اسرار «كریس انجل» ایرانی

نگاهی به اجراهای سعید فتحی روشن در عصر جدید؛ مردی که شایعات درباره قدرت‌های ماورایی او حسابی داغ شده است

اسرار «كریس انجل» ایرانی

می‌گویند خودش فردی بی‌حاشیه است اما اجراهای او در عصر جدید چنان سوال‌برانگیز و متفاوت است كه غالبا حاشیه به پا می‌كند و در فضای مجازی بحث‌برانگیز می‌شود. چرا؟ چون كسی نمی‌تواند سر از كار این شركت‌كننده دربیاورد. عده‌ای گول خوردن را دوست دارند و مثل هزاران اتفاق دیگری كه از یافتن برهانش عاجزند،‌ به جادوگر بودن او رای می‌دهند اما عموم تماشاگران می‌دانند ترفند و تكنیكی دركار است و به اصطلاح سر كار هستند اما زبانشان از شرح جزئیات بازی سعید فتحی روشن قاصر است. می‌خواهند بدانند پشت این بازی خوردن چه خبر است، حق هم دارند. دانستن اتفاقات پشت پرده همیشه جذاب است و وسوسه‌برانگیز. در حقیقت مصداق همان معما چو حل گشت آسان شود، هستند. می‌خواهند با سهل جلوه دادن كار او اعتمادبه‌نفس بگیرند اما از سوی دیگر بازی و سرگرم شدن را هم دوست دارند و با دانستن حقه‌ها این لذت را از خود دریغ می‌كنند. مخاطبان در رفت‌وآمد میان این دو وسوسه مدام بازی می‌خورند. آنها به دنبال فهمیدن ترفندهای شعبده‌باز راه می‌افتند اما در واقع با فهم آنها، خود را تماشاگر ثابت كسی می‌كنند كه هر بار برنامه جدیدی برای غافلگیری آنها دارد و این چرخه تا زمانی كه خلاقیت و درایت شعبده‌باز جوشش دارد، ادامه می‌یابد. برای روشن‌تر كردن وجوه مختلف این بازی نگاهی به اجراهای سعید فتحی‌روشن، مرد ذهن‌خوان عصر جدید انداخته‌ایم.

می‌نویسم پس هستم
یكی از ترفندهای فتحی‌روشن، نوشتن است. او معمولا حدس‌های خود و دیگران را می‌نویسد یا از داوران می‌خواهد آن را جایی ثبت كنند و بعد با حركتی سریع یا نقطه‌ای صحنه كه نورپردازی خاصی وجود دارد، دستنوشته‌ها را جابه‌جا می‌كند. این كار باعث می‌شود تماشاگران هاج و واج بمانند و سعید را دارای قدرتی خارق‌العاده در ذهن‌خوانی و ارتباط با ضمیر ناخودآگاه دیگران تصور كند.
اجرای او در قسمت سوم نیمه‌نهایی نیز مثل همیشه رمز و رازی دارد كه به نظر می‌آید حضور یك یاری‌رسان در آن موثر باشد.
مثلا زمانی كه او از شركت‌كننده‌ای خواست همزمان با او دور عددهای پلاك خط بكشد و در نهایت و در كمال تعجب اعداد و حرف انتخابی آنان یكی بود، می‌شود احتمال داد باز به فتحی روشن از طریق كمك‌هایی پنهان از چشم مخاطبان، مثل موسیقی و دستیار مخفی شده اطلاعات درستی رسیده است. اما آنچه واضح است این است كه او دیگر از ترفندهای قبلی كه همه منتظرشان بودند استفاده نكرد و با چنان سرعت عملی كارش را انجام داد كه امكان مچ‌گیری را دشوار می‌كرد.
 احتمال همكاری تماشاگران انتخاب شده‌ای كه در اجرا با او همكاری می‌كردند نیز رد می‌شود زیرا او با نظارت داوران و انتخاب آنان، این دو نفر را روی صحنه آورد مگر آن‌كه برگه‌ای كه از نونهالی به صورت اتفاقی از ظرف خارج كرده بود را خیلی سریع با برگه‌ای كه پیشتر در دست داشته عوض كرده باشد.
همه اینها گمانه‌زنی است كه حتی اگر ریشه در واقعیت داشته باشد باز در مقابل تبحر فتحی‌روشن در سرگرمی‌سازی و بازی با ذهن مخاطبان ارزش چندانی ندارد.




زودباور نباشیم
آدم وقتی سر از كاری در نمی‌آورد، برای خاموش كردن كنجكاوی‌ها و پرسش‌های درونش به دلیل‌تراشی متوسل می‌شود. در شعبده‌بازی هم این‌گونه است وقتی برای رودست خوردنمان نمی‌توانیم دلیل قانع‌كننده‌ای پیدا كنیم آن را به قدرت‌های ماورالطبیعه و جادوگری نسبت می‌دهیم. اجرای فتحی‌روشن هم برای بسیاری همین حكم را پیدا كرده است. از آن‌سو كه تعدادی درصدد رو كردن دست او برمی‌آیند، تعدادی هم از سر ناآگاهی این شركت‌كننده را جادوگر می‌خوانند. فتحی‌روشن بعد از آن‌كه نظرهای داوران برای اجرای یكشنبه‌شب خود را شنید، روی سن عصر جدید درباره حرف‌ها و ادعاهایی كه در موردش می‌زنند، گفت: بعد از اجرای من شروع می‌كنند در مورد نحوه كارم حرف می‌زنند و این برای من جذاب است.
این‌كه اجرای من اینجا تمام نمی‌شود، راجع‌به آن صحبت می‌شود و اتفاقی را در ذهن بینندگان رقم می‌زند خیلی ارزشمند است. اینجا به صراحت می‌گویم كار من شعبده است، تكنیك و علم دارد. از علم هم منظورم چیز عجیب و غریبی نیست. منظورم ریاضی، شیمی، فیزیك و روان‌شناسی است. سحر و جادویی در كار نیست. با صراحت‌تر از این نمی‌توانم بگویم اینها تكنیك‌ها است. زود باور نباشیم.  این جملات فتحی‌روشن یادآور دیالوگ فیلم پرستیژ است. اثر تماشایی كریستوفر نولان كه زندگی چند شعبده‌باز و دنیای آنان را به تصویر می‌كشد، دنیایی از رقابت، هوشیاری، بازی با ذهن و رازهای مگو. در جایی از فیلم گفته می‌شود: «می‌خواهید بفهمید راز كار چیه. ولی نخواهید فهمید. چون درست نگاه نمی‌كنید. البته در اصل نمی‌خواهید بفهمید. دوست دارید گولتون بزنند.»



فینال در راه است
برنامه «عصر جدید» این روزها در مرحله نیمه‌نهایی برگزیدگان مختلف را معرفی می‌كند و قرار است فینال آن ۲۸ مرداد از شبكه سه سیما پخش شود.
پس از ماه‌ها رقابت میان ده‌ها شركت‌كننده در زمینه‌های مختلف سرگرمی، هنری و ورزشی، مسابقه استعدادیابی «عصر جدید» به مرحله فینال نزدیك می‌شود، جایی كه پنج اجرای برتر از ۱۵ اجرای مرحله نیمه‌نهایی قرار است رقابت كنند تا قهرمان نخستین فصل برنامه مشخص شود. بعد از پخش نظرسنجی مردمی در روز پنجشنبه سه مرداد تكلیف چهار اجرا از پنج اجرای نهایی مشخص می‌شود. تاكنون محمد زارع و پارسا خائف از میان بیش از ۳۰۰ گروه شركت كننده در این مسابقه پس از گذر از مراحل مختلف، به فینال رسیده‌اند و طی چند هفته آینده «عصر جدید» استعدادهای برتر خود را خواهد شناخت.


صعود در نیمه‌نهایی
می‌گویند منتالیست است. پیش از عصر جدید در چند برنامه تلویزیونی شركت كرده و ویدیوی كارهای پر رمز و راز و شگفت‌آورش در فضای مجازی منتشر شده بود. همین موضوع نیز باعث شد برخی به حضور او به عنوان استعدادی كه قبل از این كشف شده، در یك برنامه‌ استعدادیابی خرده بگیرند. خودش می‌گوید تا كنون گه‌گاهی در برنامه‌های تلویزیونی حضور داشته است اما عصر جدید برای او چیزی دیگری است. فتحی‌روشن اسفند 98 به عصر جدید آمد و با ذهن‌خوانی‌اش به مراحل بالاتر صعود كرد. او با دو اجرا به 15 نفر نیمه‌نهایی رسید.  در نیمه‌نهایی نیز داوران سخت‌گیر عصر جدید را شگفت‌زده كرد و حالا تا مرحله انتخاب مردمی نیمه‌نهایی بالا آمده است.



راز سعید
همه دوست دارند بدانند چطور و چگونه؟ شعبده‌باز اما لو نمی‌دهد. او شنیده كه می‌گویند: «همه برای دانستن راز بهت التماس می‌كنند ولی همچین كه رازت را بهشون لو دادی دیگه براشون ارزش نداری.» برای فتحی‌روشن هم همین اتفاق در حال رخ دادن است. بعد از حضور فتحی‌روشن در برنامه و تحسین او، بسیاری دست به كار شدند تا حقه‌ها و ترفندهای او را شناسایی و این شركت‌كننده را نه یك ذهن‌خوان بلكه یك شعبده‌باز معرفی كنند كه از دیگر هم‌صنفی‌هایش در سایر كشورها تقلید و با چند دستیار و تكنیك مخاطبانش را گیج و انگشت به دهان می‌كند. به همین منظور ویدیوهای اجرای او در عصر جدید در فضای مجازی منتشر، با سرعت آهسته بازبینی و تحلیل شد. شاید نمونه‌هایش را دیده و فهمیده باشید كه سعید از كمك دستیارانی كه در دكور یا جایی میان تماشاگران مخفی هستند بهره می‌برد. برای مثال ظاهرا در قمستی از برنامه كه او با چشمان بسته از امین حیایی می‌خواهد رنگ‌هایی را انتخاب و با آنها لباس او را روی بوم نقاشی رنگ بزند برای هر رنگی كه حیایی برمی‌دارد نشانه‌ای مثل صدای موسیقی، صدای سرفه همكار و... وجود دارد كه در نهایت به او برای آنچه در ظاهر ذهن‌خوانی می‌نماید مدد می‌رساند.



بالاخره مچت را می‌گیریم
فتحی‌روشن یكشنبه‌شب نخستین شركت‌كننده قسمت سوم عصر جدید بود و با این‌كه در این مدت حرف و حدیث‌های زیادی درباره جزئیات اجرای او زده می‌شود، باز توانست تماشاگران، هیات داوران و علیخانی را شگفت‌زده كند و چهار رای مثبت را برای رسیدن به فینال آن شب و در نهایت صعود به مرحله رای مردمی به دست آورد. داوران پس از اجرای او گفتند كه لو دادن تكنیك‌های این شركت‌كننده را فهمیده‌اند اما مادامی كه او شگفتی تازه‌ای برایشان دارد ترجیح می‌دهند از اجرایش لذت ببرند و او را در عصر جدیدحفظ كنند.
رویا نونهالی از توانایی بازیگری این شركت‌كننده گفت: «یكی از ملزومات بازیگری تخیل است. وقتی تخیل را یاد می‌گیری و به گستره رازآلودش پی می‌بری به درد كل زندگی‌ات می‌خورد. فكر می‌كنم شما به ساحت تخیل ره بردی و تمام استفاده‌ات از این محدوده است و برای من كه بازیگرم این شكل از تخیل كردن غبطه‌برانگیز است.»
آریا عظیمی‌نژاد هم گفت: «شروع نمایش و فضاسازی‌اش بی‌نظیر بود. این‌كه نمی‌توانیم بفهمیم چه جوری كلك می‌خوریم عصبی‌مان می‌كند. خیلی‌ها در خیابان به من می‌گویند می‌خواهید بدانید سعید چه كار كرد؟ و من می‌گویم خیر!»
امین حیایی از دیگر داوران برنامه عصر جدید هم در مورد اجرای او ادامه داد: ‌«هربار ایده‌های تازه و شگفتانه‌ برایمان دارد، كارش دقیق است و لذت می‌بریم.»
 بشیر حسینی هم نظر جالبی داد: «در اجرای شما اتفاقی كه می‌افتد این است كه با تمام شدن اجرا، بازی تمام نمی‌شود. در ذهن ما ادامه دارد. الان در دنیایی زندگی می‌كنیم كه با تمام شدن اجرایتان بلافاصله و حتی از لج كل حقه‌ها و تكنیك‌های شما را لو می‌دهند. من حقیقتا می‌دانم در اجراهای قبلی شما چه كردی اما باز هم كه چك می‌كنم می‌بینم چقدر اجرا خوب بوده. به نظرم شما سخت‌ترین اتفاق را روی صحنه داری چون جدی‌ترین داوری دقیقا روی اجرای سعید فتحی‌روشن است. بالاخره یك روز مچت را می‌گیریم!»
احسان علیخانی هم اضافه كرد: «لذت تماشای شعبده بیشتر از كشف شعبده است. ما غرق در اجرا می‌شویم. مثل آواز. ما كمتر از یك خواننده در مورد شیوه تحریر زدنش می‌پرسیم. بسیاری به من و شبكه زنگ می‌زنند و می‌خواهند بدانند سعید چگونه این كار را انجام می‌دهد یا می‌خواهند برایشان پیش‌بینی كند اما باور كنید سعید ساحر و رمال نیست بلكه یك‌سری بازی جذاب بلد است كه به‌خوبی اجرا می‌كند.»



معما چو حل گشت آسان شود
با تمام آنچه می‌توانیم از ترفندهای سعید فتحی‌روشن بدانیم و او و شعبده‌هایش را رمزگشایی كنیم، نمی‌توانیم منكر آن باشیم كه این شركت‌كننده كار خود را كم‌نقص و تماشایی انجام می‌دهد. او نه ادعای جادوگری دارد و نه مخاطب آنقدر ساده است كه او را فراانسان بداند. او كسی است كه سال‌ها بر این حرفه - هنر تمركز كرده و توانسته است از پس شناسایی پیچ و خم‌های آن، ضمن تسلط بر اجرا، نبض مخاطب را در دست بگیرد. در این میان تكنیك‌های بازیگری و كمی روان‌شناسی دانستن به او كمك شایانی می‌كند. پس دانستن ترفندهای این شركت‌كننده شاید بتواند بیننده را كمی آرام كند اما باز خللی در كارش ایجاد نمی‌كند. دست كم تا اینجای كار نتوانسته او را متوقف كند. فتحی‌روشن اما باید در دنیای ارتباطات كه در چشم به‌هم‌زدنی دستش برای مخاطب رو می‌شود، حسابی حواسش به جلو زدن از تماشاگرش باشد و هر بار بتواند او را با آن‌كه می‌داند در حال گول خوردن است، در این بازی شیرین شركت دهد. البته همین كه او چنان ذهن مخاطب را درگیر می‌كند كه او و دیگران را به تكاپو برای باز كردن مشتش وامی‌دارد نشان از موفقیت این شركت‌كننده تا اینجای كار دارد.



دیوید كاپرفیلد چگونه از دیوار چین رد شد؟
دیوید كاپرفیلد، تردست مشهور جهانی كه یكی از مهم‌ترین و شاید بزرگ‌ترین شعبده جهان یعنی رد شدن از دیوار چین را در كارنامه دارد هم حدودا 20 سال پس از رقم زدن این اتفاق رازش فاش شد. راز او را دیگر شعبده‌بازان فهمیدند و حتی مستندی از مهم‌ترین شعبده‌های جهان ساخته شد و در آن سازوكار بسیاری از شعبده‌بازی‌های معروف مثل رد شدن از جسم سخت، نصف كردن بدن انسان و... مو به مو به نمایش درآمد.
برای دانستن او كمی دقت كافی است. نمایشی بودن عبور كاپرفیلد از دیوار چین را می‌توان از پرده‌پوشی او دریافت. او تمام عملیات خود را پشت پرده‌های سفید و زیر تاریك و روشن هنر نورپردازی به انجام می‌رساند. دستیاران هم نقش مهمی دارند و در هرچه طبیعی‌تر جلوه دادن مراحل این شعبده تلاش می‌كنند. ظاهرا كاپرفیلد با ترفندی و از طریق پلكانی كه برای بالا رفتن به سمت دیوار استفاده می‌كند از این‌سوی دیوار به آن‌سو منتقل می‌شود، او كه كف پلكان مخفی شده در بزنگاه خود را در بخش‌های تاریك پشت پرده به دیوار می‌چسباند و بازی خروج از آن را با سایه‌اش به‌خوبی ایفا می‌كند. آن زمانی كه در مرحله پیش‌تر از آن نیز كسی ادای تقلا كردن برای خروج از دیوار را درمی‌آورد، در واقع خبری از كاپرفیلد نیست بلكه این دستان مستتر در پرده دستیاران اوست كه حس تقلا را به تماشاگر شگفت‌زده القا می‌كند. نكته مثبت دیگر عمل این شعبده‌باز كه به باورپذیری كار او كمك می‌كند، غیرممكن بودن آن مطابق با عقل است. او لقمه بزرگی برمی‌دارد و همین برایش كاركرد زیادی دارد. بی‌خود نیست كه می‌گویند دروغ هرچقدر بزرگ‌تر باشد، باورپذیری‌اش آسان‌تر است. در شعبده‌بازی هم هر چقدر شعبده از ذهن دورتر و دشوارتر بنماید علاوه‌بر چالش‌آفرینی برای شعبده‌باز به او برگ برنده‌ای برای قدرت‌نمایی بیشتر و ساده‌تر بازی گرفتن ذهن تماشاگر می‌دهد.