100میلیون شود.
میزان سانسور فیلمهای انتخاباتی
طبیعتا یک کاندیدا وقتی وارد عرصه انتخابات میشود بسته به میزان قدرت و نفوذش روی اطرافیان یا برعکس نفوذ اطرافیان روی او، اصلاحیههای بیشماری روی مستند زده میشود. این مساله به چند موضوع بستگی دارد. مثلا شهرت و اعتبار کارگردانی که مستند را ساخته و اینکه چقدر بقیه از او حساب میبرند، روی میزان اصلاحیهها تاثیر دارد. بعضی وقتها تیم تبلیغاتی کاندیدا تحت تاثیر اسم یک کارگردان همه چیز را به او واگذار میکنند. به طور محسوس این موضوع در ساخت فیلم انتخاباتی آقای هاشمی در سال 84 توسط کمال تبریزی دیده شد. ساخت آن مستند تماما به کارگردان واگذار شده بود. از طرفی چون کاندیدا تخصص ویژهای در حوزه رسانه ندارند و بیشترشان در آن مدت کوتاه 20روز منتها به انتخابات که حتی فرصت خوابیدن هم ندارند، کمتر پیش میآید اصلاحیه یا سانسوری توسط خودشان رخ بدهد. البته اصلاحات از جانب پویشها و مشاوران تبلیغاتی معمولا وجود دارد. با این حال آنقدر همه درگیر فضای انتخابات هستند که اصلاحیهها خیلی زیاد نباشد. چون همه به کم بودن زمان واقفند، ولی با این حال کاندیدا به کاندیدا فرق میکند و هر کدام از مستندسازها میتوانند خاطرات متفاوتی را بگویند.