نسخه Pdf

اولویت‌های ما رأی اولی‌ها

قابل توجه نامزدهای ریاست جمهوری! از مطالبات ما نوجوان‌ها، چه با حق رأی و چه بی حق رأی چه می‌دانید؟

اولویت‌های ما رأی اولی‌ها

روشنفکرها، برای اینکه کمی پز اهل مطالعه بودنشان را بدهند، از جمله‌هایی که شاید مفهوم فلسفی آن را ندانند؛ مانند «من فکر می‌کنم، پس هستم» استفاده می‌کنند. روشنفکری هم که به خودی خود، خوب است. البته اگر منحصر در عینک گرد و ریش بلند داشتن، کافه رفتن، کشیدن پیپ و بی‌منطق بحث کردن، نشود. حالا که به دلیل نزدیکی ایام انتخابات، بازار بحث و گفتگوی بزرگ‌ترها گرم است، و هر کسی از حق رای خود و نامزد مد نظر خود دفاع می‌کند. چون قرار است که آن نامزد در صورت رای آوردن، مطالبات او را به خوبی پیگیری کند. اما انگار این جمله کمی تغییر ماهیت داده و شده:«من رای می‌دهم پس هستم» ولی یک لحظه صبر کنید! نوجوان‌ها کجای کار هستند؟ جامعه‌ای که اگر جمعیت کشور را هشت بخش کنیم، یک قسمتش را تشکیل می‌دهند. چی؟ آنها حق رای ندارند؟ باشد؛ حق زندگی و حق دانستن و پیگیری مطالبات شان را که دارند. در این شماره قصد داریم که باهم تعدادی از حقوق نوجوان‌ها را باهم بررسی کنیم، تا اگر رای اولی هستید با دقت بیشتر رای بدهید و اگر نه، لاااقل حرف‌های جدی برای بزرگترهای اطرافتان داشته باشید.

آموزش
دوران دانش آموزی، ۱۲ سال از عمر یک نوجوان را پر می‌کند. قطعا رسیدگی به مطالبات دانش آموزان و ایجاد شرایط بهتر برای تحصیل آنها، نقش مهمی در زندگی آن‌ها دارد. به صورتی که وزارت آموزش و پرورش بزرگ‌ترین وزارتخانه دولت است، و این نشان از اهمیت بالای آن دارد.

فانوس‌های پر نور، فانوس‌های کم‌نور
امیدوارم شما جزو آن دسته از افرادی نباشید که تا پای نقد وسط می‌آید، فکر می‌کنند اصل یک موضوع دارد زیر سؤال می‌رود؛ چون الان قصد داریم به یک بخش مهم از سیستم آموزشی کشور گله ای داشته باشیم. معلم؛ بله معلم‌ها قطعا یکی از مهمترین نقش‌ها را در زندگی هر انسانی بازی می‌کنند. اتفاقا برای همین است که وقتی قرار است چنین نقشی را به کسی بدهیم خیلی باید دقت کنیم. حالا خودتان قضاوت کنید و ببینید آیا همه معلمانی که در طول سال‌های تحصیل با آنها برخورد داشتید؛ حقیقتا شایسته این مقام بوده اند ما هم معتقدیم اغلب آنها دلسوز و کاربلدند و بازهم یادآوری می‌کنیم قطعا عدم جذب مناسب برخی از افراد در جایگاه معلمی به معنی از بین رفتن‌شان و زحمات سایر آنها که واقعا مثل فانوس راه را برای کودکان و نوجوانان جامعه روشن می‌کنند نیست. اما این هم از مطالبات به حق نوجوان هاست که سیستم آموزشی برای جذب معلمان خوب، برنامه دقیقی داشته باشد.


وقتی نمانده!
وقتی آب از چشمه گل‌آلود باشد، با هر تصمیمی، باز نتیجه مورد نظر، یعنی تعلیم و تربیت دانش آموزان به صورت کاربردی، در ۱۲ سال حاصل نمی‌شود. سال ۱۳۹۱، سندی در شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان تحول بنیادین در نظام آموزشی مصوب می‌شود. هدف این سند، تغییر و اصلاح نظام آموزشی ناکارآمد است. تبدیل شدن به نظام آموزشی که با توجه به شرایط بومی هر نقطه از کشور و با توجه به فرهنگ و نیاز آن، دانش آموزان را آموزش و پرورش دهد. تا آخرین مهلت برای اجرایی شدن این سند، ۴ سال باقی مانده است، یعنی زمانی که دولت بعدی بر سر کار خواهد بود. امیدواریم که دولت آینده، برای رشد بیشتر نوجوانان در مساله آموزش تلاش کند.

اجتماعی
انسان اساسا موجود اجتماعی است و باید در جمع به رشد و بلوغ فکری برسد. اما صد حیف که اساسا نوجوان را محصور کرده‌اند در فضای تحصیل و مدرسه و کمتر فرصتی برای نقش آفرینی او در کف جامعه تدبیری شده است.


بار کج
نوجوانان جامعه، همان طور که قبل از گفته‌ایم، بسیار تاثیرپذیر هستند، باید گفت که آسیب‌پذیری بالایی هم دارند. مانند نهال که باید برای ریشه دواندنش در خاک، باغبان سال‌ها و ماه‌ها تلاش کند. رشد نوجوانان در بستر جامعه هم نیاز به مراقبت دارد. هر چند وقت یک بار آمار و ارقام متفاوتی در مورد میزان شیوع اعتیاد بین نوجوانان  یا گرایش به سمت جرایم و ترک تحصیل و انحرافات اخلاقی و امثال اینها منتشر می‌شود، در حالی‌که فعالیت‌های راهبردی در این زمینه‌ها عمدتا اجرایی نمی‌شوند. و حتی یک مجموعه‌ی مسؤول مانند بهزیستی هم نمی‌تواند حامی مناسبی برای نوجوانان آسیب دیده باشد. شاید اینجاست که خلا وجود یک شورای عالی برای تصمیم گیری در خصوص این قشر، بیش از پیش خودش را نشان می‌دهد.

توپ، عشق و دیگر هیچ
اولویت اول من اگر نامزد منتخب ریاست جمهوری می‌شدم، پیگیری مشکلات و آسیب‌های اجتماعی نوجوانان در شرایط نسل فعلی بود و از طرف دیگر، راه‌های تشویقی زیادی را هم فراهم می‌کردم. یکی از راه‌های تشویقی ورزش است. اگر مصاحبه ما با موضوع ورزش پایه در صفحه‌ بعدی را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که به عنوان مثال، نقش ورزش پایه در رشد و پیشرفت جامعه تا چه حد تاثیر گذار است. نوجوانی که ورزش می‌کند، سازنده جامعه‌ای سالم در آینده است، با کمترین درصد اعتیاد، مشکلات جسمی و روحی. پس اولویت وزارت ورزش و جوانان دولت بعدی، باید رسیدگی کامل به مشکلات ورزش پایه باشد تا نوجوانان بتوانند هم در سطح معمول و هم قهرمانی، نقش آفرینی کنند.


بازی با سر!
قطعا کسی که سنش به حق رای داشتن نمی‌رسد، سرباز هم نخواهد شد. ولی سربازی دغدغه بزرگی است برای نسل نوجوان که با تمام اخبارهای ضد و نقیض درباره سربازی، بیشتر نوجوانان را به سمت فرار کردن از سربازی و پناه بردن به دانشگاه ترویج می‌کند. یعنی به بهانه این‌که سربازی نروند، وارد دانشگاه می‌شوند و چندین سال را پشت سر می‌گذارند که دیرتر سربازی بروند و آخر هم می‌روند ولی این بین چندین سال در رشته‌ای تحصیل کرده‌اند که به درد خودشان هم نمی‌خورد و چندین سال از عمر و جوانی خود را هدر داده‌اند و از طرفی هم سن تشکیل خانواده و پیدا کردن شغل را چندین سال به تاخیر می‌اندازند. پس باید گفت مساله سربازی یک مساله حیاتی است.



دنیای اختصاصی ما
اگر بخواهیم آخرین حقی که نوجوانان بر گردن مسئولین کشور مخصوصا آقای رئیس‌جمهوری دارند، بررسی کنیم، به مساله پر سر و صدای فضای مجازی بر می‌خوریم. شورای عالی فضای مجازی باید برای نسل نوجوان برنامه داشته باشد؛ صیانت از این نسل برای نرفتن به سمت هر محتوای غیر اخلاقی، و البته تولیدات مناسب جایگزین، باید در اولویت مسؤولان باشد. بستر فضای مجازی، آسیب رسان‌ترین مقوله در شرایط فعلی برای نسل نوجوان است، مخصوصا در شرایط فعلی که با مجازی شدن آموزش، خانواده فرزندان خود را به راحتی در این فضا رها کرده اند. آموزش صحیح خانواده‌ها هم امری است که باید پیگیری شود. البته ماجرای اینترنت رایگان و پر سرعت، کمبود محتوای مناسب در فضای مجازی برای قشر نوجوان و از همه مهمتر، عدم برنامه ریزی برای ورود جدی نوجوان‌ها به عرصه تولید و حتی کار و کسب‌های نوین؛ هم از جمله مطالبات به حق نوجوان هاست.



فرهنگ
به جرئت می‌توان گفت که تاثیر پذیرترین جامعه مخاطب مسائل فرهنگی کشور را، نوجوانان شکل می‌دهند. نوجوانانی تا پای جان عاشق و شیفته یک شخصیت هنری و یا ورزشی می‌شوند، قطعا از یک کتاب یا فیلم انگیزشی، تا وقت بعد از استفاده از آن محصول، تاثیرپذیر هستند.


دوست داشتنی ها
به عنوان مثال خود من به عنوان مرد عنکبوتی در بین خانواده و فامیل شناخته شده بودم. و در حال حاضر هم طرفدار دو آتیشه محسن چاوشی هستم. اقتضای نسل نوجوان، طرفداری و میل به سمت محصولات و الگوهای فرهنگی است. ولی سوال اینجاست که تا چقدر توانسته‌ایم در حوزه الگوسازی فرهنگی، موفق ظاهر شویم؟ الگوسازی که باید با زندگی بومی مردم ما سنخیت داشته باشد.  البته نه اینکه ته ته خلاقیت این باشد که فقط روی دفتر و لوازم التحریر عکس چهره‌های شاخص ایرانی را بزنی، نه. این کارها باید ریشه ای باشد. مثلا مجبور نباشی برای حرف زدن از شهید حججی در کتاب درسی، شهید فهمیده را از کتاب‌ها حذف کنی!


زنجیره محصولات
برای انتقال مفاهیم مختلف به قشر نوجوان امروزی از ابزارهای فرهنگی مانند موسیقی، کتاب، فیلم و یا بازی استفاده می‌شود. وضعیت این محصولات در حوزه نوجوان اصلا خوب نیست. مثلا طی 10 سال گذشته، اگر بزرگترین رویداد سینمایی کشور یعنی جشنواره فجر را بررسی کنیم، سینمای نوجوانان مهجورترین بخش این جشنواره بوده است. بازاری که کمتر از ۵ فیلم شاخص در این حوزه برای نوجوانان ساخته شده است با وجود جمعیت بالغ بر ۲۰ میلیون نفری! رئیس جمهور آینده باید در کابینه‌ دولت خود افرادی را سر کار بیاورد که دغدغه و سواد فعالیت و ایجاد اشتیاق برای تولیدات فاخر و جذاب برای این بازه سنی را لحاظ کند. از وضعیت موسیقی هم که روی‌مان نمی‌شود حرفی بزنیم. تولیدات موسیقیایی برای نوجوان که نداریم، اگر داشته باشیم هم آنقدر سطحش پائین و بر فرض بچگانه است که نوجوان نسل حاضر، برای پر کردن گوش‌های خودش از موسیقی نسل خود، گوش  به صدای موسیقی خواننده‌های چشم بادامی کره جنوبی داده است.


یک پُرس مطالعه
وقتی از آمار کم مطالعه غیر درسی بین نوجوان‌ها مطلع می‌شویم، باید به این نکته هم توجه کنیم که مساله اصلی نبود کتاب و نشریات مناسب برای این قشر است و اینکه در بین آثار موجود هم، کمتر کتابی تالیفی است و عمده محصولات ترجمه‌ای است. به نظر نوجوانه که یک پرونده کامل با موضوع کتاب در چندین شماره پیش منتشر کرده است، رئیس جمهور آینده حتی اگر دنبال خیر دنیا و آخرت خودش است، باید به ایجاد زنجیره محصولات فرهنگی برای نسل نوجوان توجه کند.