رستگار، رنجكشان  و ماجرای 500درصدی

رستگار، رنجكشان و ماجرای 500درصدی

از شما چه پنهان كه توپخانه گروه سینمای جام‌جم این روزها در اردوگاه جشنواره فیلم فجر و مشخصا پردیس ملت كه سینمای رسانه‌هاست در حال شلیك است؛ دو توپچی‌ این گروه یعنی علی رستگار و ساناز قنبری، مثل چی نشسته‌اند پشت لوله توپ و رحم نمی‌كنند به انس و جنس. هر كسی که آمده باشد وقتمان را هدر دهد آنجا به عنوان كارگردان و بازیگر و در كل سینماتوغرافچی، می‌زنند تیرتپرش می‌كنند.
از جمله این‌كه امروز علی رستگار، تك‌نگاری‌اش از روز اول برگزاری جشنواره در سینمای رسانه را برای‌مان قلمی كرده؛ سلسله یادداشت‌های او درباره فیلم‌های هر روز، با عنوان ثابتِ «این مثلا صدای ملت است» از امروز شروع می‌شود و تا پایان جشنواره ادامه خواهد یافت. روز اول، علی‌آقا سه فیلم معكوس، سال دوم دانشكده من و غلامرضا تختی را به تماشا نشسته و به نوعی از خجالتشان درآمده. البته نه این‌كه فقط بدشان را گفته باشد، او حواسش بوده كه منتقد حرفه‌ای درونش را مقداری مهار كند و بیشتر بلغزد به گزارش‌كردن چند و چون فیلم‌ها با مزه و طعمی ژورنالیستی. خلاصه این‌كه بگوییم روز اول جشنواره، رستگار ما را حسابی عصبانی كرده‌اند بی‌انصاف‌ها. فی‌المثل او درباره فیلم اول یعنی معكوس به كارگردانی پولاد كیمیایی نوشته كه فیلم اول پسر، مثل فیلم‌های آخر پدر (مسعودخان كیمیایی) با بی‌حوصلگی ساخته شده. البته نه به بی‌حوصلگی آنها!
تا اینجایش را در همین صفحه‌ای كه پیش روی شماست، یعنی صفحه 9 بخوانید و ادامه تك‌نگاری‌های رستگار را در صفحه 12 دنبال كنید. در صفحه 9 علاوه بر اخبار مرتبط با جشنواره، دومین یادداشت از سری یادداشت‌های داش‌منوچ را هم می‌خوانید؛ شخصیتی خیالی كه پشت فرمان ماشین سنگین است و امروز درباره فیلم «تختی» نوشته است.
اما تك‌نگاری‌های علی رستگار از نخستین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت، تنها مطلب ما درباره جشنواره نیست؛ امروز به معنای واقعی كلمه، همه صفحات فصل فرهنگ جام‌جم، ویژه‌نامه جشنواره‌اند؛ سه صفحه و نیم از چهارصفحه. دو صفحه وسط‌مان، یعنی 10 و 11، مربوط است به گفت‌وگوی اختصاصی ما با محمدصادق رنجكشان؛ سرمایه‌گذاری كه ورودش به سینما و تئاتر پر از چالش بوده است. یكی دو تا از این چالش‌ها را پیش از این در جام‌جم دنبال كرده‌اید. همان چند گزارش ما درباره رنجكشان باعث شد یك روز ایشان شال و كلاه كند و به دفتر روزنامه ما بیاید. محصول آن دیدار، بعدها به گفت‌وگویی مكتوب انجامید كه می‌خوانید. 
تنها نیم صفحه فارغ از جشنواره‌مان هم مربوط است به گزارش زینب مرتضایی‌فرد درباره گرانی بهت‌آور كاغذ؛ زینب با هوشمندی رفته لابه‌لای صفحات روزگار سیاه كاغذ و درباره رشد 500درصدی قیمت آن گزارش آورده. هولناك است نه؟ صفحه 12 را بخوانید.